آموزش‌های ویدیویی

آموزش زبان انگلیسی و کامپیوتر

آموزش‌های ویدیویی

آموزش زبان انگلیسی و کامپیوتر

آموزش های ویدیویی آموزش زبان انگلیسی آموزش طراحی گرافیک آموزش ساخت ویدیو آموزش طراحی وب آموزش ساخت نرم‌افزار آموزش کسب‌وکار رشته‌های مختلف مهندسی مهارت‌های گوناگون

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

آموزش زبان

آموزش زبان

 

صفحه ۹۳ ۶۸، گذشته کامل و کامل گذشتهزمان حال و گذشته را مقایسه کنید.زمین تمیز است. من آن را شستم.کف اتاق تمیز بود. آن را شسته بودم.ما همچنین می‌توانیم از گذشته برای یک دولت استفاده کنیم.شش ماه بود که با هم دوست بودند.در آن زمان همه چیز مرتب به نظر می‌رسید.مرد مسلح به مدت آموزش زبان سه سال در زندان بوده‌است.نکته برای گذشته کامل در صورت - بندها، ۲۵۷ (۶).۳ از سادگی و گذشته کامل گذشتهصحبت کردن در مورد یک عمل در گذشته ما از ساده کردن گذشته استفاده می‌کنیم.این چراغ یکی جدید است. هفته پیش خری آموزش زبان دمش. هفته پیش آن را نخریده بودم.ما همچنین از زمانی ساده استفاده می‌کنیم که یک عمل مستقیماً بعد از دیگری انجام می‌شود، زمانی که کسی به سرعت واکنش نشان می‌دهد.وقتی شلیک به صدا درامد همه خود را روی زمین انداختند.برای اینکه بگویم آموزش زبان یک نفر یک عمل را تمام کرد و بعد کار دیگری انجام داد، ما از هر دو که … انجام داده بودیم و بعد از آن انجام دادیم، استفاده کردیم.وقتی میراندا نامه را نوشت، بیرون رفت تا آن را پست کند.پس از آن که میراندا نوشت، نامه را نوشت و رفت تا آن را پست کند. وقتی آموزش زبان میراندا این نامه را نوشت، رفت تا آن را پست کند.یادداشتبرای گذشته، به ندرت و نه زودتر، * ۲۵۰ (۵).وقتی تلفن زنگ خورد هنوز ننشسته بود.گاهی اوقات انتخاب از گذشته ساده یا گذشته می‌تواند تفاوت بین معنا را ایجاد کند.وقتی رئیس از راه رسید، جلس آموزش زبان ه شروع شد. (رئیس وارد شد و جلسه شروع شد) وقتی که رئیس وارد شد جلسه شروع شده‌بود.(جلسه قبل از رسیدن رئیس شروع شد) وقتی که مکس شروع به صحبت کرد، میراندا گوشی را گذاشت.(= زمانی که مکس شروع به صحبت کرد …)وقتی مک آموزش زبان س گفته بود، میراندا گوشی را گذاشت. (= زمانی که مکس در حال صحبت کردن بود …)ما گاهی اوقات بعد از قبل و یا تا زمانی که ممکن است از گذشته عالی استفاده کنیم.قبل از اینکه برشته شود، تستر اشتباه می‌کرد و یک تکه نان برشته می‌کرد.ما نمی‌خوا آموزش زبان هیم صبر کنیم تا کارمان تمام شود / کار را تمام کنیم.۴. استفاده از گذشته کاملاً کاملما از گذشته کاملاً کامل برای یک اقدام در طول یک دوره در طول یک دوره زمانی گذشته استفاده می‌کنیم.تا آن زمان همه چیز به خوبی پیش رفته بود.ساربان که در تصادف مر آموزش زبان د، مشروب خورده بود.یه زن توی سوپر مارکت غش کرد زیر کلاهش یک مرغ یخ زده بیرون کشیده بود.زمان حال و گذشته را مقایسه کنید.دستام خیسه داشتم زمین رو می‌شستمدسته‌ایم خیس بودند. کف اتاق را می‌شستم. آموزش زبان 

 

۹ verb tenses و ASPECTSPAGE ۹۴۵ - گذشته کامل و دیگر شکل‌های گذشتهگذشته را با کامل و کامل مقایسه کنید.دوره زمان: داشتم چمن‌ آموزش زبان ها را درو می‌کردم. خسته بودم. عمل کامل: من چمن‌ها رو کوتاه می‌کردم به نظر خوب میومدگذشته کاملاً پیوسته (درو شده) روی این اقدام متمرکز است. ماه کامل (درو شده) بر روی نتیجه عمل تمرکز دارد.وقتی می‌گوییم چقدر طول می‌کشد، معمولاً از فرم پ آموزش زبان یوسته استفاده می‌کنیم. وقتی می‌گوییم که چند، ما از آن استفاده نمی‌کنیم.داوطلبان دیروز جعبه‌های جمع‌آوری خود را آوردند. آن‌ها تمام صبح مشغول جمع‌آوری پول بودند. آن‌ها صدها پوند پول جمع کرده بودند.گذشته پیوسته و پیوسته را مقایسه کنید.زمانی که دبی را دیدم، او گلف بازی می‌کرد. (من او را در وسط بازی دیدم).وقتی دبی رو دیدم، گلف بازی می‌کرد. (من او را بعد از بازی دیدم).۶۹ بررسی اجمالی: استفاده از tenses و جنبه‌ها

آموزش زبان

۱ ارائه پیوسته آموزش زبان * ۶۴در وسط یک عمل، من این کمدی را تماشا می‌کنم.یک برنامه موقتی که من در اواخر این هفته کار می‌کنم.۲ حال حاضر کامل * ۶۵یک عمل در زمان حال که من نامه را نوشته‌ام. یک سری اقدامات تا زمان حاضر، چند بار بسکتبال بازی کرده‌ام.یک هفته است ک آموزش زبان ه من اینجا هستم.۳ از زمان پیوسته ۶۶یک اقدام در طی یک دوره زمانی گذشته، در آن زمان باران می‌بارید.۴ حال حاضر کامل و کاملیک اقدام در طول یک دوره تا زمان حال، تمام روز باران می‌بارد.۵ گذشته کامل و کامل ۶۸یک عمل در طول یک دوره زمانی به طول انجامید که ساعت‌ها در حال باریدن بود.ساده * ۶۴در حال حاضر از کمدی خوشم می‌آید.یک روتین دائمی که در اواخر بیشتر روزها کار می‌کنم.از ساده * ۶۵یک عمل در گذشته دیروز نامه را نوشتم.یک سری کاره‌ای گذشته که من سال‌ها پیش بسکتبال بازی کردم.یک هفته / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / /گذشته * ۶۸ * * * * * * * * * * * *یک حرکت قبل از یک دفعه دیگر باران متوقف شد.یک وضعیت قبل از زمان گذشتههوا وحشتناک بود.

 آموزش زبان سب

ص آموزش زبان فحه ۹۵۱۰ آینده۷۰ خلاصهاین مورد خبر در مورد چیزی در آینده است.شکست برای بستناین فیلم دیروز اعلام شد که سینما ماکسیم در ماه نوامبر تعطیل خواهد بود. صاحب ساختمان، آقای چارلز پیترز، آن را به یک شرکت سازندگان فروخته‌است، کهتا یک بلوک از آپ آموزش زبان ارتمان‌های قدیمی people's را در محل بسازند. سینما تبدیل بهآقای پیترز گفت: باید فرار کرد. آخرین عملکرد در روز شنبه ۱۷ نوامبر است، و پس از آن سینما بعد از شصت سال کار در این زمینه تعطیل خواهد شد. این شهر بار دیگر تکرار نخواهد شد. آقای دادلی آموزش زبان (۶۷) وقتی سینما بسته می‌شود بازنشسته می‌شود. در آینده، goers سینما باید ده مایل به نزدیک‌ترین سینما سفر کنند.راه‌های مختلفی برای بیان آینده وجود دارد.* * * * * * * * * * * * * * * * * *سینما در ماه نوامبر بسته خواهد شد.برای آخرین بار درها رار می‌بندم.هفتاد و پنج ساله می‌شود.سینما بزودی تعطیل می‌شود.فرم پر تنش را ارائه کنید * ۷۳سینما در ماه نوامبر بسته می‌شود.سینما در ۱۷ نوامبر تعطیل شد.آیا می‌خواهید ادامه دهید؟ ۷۴انتخاب شکل به این بستگی دارد که آیا ما درباره آینده پیش‌بینی می‌ آموزش زبان کنیم، یا قصد داریم یا درباره طرحی برای آینده صحبت می‌کنیم، و غیره.پیوسته در آینده ۷۵ سالسینما فروخته می‌شود و در ماه نوامبر بسته خواهد شد.۷۶ تا ۷۶این فیلم در ماه نوامبر اعلام شد.حال حاضر در یک بند فرعی ۷۷ قرار دارد.روزی غم‌انگیز خواهد ب آموزش زبان ود که سینما بسته شود.

 آموزش زبان سبشس

۱ آموزش زبان ۰ آیندهروش‌های دیگر بیان آینده ۷۸آقای دادلی داره بازنشسته می شه.ممکنه به زودی بازنشست بشهاو قصد دارد در ماه نوامبر بازنشسته شود.آینده کامل * ۷۹این سینما شصت سال است که در تجارت بسر می‌برد.نگاهی به جلو از گذشته * ۸۰اقای دادلی قص آموزش زبان د داشت به کار ادامه بدهد، اما کارش را از دست داد.OVERVIEW: آینده - ۸۱۷۱ ویل و بایدما از شکل باز + باز برای آینده استفاده می‌کنیم.این کتاب زندگی شما را تغییر خواهد داد. ما نتایج امتحانات خود را در ماه اوت خواهیم دانست.goers باید ده مایل به نزدیرک‌ترین سینما سفر کنند.آیا ممکن است فردا مرا دوست داشته باشی؟ این شهر دیگر مثل سابق نخواهد بود. ویل یک شکل کوتاه دارد و شکل کوتاهی نخواهد داشت.در اولین فردی که ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم یا باید در مورد آینده صحبت کنیم.معنای آن یرک‌سان است.فردا در خانه خواهم بود.ما به زودی فرصت دیگری خواهیم داشت. در آمریکا کم‌تر معمول است.ما معمولاً با موضوعات دیگر از آن استفاده نمی‌کنیم.او فردا در خانه نخواهد بود.یادداشتیک فرم کوتاه نباید داشته باشد. فردا اینجا نخواهم بود.ویل اغلب آیند آموزش زبان ه را به عنوان حقیقت بیان می‌کند، چیزی که ما نمی‌توانیم کنترل کنیم. این یک پیش‌بینی، یک عقیده قطعی درباره آینده است.جنوب انگلستان امشب ابری و طوفانی خواهد ماند.پدرم حداقل به مدت دو هفته در بیمارستان خواهد بود.گاهی اوقات می‌توانیم از من ربرای یک تصمیم فوری استفاده کنیم.داره بارون میاد. من چتر می‌خرم.. فکر کنم سوپ رو داشته باشم، لطفاما در مورد آنچه که گفته می‌شود، بیشتر و یا کم‌تر تصمیم‌گیری می‌کنیم. آن را با هم مقایسه کنید.من کارت‌پستال خواهم خرید. (من اکنون در حال تصمیم‌گریری هستم.)من چند کارت‌پستال خواهم خرید. (من قبلاً تصمیم گرفته‌ام)یادداشتویل یک اقدام قطعی را در آینده بیان می‌کند، نه فقط یک آرزو.اقدام: خرید کردن یک مغازه در اینجا. من کارت‌پستال خواهم خرید. بسیار خوب، منتظرت خواهم بود.کاش می خوام چند ت آموزش زبان ا کارت‌پستال بخرم اما هیچ پولی ندارمویل گاهی از تمایل خود ابراز تمایل می‌کند.جیم آن را برای تو ترجمه خواهد کرد. او ایتالیایی صحبت می‌کند.می‌نشینم و میل دارم روی زمین بنشینم.. برام مهم نیستر

آموزش زبان سیب

صفحه ۹۷ آموزش زبان هفتاد و یکمعدم تمایل و یا یک امتناع قاطعانه را نشان نخواهد داد.دکتر این وقت شب نمی‌آید. من این مزخرفات را تحمل نخواهم کرد.یادداشتهمچنین زمانی که سوژه یک فرد نیست نیز می‌توانیم از آن استفاده کنیم.اتومبیل حرکت نخواهد کرد. این پیچ به درستی انجام نخواهد شد.ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم / ما اراده و اراده خود را به شما پیشنهاد، قول‌ها و...پیشنهاد: در را برای شما باز خواهم کرد. اوه، متشکرم.قول میدم، من بهترین کارم رو برای کمک به تو انجام میدمدعوت: نمیخوای بشینی؟خواهش می‌کنم یه کاری برام می‌کنی؟زمانی که ما نمی‌توانیم تصمیم بگیریم، باید از من برای مشاوره یا پیشنهادها استفاده کنیم.این گل‌ها را کجا بگذارم؟ من یک گلدان می‌گیرم.آخر این آخر هفته چه کار کنیم؟همچنین می‌توانیم از آن برای یک پیشنهاد استفاده کنیم.اجازه می‌دهید در را برای شما باز نگه دارم؟ اوه، ممنون. میتونیم از تو برای یه قولی استفاده کنیمتو اولین نفری خواهی بود که خبردار می‌شوی.. قول میدمویل گاهی به دستورها رسمی استفاده می‌شود. آن نظم را به عنوان یک اقدام قطعی در آینده بیان می‌کند. این امر بر قدرت گوینده تاکید دارد.فوراً ساختمان را ترک می‌کنید.. لباس فرم پوشیده میشهگاهی اوقات برای قوانین رسمی استفاده می‌شود.منشی باید به این ملاقات دو هفته مهلت بدهد.۷۲ سالهما برای وضعیتی که به آینده اشاره می‌کند به شکل باز + باز خواهیم رفت.ساعت ده است. دیرم ون می شه. این نرده به زودی سقوط خواهد کرد. ما می‌توانیم از زمانی که قرار است دیر کنیم را ببینیم، و ما می‌توانیم از وضعیت حصار ببینیم که سقوط خواهد کرد. براساس این شرایط پیش‌بینی یک پیش‌بینی را بیان کنید.نکته در کلام غیر رسمی که قرار است برخی اوقات تلفظ شود / g / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / /ما همچنین می‌توانیم برای یک هدف فعلی از آن استفاده کنیم.من می‌خواهم کار خودم را شروع کنم. من در تمام عمرم اینجا زندگی نخواهم کرد. اونا میخوان یک سری people's قدیمی درست کنن.در اینجا هدف به اقدام آینده اشاره دارد. می‌خواهم شروع کنم که می‌خواهم شروع کنم / من تصمیم گرفته‌ام شروع کنم.برای مقایسه قرار گرفتن و خواستن، * ۷۴.نکته: ما می‌توانیم بدون اشاره به فردی که قصد دارد از آن استفاده کنیم. این آپارتمان‌ها برای افراد مسن خواهند بود.ب با افعال حرکتی، به خصوص رفتن و آمدن، ما اغلب از زمان فعلی به جای رفتن استفاده می‌کنیم.. یه دقیقه دیگه میرم بیرون من باید یه کم خرید کنمباربارا امشب برای گپ زدن میادمن می‌روم بیرون و باربارا هم به این طرف و آن طرف می‌رود، اما کم‌تر معمول است.

آموزش زبان ریسل

صفحه آینده۷۳ شکل ممکن برای آینده وجود داردما از حال حاضر برای کاری که فرد قرار است انجام دهد استفاده می‌کنیم.من امشب "گوین" رو توی کلوب می‌بینم فردا چیکار می‌کنی؟ جولی میره فلوریدااین پیشنهاد نشان می‌دهد که جولی کارهایی مانند خرید بلیط خود انجام داده‌است.معنای آن مشابه این آموزش زبان  است که قصد داریم قصد خود را داشته باشیم، و در بسیاری از زمینه‌ها می‌توانیم از هر کدام از این فرم استفاده کنیم.ما در حال بازدید از این کشور هستیم / در آخر هفته به دیدار دوستان می‌رویم.توجه داشته باشید که یک قرار "قرار"  آموزش زبان نباید با شخص دیگری باشد.امروز بعد از ظهر دارم یه سری خرید می‌کنم. من یه شب خیلی زود دارماین به این معنی است که من روز خود را تنظیم کرده‌ام تا بتوانم این کارها را انجام دهم، ب ما نمی‌توانیم از یک فعل دولتی در ادامه استفاده کنیم.گوین "ام آموزش زبان شب تو کلاب می مونه"گوین "قرار نیست امشب تو کلاب باشه"۲ ما گاهی اوقات می‌توانیم از ساده کنونی برای آینده استفاده کنیم، اما تنها برای چیزی که به عنوان بخشی از یک برنامه زمانی می‌بینیم.رقابت پایانی جام در هفتم ماه مه برگزار خواهد شد. قطار د آموزش زبان ر ۱۶.۴۰. حرکت می‌کند.ما در بیرمنگام تغییر می‌کنیم. چه ساعتی در هلسینکی می‌رسید؟ما از ساده کنونی برای تصمیم‌گیری و یا مقاصد استفاده نمی‌کنیم.من اون کیسه رو برات حمل نمی‌کنم. اونا به زودی یه سری آپارتمان درست میکنننکته برای بیان سراده در بنده‌ای فرعی، * ۷۷.۷۴ ویل، به حال حاضر یا به حال حاضر ادامه خواهد یافت؟هر دو می‌توانند پیش‌بینی‌های خود را بیان کنند.انتظار دارم باران ببارد. در آخر هفته‌ها همیشه باران می‌بارد.باران می‌بارد. به اون ابرها نگاه کنپیش‌بینی با قرار دادن آن بر مبنای وضعیت فعلی است.گاهی اوقات ما می‌توانیم از هر کدام از این فرم با تفاوت کمی در معنا استفاده کنیم.یک روز خورشید خنک خواهد شد.. یه روز خورشید داره آروم میشهاین جمله را می‌توان بیان کرد که شواهد موجود برای این پیش‌بینی وجود دارد.ما اغلب از آن استفاده می‌کنیم، مطمئنم، فکر می‌کنم، فکر می‌کنم، و احتمالاً.فکر کنم وقت قهوه داریماحتمالاً یه عالمه آدم توی دیسکو هستنزمانی که اقدام آینده بسیار نزدیک باشد، ما قصد داریم (نه). کمک! دارم می‌افتم! حالم به هم می‌خورد!یادداشتمعانی این verb را مقایسه کنید.سینما سال گذشته تعطیل شد. سینما بسته شده‌است. (در گذشته) (اقدام گذشته مربوط به زمان حال)سینما در ماه نوامبر بسته خواهد شد. سینما بزودی تعطیل می‌شود.(در آینده) (اقدام آینده مرتبط با حال)

آموزش زبان یسر  آموزش زبان 
  • صفحه آموزش زبان ۹۹۷۵ آینده: انرجام خواهد شدزمانی که در مورد مقاصد، طرح‌ها و تنظیمات صحبت می‌کنیم، باید به طور پیوسته و یا به طور مستمر ادامه دهیم، اما نه.ما باید امشب بیرون غذا بخوریم. (ما تصمیم گرفته‌ایم که غذا بخوریم)ما امشب غذا می‌خوریم. (ما ت
  • رتیبی داده‌ایم که بخوریم) ما فقط برای یک تصمیم فوری استفاده می‌کنیم.اینجا  آموزش زبان گرمه.. من یه پنجره باز می‌کنمپل از آشپزخانه استفاده می‌کند. آشپزی کردن برای بعضی از دوستان. بسیار خوب، پس ما بیرون غذا خواهیم خورد.به این مکالمه در پایان کار بعد از ظهر جمعه نگاه کنید.چند روز بعدپس دوشنبه میبینمتاوه، من اینجا نخواهم بود آریا به شما نگفتم؟. چند روز مرخصی می‌گیرم من به تعطیلات می‌روم. تا یک هفته دیگر از اینجا دور می‌شوم.نه، تو نگفتی. کجا میری؟پولی: ولسوالی دریاچه. می‌خواهم
  • کمی راه بروم.اوه، خ
  • یلی خوب میشه. خب، امیدوارم زمان خوبی داشته باشی. آموزش زبان  ممنون. هفته بعد میبینمتپولی این خبر را با استفاده از حال و قصد و نیت خود به او می‌دهد.. چند روز مرخصی می‌گیرم. میرم یه کم قدم بزنمما نمی‌توانیم در این زمینه از آن استفاده کنیم. اما ب
  • عد از ذکر یک طرح و یا قصد، اغلب برای جزئیات بیشت آموزش زبان ر و توضیحات بیشتر استفاده می‌کنیم.من به تعطیلات می‌روم. تا یک هفته دیگر از اینجا دور می‌شوم.می‌خواهم کمی راه بروم. اوه، خوب است.آن‌ها می‌خواهند آپارتمانی بسازند. این کار حدود شش ماه طول
  • خواهد کشید.یادداشتما اغلب در یک ج آموزش زبان مله با یک شرط استفاده می‌کنیم. * ۲۵۷ (۳) اگر من یک نقشه را قبول نکنم، راه خود را از دست خواهم داد.گاهی اوقات یک شرط درک می‌شود اما بیان نمی‌شود.ممکن است تسلیم شوم. (اگر این کار را انجام دهید) از آن پشیمان خواهید شد (اگر این کار ررا انجام دهید).۷۵ آینده پیوسته آینده: انجام خواهد شدما از participle فعال + + فعال برای یک اقدام در طول یک دوره از زمان آینده استفاده می‌کنیم. این به این معنی است که ما در وسط یک عمل قرار خواهیم گرف
  • ت.ساعت چهار دیگر نمی‌ت آموزش زبان وانم شما را ببینم.. کار می‌کنمچه طور شما را شناختم؟ من منصف هستم، ۶ فوت قد بلند و من یه کت آبی می‌پوشمهنگامی که ملکه به زودی فرا می‌رسد، جمعیتی عظیم منتظر خواهند ماند.گذشته و آینده را مقایسه کنید.. من تازه
  • یه تعطیلی آموزش زبان  داشتم این بار هفته پیش در آفتاب دراز کشیده بودم.من به تعطیلات می‌روم. این دفعه هفته بعد من توی آفتاب دراز می‌کشم.این جملات را مقایسه کنید.جمعیت هنگامی که ملکه می‌رسد شادی می‌کنند.(او وارد خواهد شد و سپس جمعیت خوش
  • حال خواهد شد) جمعیت هنگامی که ملکه می‌رسد هلهله می‌کنند.(جمعیت قبل از رسیدن او شروع به هلهله می‌کنند.)یادداشتدر اولین فردی که ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم باید از آن استفاده کنیم.من در تمام روز برای امتحان تجدید نظر خواهم کرد.
  •  آموزش زبان 
    صرفحه ۱۰۰ آیندهما همچنین می‌توانیم از آن برای عملی که نتیجه یک برنامه یا نظم است، استفاده کنیم.امشب با مادرم تماس خواهم گرفت.. من همیشه جمعه‌ها بهش زنگ می‌زنمملکه به مدت ده دقیقه وارد خواهد شد.بزودی پستچی خواهد آمد.این سایت قرار است فرو
  • خته شود و بنابراین سینما در ماه نوامبر بسته خواهد شد.تماس تلفنی نتیجه برنامه منظم من اس آموزش زبان ت. ورود Queen's بخشی از برنامه اوست. بازدید postman's بخشی از روز کاری عادی او است.این جملات را مقایسه کنید.تصمیم: من فکر می‌کنم امروز ناهار ر
  •  
  • ا در رستوران خواهم
  • داشت.من دارم با "الکس" ناهار می‌خورمطبق معمول ناهار را در قم آموزش زبان قمه خواهم خورد.ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم و بپرسیم که آیا کسی قصد دارد با خواسته‌های ما هماهنگ باشد یا نه.امروز صبح از اداره پست میری؟ بله، چطور؟ میشه لطفااینوً  برام پست
  • کنید؟چقدر طول می‌کشد تا از زمین تنیس استفاده کنید؟ ما آن را تا س آموزش زبان اعت سه رزرو کردیم. پس از آن هم می‌توانید آن را داشته باشید.کی برگه‌ها را چک می‌کنید؟ احتمالاً هفته آینده.با شماره ۷۶ به آن مراجعه کنیدما از شکل باز + برای یک آرایش رسمی استفاده می‌کنیم.نخست‌وزیر قرار است از بوداپست بازدید کند.این دو رهبر آموزش زبان  برای گفت و گو در مورد تعدادی از مسائل تشکیل جلسه خواهند داد. این ال
  • گو اغلب در گزارش‌ه
  • ای خبری مورد استفاده قرار می‌گیرد.یادداشتاغلب در سرخط اخبار باقی می‌ماند.نخست‌وزیر از بوداپست دیدن می‌کند.همچنین می‌توانید یک سفارش را از طرف یک فرد در قدرت بیان کنید، به عنوان مثال یک معلم یا پدر.مدیر گفت: مدیر می‌گوید تو باید فوراً بیایی.تو نباید تا دیر
  • وقت بیدار بمونی.
  • هیچ‌کس از این ساختمون بیرون نمیره این چرخ‌دستی نباید از ایستگاه خارج شود.[۷۷] ساده موجود در یک ماده فرعیما اغلب از این روش ساده برای زمان آینده در یک عبارت اگر، زمانی که، قبل از، بعد از آن، تا زمانی که، تا زمانی که، تا زمانی که، استفاده می‌کنیم. این اتف
  • اق زمانی
  • که هر دو ماده درباره آینده هستند.اگر ساعت هفت همدیگر را ببینیم زمان زیادی خواهیم داشت.وقتی دوباره به کنار دریا حرکت می‌کند دادلی به کنار دریا می‌رود.صبر کن تا باران متوقف شود.زمانی که این نامه را دریافت می‌کنید، من در سنگاپور خواهم بود.به محض اینکه خبری شد بهم زنگ بزنبه محض اینکه خبری از من داشته باشی به من مربوط نمیشه.همین مساله در عبارات نسبی و عبارات اسمی اتفاق می‌افتد.برای کسی که بیش‌ترین امتیاز را دارد یک جایزه خواهد  آموزش زبان 
  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

۲۸

  آموزش زبان 

برچسب سوال صفحه۲ بررسی اجمالی: الگوها با برچسبسه الگوی اصلی وجود دارد.برچسب بیانیه


صفحه ۴۱ سوالات اکو و برچسب‌های بازتاب۲ برچسب‌های تکراریما یک برچسب بازتاب مانند یک برچسب سوال معمولی تشکیل می‌دهیم. ۳۴ (۱). یک شرح مثبت یک برچسب مثبت دارد و یک شرح منفی یک برچسب منفی دارد. (اما توجه کنید) ما به زودی به سمت خانه حرکت می‌کنیم. اوه، حالت خو به؟مکس با زیرکی نقش بازی کرد. واقعا؟رئیس حالش خوب نیست. نیست؟برادرانم نمی‌توانند شنا کنند. نمی‌توانند؟. این tags نشون میده که یه نفر چی گفته اوه، تو هستی؟ یعنی واقعا؟ صدا معمولاً بلند می‌شود.اوه، تو کی هستی؟ راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستیاما اگر صدا پایین بیاید، این به این معنی است که گوینده علاقه‌مند نیست. ۵۴ (۲ c)نکته: یک برچسب بازتاب گاهی اوقات بدون وارونگی است.ما به زودی خونه را ترک می‌کنیم. واقعا؟b بعد از یک بیانیه مثبت، می‌تواند یک برچسب کوتاه + بیان داشته باشد.ما به زودی خونه را ترک می‌کنیم. تو کی هستی؟مکس با زیرکی نقش بازی کرد. او این کار را کرد، آیا او این کار را کرد؟مانند یک برچسب بازتاب ساده، این امر همچنین ابراز علاقه می‌کند. اگرچه اطلاعات جدید است، یک پیشنهاد وجود دارد که انتظار می‌رفت: شما هستید، آیا شما هستید؟ من این طور فکر می‌کردم. اما اگر اظهارات کوتاه در تناقض با محکومیت قبلی باشد، این موضوع باعث تعجب یا حتی ناباوری است. ما به زودی به سمت خانه حرکت می‌کنیم. تو که نیستی، هستی؟برادرانم نمی‌توانند شنا کنند. آن‌ها نمی‌توانند، نمی‌توانند؟ ج) می‌توانیم از یک برچسب منفی در پاسخ به یک بیانیه مثبت استفاده کنیم. این بیانگر توافق است.مکس با زیرکی نقش بازی کرد. بله، مگر نه؟روز قشنگی است. این طور نیست؟ خیلی جالب بود. بله، مگر نه؟اطلاعات در حال حاضر شناخته شده‌است؛ هر دو سخنران ماکس را دیده‌اند که نقش بازی را بازی می‌کند.


صفحه ۴۲۵ خارج شدن و جایگزینی کلمات۳۶ خلاصهاجتناب از تکرار * ۳۷گاهی اوقات بیرون می‌رویم و یا کلمات را عوض می‌کنیم تا از تکرار آن‌ها اجتناب کنیم. مفهوم باید از متن شفاف باشد.پس از ساعت کمکی * ۳۸ کلمات را رها کنید؟ آیا شما فیلم را دیدید؟ بله، دارم.خارج شدن از بند infinitive ۳۹ما کار رو تموم نکردیم، با اینکه امیدوار بودیماین عکس سال‌ها پیش پس از یک سوال مطرح شد: ۴۰ این عکس سال‌ها پیش گرفته شد. یادم رفت کجا.از فعل و انفعال فعل و انفعال متقابل استفاده کنید.آدریان استیک را انتخاب کرد و برای لوسی اسپاگتی درست کرد.صحبت کردن در ابتدای جمله ۴۲ لذت بردن از خودتان؟ (= آیا شما از خودتان لذت می‌برید؟)الگوها با این شکل، نه و غیره * ۴۳من فیلم را دیده‌ام. من هم همین طور.ما امیدوار بودیم که کارمون رو تموم کنیم، اما موفق نشدیمفیلم را دیدید؟ بله، فکر می‌کنم.تو توی این عکس هستی، ببین. اوه، پس من هستماقتصاد اکنون سالم است، اما آیا این گونه باقی خواهد ماند؟برخی روش‌های دیگر اجتناب از تکرار * ۴۴. یه سری کبریت لازم داریم مشکلی برامون پیش اومده؟ فیلم رو دیدم ولی ازش خوشم نیومدسبک‌های مخصوص * ۴۵کلمات را میتوان‌ در سبک‌های خاص به جا گذاشت: در برچسب‌ها، عناوین روزنامه‌ها، دستورالعمل‌ها و کارت‌پستال‌ها، و سبک توجه.نکته برای الگوها با یک صفت predicative، به عنوان مثال، اگر چه خسته، * ۱۹۹ (۵ c).


صفحه ۴۳ در حال خارج شدن از کلمات بعد از کمکی است۳۷ اجتناب از تکرارما گاهی یک کلمه یا عبارت را رها می‌کنیم، یا آن را با یک کلمه دیگر مثل a جایگزین می‌کنیم. این بخشی از یک مکالمه واقعی در یک مغازه است.CHOOSINGدستیار: این رنگ نسبتاً زیبا، یا دو یا سه بلوز قرمز، قرمز، و در اینجا یک رنگ بسیار خوب است. من می‌توانم آن را در روشنایی روز به شما نشان بدهم. و این یکی شصت و نه سال داره.مشتری: آیا آن‌ها همه یک‌سان هستند؟دستیار: بله. این‌ها پنبه هستند، بهترین پنبه ممکن است. بهترین کیفیت. و همچنین یک سبز بسیار خوب - من می‌ترسم که من چهارده سال داشته باشم.مشتری: این یک رنگ خوب است.(از م. آندروود و پی. شنونده بارهنگامی که مشتری وارد مغازه شد، از او خواست که کت و شلوار به تن کند. در حالی که او و دستیار به the نگاه می‌کنند، نیازی نیست که کلمه نیم‌تنه را تکرار کنید. واضح است که موضوع بحث چیست.... و اینجا یک رنگ بسیار خوب است. (= اینجا یک ژاکت هست …)من می‌توانم آن را در روشنایی روز به شما نشان بدهم. (= … the را نشان دهید.) اینها پنبه هستند. (= این jackets …)اما گاهی اوقات چیزهایی را برای تاکید تکرار می‌کنیم.این رنگ نسبتاً زیبا، یا دو یا سه بلوز قرمز، قرمز، و در اینجا یک رنگ بسیار خوب است.این‌ها پنبه هستند، بهترین پنبه ممکن است.دستیار می‌خواهد تاکید کند که رنگ‌ها همگی خوب هستند و مواد مورد استفاده قرار می‌گیرند.تکرار کلمات در مکالمه می‌تواند گاهی چیزها را راحت‌تر بیان و درک کند. ۵۳ (۱ a)گاهی اوقات کلماتی که خارج می‌شوند یا بعداً جایگزین می‌شوند، زودتر، نه زودتر. اگر بخواهید، می‌توانید با کارت اعتباری پرداخت کنید.(= اگر می‌خواهید کارت اعتباری پرداخت کنید، …)بعد از خوردن یک فنجان چای، فیلیس احساس بهتری داشت.(= پس از اینکه فیلیس به دست آورده‌است)در اینجا او به فیلیس، که بعداً در این جمله آمده‌است، اشاره می‌کند.۳۸ ترک کردن کلمات بعد از واحد کمکیاگر معنا از متن واضح باشد، یک جمله می‌تواند به یک کمکی خاتمه دهد.دارم پیر می‌شوم. بله، متاسفانه هستید.کیت چتر نیاورده بود. از دیدن سو سو خوشحال شد.من نمی‌خواهم به این نامه پاسخ دهم، اما شاید بهتر باشد.میتونی تلویزیون ماهواره‌ای بگیری؟. میتونیماگر فعل در یک حالت ساده باشد، ما از شکلی از آن استفاده می‌کنیم.من به اندازه همسرم از مهمانی لذت نمی‌برم.همچنین می‌توانیم به یک جمله با فعل عادی خاتمه دهیم.چه رنگ قشنگی.. حداقل، فکر کنم همینطوره


  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

منفی است.frankensteinدر سال


صفحه ۱۹ ۱۷ بیانیه منفینکته: افعال شکست می‌خورند، اجتناب، توقف، جلوگیری و انکار معنای منفی دارند.شما در رسیدن به استاندارد ضروری شکست خوردید. (= شما به استاندارد مورد نیاز رسیده‌اید) من می‌خواهم از گرفتار شدن در ساعت شلوغی اجتناب کنم.یک قفل می‌تواند جلوی استفاده از تلفن را بگیرد / مانع از آن شود.بازیکن رد کردن قوانین را انکار کرد.(= بازیکن گفت که او قوانین را خراب نکرده است) بدون این که معنای منفی داشته باشد.خیلی از مردم بدون بلیت بودند.(= تعداد زیادی از مردم بلیط ندارند) به خاطر پیشوندها منفی، به عنوان مثال غیر معمول، مخالفت، ۲۸۴ (۲).پنج منفی مضاعفما به طور معمول از not و یا هرگز با یک واژه منفی دیگر استفاده نمی‌کنیم.من کسی رو ندیدم نه، من کسی را ندیدم.این اتفاق هرگز نمی‌افته این اتفاق هرگز نمی‌افته ما هنوز شروع نکردیم. ما هنوز شروع نکردیم.در زبان انگلیسی استاندارد، منفی دوگانه به معنی منفی تک منفی است.من کسی را ندیدم. (غیر استاندارد)(=) کسی را ندیدم. / من کسی را ندیدم)در انگلیسی استاندارد، یک واژه منفی دوگانه معنای متفاوتی دارد.من کسی را ندیدم. یکی از دوستانم را دیدم. (= من کسی را دیدم) ما نمی‌توانیم هیچ کاری انجام دهیم. (= ما باید کاری انجام دهیم.)یادداشتگاهی اوقات بعد از اینکه من غافلگیر نخواهم شد، از یک منفی استفاده می‌کنیم اگر … اگر … اگر …اگر باران ببارد، تعجب نمی‌کنم.سخنگو انتظار دارد که باران ببارد.۶ بسیار منفیما می‌توانیم استرس داشته باشیم.. فرانکشتاین پزشکی رو یاد نگرفتهاگر از فرم کوتاه n't استفاده کنیم، می‌توانیم به بخش کمکی (مثلا انجام دهیم) فشار وارد کنیم." Frankenstein " پزشکی را مورد مطالعه قرار نداد.ما می‌توانیم از همه برای تاکید بر یک موضوع منفی استفاده کنیم.. فرانکشتاین "اصلا اسم اون هیولا نبود"هیچ جایی برای پارک وجود نداشت.اینها برخی عبارات دیگر با مفهوم مشابه هستند.این عملیات با آموزش زبان هیچ وسیله‌ای موفقیت‌آمیز نبود. اصلاً خسته نیستم.پروژه تقریباً کامل نیست. هنوز راه درازی برای رفتن وجود دارد.دیدارهای Her از همیشه زیاد بود.ما می‌توانیم کاملاً قبل از نه و ترکیب‌های آن از آن استفاده کنیم.مطلقاً هیچ جایی برای پارک وجود نداشت.نکته: ما می‌توانیم از همیشه با یک واژه منفی استفاده کنیم.هیچ‌کس توجهی به این نامه‌ها نکرد.برای جزئیات بیشتر در مورد همیشه و هرگز، * ۲۱۱ (۱) توجه کنید.ب می‌توانیم از هر چیزی بعد از هیچ، هیچ، و یا بعد از اسم + اسم استفاده کنیم.به هیچ وجه نمی تونیم این کار و بکنیم. به نظر می‌رسد که مردم هیچ امیدی ندارند.


  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

 

بعد از شی می‌آید.


صفحه ۱۱ ۱۰ بدهید، ارسال و غیرهشماره ۳ کدومه؟در یک شرط با دادن، ارسال و غیره، یک انتخاب الگو بین تسلیم مامور گمرک به فرم و دادن فرم به مامور گمرک وجود دارد. انتخاب به این بستگی دارد کهچه اطلاعاتی جدید است. اطلاعات جدید در انتهای بند قرار می‌گیرد. من این پاکت را به تو خواهم داد.در مکالمه ادعای مالیات، این پاکت، نقطه مورد علاقه، اطلاعات جدید است، بنابراین در پایان می‌رسد.این الگوها را در این جملات مقایسه کنید.او پنج میلیون پوند برای بچه‌هایش باقی گذاشت. (مقدار پول موضوع مورد علاقه است) او تمام پولش را در خانه dog's گذاشت.(که این پول را دریافت می‌کند نقطه توجه است).نکته یک شی غیر مستقیم یا غیر مستقیم اغلب برای کامل کردن معنی لازم است. او رسید را به مشتری داد.اما گاهی لازم نیست به کسی اشاره کنم که چیزی دریافت کرده باشد. باید بلیط را به قطار نشون بدی.(واضح است که شما آن را به بازرس بلیط نشان می‌دهید) من دارم یک نامه می‌نویسم.(شما نمی‌خواهید بگویید که چه کسی در حال نوشتن به آن هستید) بیشتر افعال گفتاری نمی‌توانند یک هدف غیرمستقیم داشته باشند، اما ما می‌توانیم از یک عبارت با آن استفاده کنیم. مرد چیزی نگفت (به پلیس).اما تعریف تقریباً همیشه یک شی غیر مستقیم دارد. مرد به پلیس هیچ نگفت.۴ pronouns بعد از دادن، ارسال و غیرهزمانی که یک pronoun وجود دارد، معمولاً قبل از یک عبارت با یک اسم استفاده می‌شود. ما برای شما یک چک می‌فرستیم.پول زیادی داشت، اما به خانه سگ‌ها رفت.زمانی که دو یا ضمیر بعد اآموزش زبان ز فعل وجود دارد، معمولاً از آن استفاده می‌کنیم. ما آن را مستقیم به طرف شما می‌فرستیم.. یه بلیت برای "ویمبلدون" دارم. نورمن "برام خرید"۵ یا برای چی؟بعضی از افعال با هم جور می‌شوند و برخی با آن‌ها.او رسید را به مشتری داد.تام برای همه نوشیدنی گرفتهبا این جایزه: اهدا، غذا دادن، دادن، دادن، دادن، بدهکار، قبول، پرداخت، پست، فروش، دادن، دادن، دادن، دادن، دادن، دادن، دادن، دادن، دادن، دادن، دادن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن، نوشتن،با این کار، پول تهیه کنید، تهیه کنید، آشپزی کنید، پیدا کنید، بروید، بروید، ترتیب دهید، ذخیره کنید، ذخیره کنید، ذخیره کنید، ذخیره کنید، ذخیره کنید، ذخیره کنید.یادداشتبا هر کدام از این دو نفر را باخود همراه ببرید.به معنای کمک به یک فرد می‌تواند با افعال خیلی خیلی زیادی همراه شود. دارم نامه‌ای برای خواهرم می‌نویسم. (او نمی‌تواند بنویسد)

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

قیمت بیلبورد

 

تنها دارایی قدرتمندی که داریم. ذهن ماست

اگر خوب آموزش‌دیده باشد، می‌تواند ثروت بسیار زیادی ایجاد کند.

که سهام یا سایر سرمایه‌گذاری‌ها را برای زندگی انجام می‌دهد، می‌بینند که این کار تمام اوقات انجام می‌شود. اغلب، میلیونها نفر می‌توانند به طور آنی از هیچ چیز ساخته شوند. و به هیچ روی، منظورم این نبود که هیچ پولی رد و بدل نمی‌شد. این کار از طریق قرارداد انجام می‌شود:

در عصر اطلاعات، پول به صورت نمایی افزایش می‌یابد. افراد کمی به طرز مسخره‌ای از هیچ چیز ثروتمند می‌شوند، فقط ایده‌ها و توافقات. اگر از بسیاری از مردم یک سیگنال دست در یک حفره تجاری بپرسید، یک blip روی یک

توری تاجر در لیسبون از صفحه یک تاجر در تورنتو و بازگشت به لیسبون، یک تماس با کارگزار من برای خرید و یک لحظه بعد برای فروش. پول دست‌هایش را عوض نکرد. توافقات انجام شد.

پس چرا fi مالی مالی خود را توسعه دهید؟ فقط شما می‌توانید به آن جواب بدهید.

می‌توانم به شما بگویم که چرا این حوزه از هوش من را توسعه داده‌ام. من این کار را می‌کنم چون می‌خواهم پول درست کنم. نه به این خاطر که نیاز دارم، اما چون می‌خوام. این یک فرآیند یادگیری شگفت‌انگیز است. من IQ مالی ام را توسعه می‌دهم چون می‌خواهم در سریع‌ترین بازی و بزرگ‌ترین بازی دنیا شرکت کنم. و به روش خودم، دوست دارم بخشی از این تکامل بی‌سابقه بشریت باشم، دوره‌ای که انسان‌ها صرفاً با ذهن خود کار می‌کنند و نه با بدنشان. قیمت بیلبورد 

به علاوه، این همان جایی است که عمل انجام می‌شود. این همان چیزی است که در حال رخ دادن است. مفصل ران است. ترسناک است. و این خیلی جالب است. قیمت بیلبورد 

به همین دلیل است که من در هوش مالی ام سرمایه‌گذاری می‌کنم و قدرتمندترین سرمایه را توسعه می‌دهم. می‌خواهم با مردم باشم که شجاعانه به جلو حرکت می‌کنند. من ن قیمت بیلبورد می‌خواهم با کسانی باشم که پشت سر گذاشته شده‌اند.

من یک مثال ساده از ایجاد پول به شما خواهم داد. صبح زود قیمت بیلبورد 

دهه ۱۹۹۰، اقتصاد فونیکس (آریزونا) وحشتناک بود. من در حال تماشای یک قیمت بیلبورد  برنامه تلویزیونی بودم که یک برنامه‌ریز مالی وارد شد و شروع به پیش‌بینی سرنوشت شوم و تاریک کرد. او گفت: " در طی ۴۰ سال شما به یک میلیونر تبدیل خواهید شد.

خوب، قرار دادن پول هر ماه یک ایده عالی است. این یک گزینه است - گزینه‌ای که اغلب اف قیمت بیلبورد راد آن را امضا می‌کنند. این مشکل این است: آن فرد را به آنچه واقعاً ادامه می‌دهد کور می‌کند. این باعث می‌شود که آن‌ها از دست دادن فرصت‌های بزرگ برای افزایش قابل‌توجه پولشان محروم شوند. این جهان از کنارشان رد می‌شود.

همانطور که گفتم، اقتصاد در آن زمان وحشتناک بود. برای سرمایه گذاران، این شرایط بازار کامل است. مقد قیمت بیلبورد ار زیادی از پول من در بازار سهام و در خانه‌های آپارتمانی بود. من پول نقد نداشتم. چون مردم داشتند اموال خود را تحویل می‌دادند، من خرید می‌کردم. من پول پس‌انداز نداشتم. داشتم سرمایه‌گذاری می‌کردم. من و کیم بیشتر از یک میلیون دلار پول نقد در بازار داشتیم که به سرعت در حال افزایش بود. این بهترین فرصت برای سرمایه‌گذاری بود. اقتصاد وحشتناک بود. من فقط نتوانستم این معاملات کوچک را تحمل کنم.

خانه‌ها که زمانی ۱۰۰۰۰۰ دلار بودند، اکنون ۷۵،۰۰۰  دلار بودند. اما به جای خرید با آژانس‌های املاک و مستغلات محلی، قیمت بیلبورد  قیمت بیلبورد  من شروع به خرید در دفتر حقوقی ورشکستگی (offi)، یا پله‌های ساختمان دادگاه کردم. در این مراکز خرید، حدود ۷۵،۰۰۰  دلار می‌تواند برای ۲۰۰۰۰ دلار یا کم‌تر خریداری شود. برای ۲۰۰۰ دلار، که از یک دوست برای ۹۰ روز به مدت ۲۰۰ دلار به من قرض داده شد، یک چک صندوقدار به وکیل دادم. در حالی که این موضوع مورد پردازش قرار گرفت، من یک تبلیغ برای تنها ۶۰،۰۰۰  دلار و بدون پول پرداخت کردم.

تلفن سخت و سنگین به صدا درامد. خریداران آتی به طور قانونی غربال شدند و زمانی که این ملک به صورت قانونی متعلق به من بود، همه خریداران ا قیمت بیلبورد حتمالی اجازه یافتند که به خانه نگاه کنند. این یک جنون غذا دادن بود. خانه ما در عرض چند دقیقه فروخته شد. من درخواست مبلغ ۲۵۰۰ دلار را درخواست کردم، که آن‌ها با خوشحالی تحویل داده شدند و سپرده و عنوان سپرده از آنجا به پایان رسید. من ۲۰۰۰ دلار به دوستم با ۲۰۰ دلار دیگر برگشتم. خوشحال بود، خریدار خانه خوشحال بود، وکیل خوشحال بود و من خوشحال بودم. م 

تنها دارایی قدرتمندی که داریم. ذهن ماست

اگر خوب آموزش‌دیده باشد، می‌تواند ثروت بسیار زیادی ایجاد کند.

که سهام یا سایر سرمایه‌گذاری‌ها را برای زندگی انجام می‌دهد، می‌بینند که این کار تمام اوقات انجام می‌شود. اغلب، میلیونها نفر می‌توانند به طور آنی از هیچ چیز ساخته شوند. و به هیچ روی، منظورم این نبود که هیچ پولی رد و بدل نمی‌شد. این کار از طریق قرارداد انجام می‌شود:

در عصر اطلاعات، پول به صورت نمایی افزایش می‌یابد. افراد کمی به طرز مسخره‌ای از هیچ چیز ثروتمند می‌شوند، فقط ایده‌ها و توافقات. اگر از بسیاری از مردم یک سیگنال دست در یک حفره تجاری بپرسید، یک blip روی یک

توری تاجر در لیسبون از صفحه یک تاجر در تورنتو و بازگشت به لیسبون، یکآموزش زبان  تماس با کارگزار من برای خرید و یک لحظه بعد برای فروش. پول دست‌هایش را عوض نکرد. توافقات انجام شد.

پس چرا fi مالی مالی خود را توسعه دهید؟ فقط شما می‌توانید به آن جواب بدهید.

می‌توانم به شما بگویم که چرا این حوزه از هوش من را توسعه داده‌ام. من این کار را می‌کنم چون می‌خواهم پول درست کنم. نه به این خاطر که نیاز دارم، اما چون می‌خوام. این یک فرآیند یادگیری شگفت‌انگیز است. من IQ مالی ام را توسعه می‌دهم چون می‌خواهم در سریع‌ترین بازی و بزرگ‌ترین بازی دنیا شرکت کنم. و به روش خودم، دوست دارم بخشی از این تکامل بی‌سابقه بشریت باشم، دوره‌ای که انسان‌ها صرفاً با ذهن خود کار می‌کنند و نه با بدنشان. قیمت بیلبورد 

به علاوه، این همان جایی است که عمل انجام می‌شود. این همان چیزی است که در حال رخ دادن است. مفصل ران است. ترسناک است. و این خیلی جالب است. قیمت بیلبورد 

به همین دلیل است که من در هوش مالی ام سرمایه‌گذاری می‌کنم و قدرتمندترین سرمایه را توسعه می‌دهم. می‌خواهم با مردم باشم که شجاعانه به جلو حرکت می‌کنند. من ن قیمت بیلبورد می‌خواهم با کسانی باشم که پشت سر گذاشته شده‌اند.

من یک مثال ساده از ایجاد پول به شما خواهم داد. صبح زود قیمت بیلبورد 

دهه ۱۹۹۰، اقتصاد فونیکس (آریزونا) وحشتناک بود. من در حال تماشای یک قیمت بیلبورد  برنامه تلویزیونی بودم که یک برنامه‌ریز مالی وارد شد و شروع به پیش‌بینی سرنوشت شوم و تاریک کرد. او گفت: " در طی ۴۰ سال شما به یک میلیونر تبدیل خواهید شد.

خوب، قرار دادن پول هر ماه یک ایده عالی است. این یک گزینه است - گزینه‌ای که اغلب اف قیمت بیلبورد راد آن را امضا می‌کنند. این مشکل این است: آن فرد را به آنچه واقعاً ادامه می‌دهد کور می‌کند. این باعث می‌شود که آن‌ها از دست دادن فرصت‌های بزرگ برای افزایش قابل‌توجه پولشان محروم شوند. این جهان از کنارشان رد می‌شود.

همانطور که گفتم، اقتصاد در آن زمان وحشتناک بود. برای سرمایه گذاران، این شرایط بازار کامل است. مقد قیمت بیلبورد ار زیادی از پول من در بازار سهام و در خانه‌های آپارتمانی بود. من پول نقد نداشتم. چون مردم داشتند اموال خود را تحویل می‌دادند، من خرید می‌کردم. من پول پس‌انداز نداشتم. داشتم سرمایه‌گذاری می‌کردم. من و کیم بیشتر از یک میلیون دلار پول نقد در بازار داشتیم که به سرعت در حال افزایش بود. این بهترین فرصت برای سرمایه‌گذاری بود. اقتصاد وحشتناک بود. من فقط نتوانستم این معاملات کوچک را تحمل کنم.

خانه‌ها که زمانی ۱۰۰۰۰۰ دلار بودند، اکنون ۷۵،۰۰۰  دلار بودند. اما به جای خرید با آژانس‌های املاک و مستغلات محلی، قیمت بیلبورد  قیمت بیلبورد  من شروع به خرید در دفتر حقوقی ورشکستگی (offi)، یا پله‌های ساختمان دادگاه کردم. در این مراکز خرید، حدود ۷۵،۰۰۰  دلار می‌تواند برای ۲۰۰۰۰ دلار یا کم‌تر خریداری شود. برای ۲۰۰۰ دلار، که از یک دوست برای ۹۰ روز به مدت ۲۰۰ دلار به من قرض داده شد، یک چک صندوقدار به وکیل دادم. در حالی که این موضوع مورد پردازش قرار گرفت، من یک تبلیغ برای تنها ۶۰،۰۰۰  دلار و بدون پول پرداخت کردم.

تلفن سخت و سنگین به صدا درامد. خریداران آتی به طور قانونی غربال شدند و زمانی که این ملک به صورت قانونی متعلق به من بود، همه خریداران ا قیمت بیلبورد حتمالی اجازه یافتند که به خانه نگاه کنند. این یک جنون غذا دادن بود. خانه ما در عرض چند دقیقه فروخته شد. من درخواست مبلغ ۲۵۰۰ دلار را درخواست کردم، که آن‌ها با خوشحالی تحویل داده شدند و سپرده و عنوان سپرده از آنجا به پایان رسید. من ۲۰۰۰ دلار به دوستم با ۲۰۰ دلار دیگر برگشتم. خوشحال بود، خریدار خانه خوشحال بود، وکیل خوشحال بود و من خوشحال بودم. من یک خانه برای ۶۰،۰۰۰  دلار فروخته بودم که ۲۰۰۰۰ دلار برای من هزینه داشت. مبلغ ۴۰،۰۰۰  دلار از پول در ستون دارایی من به شکل قبض بدهی از طرف خریدار تهیه شد. زمان کار کلی:

یک ساعت دیگه. قیمت بیلبورد 

بنابراین حالا که شما در مسیر  قیمت بیلبورد خود برای تبدیل شدن با سواد بیشتر و مهارت در خواندن اعداد هستید، به شما نشان خواهم داد که چرا این یک نمونه از پول اختراع شده‌است.

$40,000 is created in the asset column. Money is invented without being taxed. At 10 percent interest, $4,000  a year in ca قیمت بیلبورد sh fl ow is added to income.

در طی این رکود اقتصادی، من و کیم توانستیم شش تا از این معاملات ساده را در زمان spare انجام دهیم. در حالی که بخش اعظم پول ما در املاک بزرگتری‌ بود و بازار س قیمت بیلبورد هام، ما توانستیم بیش از ۱۹۰،۰۰۰  دلار در دارایی‌ها (یادداشت ۱۰ درصد) در آن شش "خرید، ایجاد، و فروش" ایجاد کنیم. در حدود ۱۹،۰۰۰  دلار درآمد در سال می‌رسد که بخش اعظم آن از طریق شرکت خصوصی ما تامین می‌شود. بیشتر این مبلغ ۱۹،۰۰۰  دلار در سال برای شرکت ما، گاز، سفرها، بیمه، شام با مشتریان و چیزهای دیگر صرف می‌شود. تا زمانی که دولت فرصتی برای مالیات بر درآمد کسب کند، هزینه آن به طور قانونی صرف هزینه‌های پیش از مالیات می‌شود.

How much income would you have to  earn if the government takes 50 percent  in taxes? قیمت بیلبورد 

  قیمت بیلبورد 

چقدر طول می‌ک قیمت بیلبورد شد تا ۴۰،۰۰۰  دلار صرفه‌جویی کنید؟

این یک مثال ساده از این است  قیمت بیلبورد که چگونه پول اختراع، ایجاد شده، و با استفاده از اطلاعات مالی مالی محافظت می‌شود.

از خودتان بپرسید: چقدر طول می‌کشد تا حدو قیمت بیلبورد د ۱۹۰،۰۰۰  دلار صرفه‌جویی کنید؟ آیا بانک به شما ۱۰ درصد به پول شما بهره می‌دهد؟ و قبض بدهی برای ۳۰ سال خوب است. امیدوارم که آن‌ها هرگز صد هزار دلار به من بپردازند. من باید یک مالیات پرداخت کنم اگر آن‌ها به من پول پرداخت کنند و علاوه بر این مبلغ ۱۹،۰۰۰  دلار در طول ۳۰ سال کمی بیش از ۵۰۰،۰۰۰  دلار درآمد دارد.

من افرادی را دارم که می‌پرسند اگر آن فرد پول ندهد چه اتفا قیمت بیلبورد قی می‌افتد. این اتفاق می‌افتد، و این خبر خوبی است. در حال حاضر ۶۰،۰۰۰  دلار به خانه بازگردانده می‌شود و به مبلغ ۷۰،۰۰۰  دلار فروخته می‌شود و ۲،۵۰۰  دلار دیگر به عنوان حق‌الزحمه پردازش وام جمع‌آوری می‌شود. هنوز یک معامله صفر در ذهن خریدار جدید وجود دارد. و روند ادامه پیدا می‌کرد.

اولین باری که خانه را فروختم، ۲۰۰۰ دلار را پرداخت کردم، بنابراین از لحاظ  قیمت بیلبورد فنی، من هیچ پولی در این معامله ندارم. بازگشت من به سرمایه‌گذاری (ROI) infi nity است. این مثالی از عدم وجود پول زیاد است.

در تراکنش دوم، زمانی که دوباره فروخته شد، من ۲۰۰۰ دلار در جیب خود قرار داده و این  قیمت بیلبورد وام را به سی سال دیگر تمدید می‌کردم. اگر من پول لازم برای پول درآوردن را بدهم، سرمایه من چه خواهد بود؟ نمی‌دانم، اما قطعاً ۱۰۰ دلار در ماه پس‌انداز می‌کند، که در واقع ۱۵۰ دلار شروع می‌شود، زیرا این درآمد برای ۴۰ سال سود پایینی دارد. و دوباره، بر منافع خود مالیات می‌گیرید. این بسیار هوشمندانه نیست. ممکن است بی‌خطر باشد، اما هوشمندانه نیست. چند سال بعد، همان طور که بازار املاک ققنوس تقویت شد، آن خانه‌هایی که ما به قیمت ۶۰۰۰۰ $ به فروش بردیم به حدود ۱۱۰،۰۰۰  دلار رسید. فرصت‌های foreclosure هنوز در دسترس بودند، اما کمیاب شدند. این یک دارایی با ارزش است، زمان من، برای بیرون رفتن از آن‌ها. Th ousands از خریداران به دنبال چند معامله دردسترس بودند. بازار عوض شده بود. زمان آن رسیده بود که به دنبال فرصت‌های دیگری برای قرار دادن در ستون دارایی باشد.

"شمانمی‌توانیداینکاررادر اینجاانجامدهید"ایننظراتبیشترازایناستکه"می‌توانیدبهمننشاندهیدچطوراینکاررا ان قیمت بیلبورد جامدهم? ""ازنظر ریاضی بسیارسادهاست.شمابهجبروحساباحتیاجندارید.وشرکتسپرده, تراکنشهای قانونیوخدماتپرداخت‌هارا کنترل می‌کند.منهیچسقفیبرایتعمیریاتوالتندارم, برایاینکهمالکاناینکار را می‌کنند.خانهآنهاست.گاهیکسیپولنمی‌دهد.واینعالیاستچونحق‌الزحمه‌هایکمیوجوددارد, یااین که آن‌هابیرونمی‌روندوملکبار دیگرفروختهمی‌شود.سیستمدادگاهاین کارراانجام می‌دهد.

و ممکن است در منطقه شما کارساز نباشد. شرایط بازار ممکن است متفاوت باشد. اما این مثال نشان می‌دهد که چگ قیمت بیلبورد ونه یک فرآیند ساده مالی می‌تواند صدها هزار دلار با پول کم و ریسک کم ایجاد کند. این یک نمونه از پول است که تنها یک قرارداد است. هر کسی با تحصیلات دبیرستانی می‌تواند این کار را بکند.

با این وجود بیشتر مردم این کار را نخواهند کرد. اکثر مردم به توصیه‌های استاندارد گوش می‌دهند قیمت بیلبورد  قیمت بیلبورد 

" سخت کار کنید و پول پس‌انداز کنید. "

حدود حدود ۳۰ ساعت کار، حدود ۱۹۰،۰۰۰  دلار در ستون دارایی ایجاد شد و هیچ گونه مالیاتی پرداخت نشد. قیمت بیلبورد  قیمت بیلبورد 

کدومش برات سخت‌تر میشه؟ قیمت بیلبورد 

  1. سخت کار کنید. ۵۰ درصد مالیات بپرد قیمت بیلبورد ازید. آنچه باقی مانده‌است را ذخیره کنید.

پس پس‌انداز شما ۵ درصد است که مالیات می‌شود.

یا

  1. زمان را صرف کنید تا اطلاعات مالی خود را به دست آورید، قدرت مغز خود و ستون دارایی را به هم متصل کنید.

اگر از گزینه شماره یک استفاده می‌کنید مطمئن باشید که چقدر زمان لازم است تا حدود ۱۹۰،۰۰۰  دلار پس‌انداز کنید. زمان یکی از بزرگ‌ترین دارایی‌های شماست.

اکنون شما ممکن است درک کنید که چرا وقتی می‌شنوم که والدین می‌گویند، " کودک من در مدرسه خوب عمل می‌کند و تحصیلات خوبی دارد، ممکن است خوب باشد، اما آیا این کافی است؟

من می‌دانم که استراتژی سرمایه‌گذاری بالا یک استراتژی کوچک است. آن برای نشان دادن این که چقدر کوچک می‌تواند بزرگ شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. دوباره، موفقیت من نشان‌دهنده اهمیت یک بنیاد مالی قوی است، که با یک آموزش قوی مالی شروع می‌شود.

قبلاً این را گفته‌ام، اما ارزش تکرار کردن را دارد. اطلاعات مالی از چهار مهارت تکنیکی اصلی تشکیل شده‌است:

1.       حسابداری

حسابداری، سواد مالی، یا توانایی خواندن اعداد است. اگر می‌خواهید کسب‌وکار و یا سرمایه‌گذاری بسازید، این یک مهارت حیاتی است.

2.      سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری، علم پول و پول است.

3.      درک بازارها

درک بازارها، علم عرضه و تقاضا الکساندر گراه‌ام بل است که آنچه را که می‌خواست به بازار عرضه کرد. (بیل گیتس) هم همین طور. یک خانه ۷۵،۰۰۰  دلاری به قیمت ۶۰۰۰۰ $ هزینه شد که ۲۰۰۰۰ دلار هزینه داشت و همچنین نتیجه گرفتن فرصتی بود که از سوی بازار ایجاد شد. یک نفر خرید می‌کرد و یک نفر می‌فروخت.

4.      قانون Th

این قانون آگاهی از مقررات حسابداری، ایالتی و فدرال است. من توصیه می‌کنم که با قوانین بازی کنم.

این پایه و اساس اصلی است، یا ترکیبی از این مهارت‌ها، که برای موفقیت در پی‌گیری ثروت مورد نیاز است، چه از طریق خرید خانه‌های کوچک، ساختمان‌های آپارتمانی، شرکت‌ها، سهام، اوراق بهادار، اوراق بهادار، یا امثال آن.

چند سال بعد، بازار املاک احیا شد و همه افراد دیگر وارد بازار شدند. بازار بورس ترقی کرد و همه وارد شهر شدند. اقتصاد ایالات‌متحده بر روی پاهای خود بازگشته بود. من شروع به فروش کردم و اکنون در حال سفر به پرو، نروژ، مالزی و فیلیپین بودم. چشم‌انداز سرمایه‌گذاری تغییر کرده بود. ما دیگر خرید ملک و املاک نداریم. اکنون من فقط مقادیر بالا رفتن از داخل ستون دارایی را تماشا می‌کنم و احتمالاً شروع به فروش می‌کنم. من مشکوک هستم که برخی از آن شش خانه کوچک فروش خواهند داشت و ۴۰،۰۰۰  دلار به پول نقد تبدیل خواهد شد. باید به accountant زنگ بزنم تا برای پول نقد آماده باشم و به دنبال راه‌هایی برای پناه دادن به آن باشم.

هدف من این است که سرمایه‌گذاری آغاز شده و انجام شود.

بازار بالا می‌رود و پایین می‌آید. اقتصاد پیشرفت می‌کند و سقوط می‌کند. جهان همیشه فرصت‌های یک زندگی را به شما می‌دهد، هر روز از زندگی شما، اما اغلب اوقات ما نمی‌توانیم آن‌ها را ببینیم. اما آن‌ها آنجا هستند. و هرچه جهان تغییرات بیشتری داشته باشد و تغییرات تکنولوژی بیشتری ایجاد شود، فرصت‌های بیشتری وجود خواهد داشت که به شما و خانواده تان اجازه می‌دهد تا برای نسل‌های آینده ایمن باشند.

پس چرا در توسعه اطلاعات مالی خود به خود زحمت می‌دهید؟ دوباره، تنها شما می‌توانید به آن جواب بدهید. من می‌دانم که چرا من به یادگیری و توسعه ادامه می‌دهم. من این کار را می‌کنم چون می‌دانم که تغییراتی در راهند. ترجیح می‌دهم از تغییر استقبال کنم تا به گذشته. می‌دانم که بازار و سقوط بازار وجود خواهد داشت. من می‌خواهم به طور مستمر اطلاعات مالی خود را توسعه دهم زیرا در هر تغییر بازار، برخی از مردم در حال گدایی برای شغل خود خواهند بود. در همین حال، برخی دیگر، لیمو را به دست خواهند گرفت که آن‌ها را به دست می‌گیرد - و ما هر چند گاهی لیمو می‌دهیم - و آن‌ها را به میلیونها‌ تبدیل می‌کنیم. به اطلاعات مالی مالی می‌رسیم.

من اغلب از لیمو خواستم که به میلیونها‌ تبدیل شود. من با استفاده از بسیاری از نمونه‌های دیگر از سرمایه‌گذاری‌های شخصی تردید دارم زیرا می‌ترسم که آن به عنوان لاف زدن یا tooting شاخ خودم مطرح شود. هدف من این نیست. من از مثال‌های کاربردی به عنوان مثال‌های عددی و زمانی از موارد واقعی و ساده استفاده می‌کنم. من از این نمونه‌ها استفاده می‌کنم چون می‌خواهم شما بدانید که این کار آسان است. و هر چه بیشتر با چهار ستون اطلاعات مالی آشنا می‌شوید، راحت‌تر می‌شود.

من شخصاً از دو وسیله نقلیه اصلی برای رسیدن به رشد مالی استفاده می‌کنم: املاک و مستغلات و سهام کوچک. من از املاک و مستغلات به عنوان پایه و اساس خود استفاده می‌کنم. در روز و روز، املاک من جریان نقدینگی را فراهم می‌کند و گاه به گاه مقدار رشد خود را به مقدار زیادی افزایش می‌دهد. از سهام cap برای رشد سریع استفاده می‌شود. من هیچ چیز را توصیه نمی‌کنم. این مثال مثال‌هایی از آن هستند. اگر این فرصت بسیار پیچیده باشد و من سرمایه‌گذاری را نمی‌فهمم، این کار را نمی‌کنم. ریاضی ساده و عقل سلیم تمام چیزهایی هستند که شما باید به خوبی انجام دهید.

به دلایلی برای استفاده از نمونه‌ها توضیح داده شود:

  1. الهام بخشیدن به مردم برای یادگیری بیشتر.
  2. اجازه دهید مردم بدانند که اگر بنیاد قوی باشد، آسان است. قیمت بیلبورد 
  3. نشان دادن اینکه هر کسی می‌تواند به ثروت بزرگی دست ی
  4.  قیمت بیلبورد 
  5. ابد.
  6.  قیمت بیلبورد 
  7. برای اینکه نشا
  8.  قیمت بیلبورد 
  9. ن دهید میلیون‌
  10.  قیمت بیلبورد 
  11. ها راه برای رس
  12.  قیمت بیلبورد 
  13. یدن به هدفتان وجود دارد.
  14. نشان دادن اینکه این علم موشک نیست.

 

در سال ۱۹۸۹، از یک محله دوست‌داشتنی در پور تلند در ایالت اورگون استفاده کردم. خانه‌ای بود که خانه‌های کوچک نان زنجبیلی داشت.. هی، ما کوچیک و جذاب بودیم تقریباً انتظار داشتم که شنل قرمزی را ببینم که داشت از پیاده‌رو به طرف مادربزرگ می‌رفت.

پیش از آن که همه جا تابلوهای نقاشی را امضا کنند. بازار فروش وحشتناک بود، بازار سهام خراب شده‌بود و اقتصاد افسرده بود. در یک خیابان، متوجه یک تابلوی فروش شدم که بیشتر از همه بیشتر بود. پیر به نظر می‌رسید. یک روز از کنار آن عبور کردم و به صاحب آن برخوردم، که ناراحت به نظر می‌رسید.

از خونه ات چی می خوای؟ پرسیدم

او گفت: " برای مدت بیش از یک سال است که به فروش رفته‌است. حتی دیگر کسی نمی‌تواند به آن نگاه  قیمت بیلبورد کند. "

من گفتم: " نگاه می‌کنم، و نیم ساعت بعد خانه را برای ۲۰۰۰۰ دلار کم‌تر از قیمت asking خریدم. قیمت بیلبورد 

خانه کوچک زیبایی بود که با انواع نان زنجبیلی در تمام پنجره‌ها چیده شده‌بود. در سال ۱۹۳۰ با لهجه خاکستری قیمت بیلبورد  روشن شده‌بود و در سال ۱۹۳۰ ساخته‌شده. در داخل ساختمان، به اندازه دو اتاق‌خواب کوچک، یک تور راک زیبا وجود داشت.. یه خونه اجاره عالی بود

من مبلغ ۵۰۰۰ دلار برای یک خانه ۴۵ دلاری که به ارزش ۶۵،۰۰۰  دلار می‌ارزید دادم، به جز این که هیچ‌کس نمی‌خواست آن را قیمت بیلبورد  بخرد. مالک در یک هفته بیرون رفت، خوشحال از آزاد بودن، و اولین مستاجر من وارد شد، یک استاد دانشگاه محلی. پس از پرداخت وام مسکن، هزینه‌ها و هزینه‌های مدیریت پرداخت شد، من در پایان هر ماه کم‌تر از ۴۰ دلار در جیب خود گذاشتم. چندان هیجان‌انگیز نیست.

یک سال بعد، بازار املاک و مستغلات ارگان شروع به جمع‌آوری کرد. سرمایه گذاران کالیفرنیا، فلوچارت با پول از بازار املاک و مستغلات آن‌ها، ب قیمت بیلبورد ه سمت شمال حرکت کرده و اورگون و واشنگتن را می‌خریدند. من آن خانه کوچک را به قیمت ۹۵،۰۰۰  دلار به یک زوج جوان از کالیفرنیا فروختم که فکر می‌کردند این یک معامله است. سرمایه من از حدود ۴۰،۰۰۰  دلار به یک نرخ تبدیل به مالیات معاف از مالیات اختصاص داده شد، و من برای گذاشتن پولم به خرید رفتم. در حدود یک ماه، من یک خانه ۱۲ واحدی را درست کنار کارخانه اینتل در Beaverton اورگون پیدا کردم. صاحبان آن در آلمان زندگی می‌کردند، هیچ ایده‌ای نداشتند

جایی که ارزشش رو داشت، و دوباره قیمت بیلبورد ن یک خانه برای ۶۰،۰۰۰  دلار فروخته بودم که ۲۰۰۰۰ دلار برای من هزینه داشت. مبلغ ۴۰،۰۰۰  دلار از پول در ستون دارایی من به شکل قبض بدهی از طرف خریدار تهیه شد. زمان کار کلی:

یک ساعت دیگه. قیمت بیلبورد 

بنابراین حالا که شما در مسیر  قیمت بیلبورد خود برای تبدیل شدن با سواد بیشتر و مهارت در خواندن اعداد هستید، به شما نشان خواهم داد که چرا این یک نمونه از پول اختراع شده‌است.

$40,000 is created in the asset column. Money is invented without being taxed. At 10 percent interest, $4,000  a year in ca قیمت بیلبورد sh fl ow is added to income.

در طی این رکود اقتصادی، من و کیم توانستیم شش تا از این معاملات ساده را در زمان spare انجام دهیم. در حالی که بخش اعظم پول ما در املاک بزرگتری‌ بود و بازار س قیمت بیلبورد هام، ما توانستیم بیش از ۱۹۰،۰۰۰  دلار در دارایی‌ها (یادداشت ۱۰ درصد) در آن شش "خرید، ایجاد، و فروش" ایجاد کنیم. در حدود ۱۹،۰۰۰  دلار درآمد در سال می‌رسد که بخش اعظم آن از طریق شرکت خصوصی ما تامین می‌شود. بیشتر این مبلغ ۱۹،۰۰۰  دلار در سال برای شرکت ما، گاز، سفرها، بیمه، شام با مشتریان و چیزهای دیگر صرف می‌شود. تا زمانی که دولت فرصتی برای مالیات بر درآمد کسب کند، هزینه آن به طور قانونی صرف هزینه‌های پیش از مالیات می‌شود.

How much income would you have to  earn if the government takes 50 percent  in taxes? قیمت بیلبورد 

  قیمت بیلبورد 

چقدر طول می‌ک قیمت بیلبورد شد تا ۴۰،۰۰۰  دلار صرفه‌جویی کنید؟

این یک مثال ساده از این است  قیمت بیلبورد که چگونه پول اختراع، ایجاد شده، و با استفاده از اطلاعات مالی مالی محافظت می‌شود.

از خودتان بپرسید: چقدر طول می‌کشد تا حدو قیمت بیلبورد د ۱۹۰،۰۰۰  دلار صرفه‌جویی کنید؟ آیا بانک به شما ۱۰ درصد به پول شما بهره می‌دهد؟ و قبض بدهی برای ۳۰ سال خوب است. امیدوارم که آن‌ها هرگز صد هزار دلار به من بپردازند. من باید یک مالیات پرداخت کنم اگر آن‌ها به من پول پرداخت کنند و علاوه بر این مبلغ ۱۹،۰۰۰  دلار در طول ۳۰ سال کمی بیش از ۵۰۰،۰۰۰  دلار درآمد دارد.

من افرادی را دارم که می‌پرسند اگر آن فرد پول ندهد چه اتفا قیمت بیلبورد قی می‌افتد. این اتفاق می‌افتد، و این خبر خوبی است. در حال حاضر ۶۰،۰۰۰  دلار به خانه بازگردانده می‌شود و به مبلغ ۷۰،۰۰۰  دلار فروخته می‌شود و ۲،۵۰۰  دلار دیگر به عنوان حق‌الزحمه پردازش وام جمع‌آوری می‌شود. هنوز یک معامله صفر در ذهن خریدار جدید وجود دارد. و روند ادامه پیدا می‌کرد.

اولین باری که خانه را فروختم، ۲۰۰۰ دلار را پرداخت کردم، بنابراین از لحاظ  قیمت بیلبورد فنی، من هیچ پولی در این معامله ندارم. بازگشت من به سرمایه‌گذاری (ROI) infi nity است. این مثالی از عدم وجود پول زیاد است.

در تراکنش دوم، زمانی که دوباره فروخته شد، من ۲۰۰۰ دلار در جیب خود قرار داده و این  قیمت بیلبورد وام را به سی سال دیگر تمدید می‌کردم. اگر من پول لازم برای پول درآوردن را بدهم، سرمایه من چه خواهد بود؟ نمی‌دانم، اما قطعاً ۱۰۰ دلار در ماه پس‌انداز می‌کند، که در واقع ۱۵۰ دلار شروع می‌شود، زیرا این درآمد برای ۴۰ سال سود پایینی دارد. و دوباره، بر منافع خود مالیات می‌گیرید. این بسیار هوشمندانه نیست. ممکن است بی‌خطر باشد، اما هوشمندانه نیست. چند سال بعد، همان طور که بازار املاک ققنوس تقویت شد، آن خانه‌هایی که ما به قیمت ۶۰۰۰۰ $ به فروش بردیم به حدود ۱۱۰،۰۰۰  دلار رسید. فرصت‌های foreclosure هنوز در دسترس بودند، اما کمیاب شدند. این یک دارایی با ارزش است، زمان من، برای بیرون رفتن از آن‌ها. Th ousands از خریداران به دنبال چند معامله دردسترس بودند. بازار عوض شده بود. زمان آن رسیده بود که به دنبال فرصت‌های دیگری برای قرار دادن در ستون دارایی باشد.

"شمانمی‌توانیداینکاررادر اینجاانجامدهید"ایننظراتبیشترازایناستکه"می‌توانیدبهمننشاندهیدچطوراینکاررا ان قیمت بیلبورد جامدهم? ""ازنظر ریاضی بسیارسادهاست.شمابهجبروحساباحتیاجندارید.وشرکتسپرده, تراکنشهای قانونیوخدماتپرداخت‌هارا کنترل می‌کند.منهیچسقفیبرایتعمیریاتوالتندارم, برایاینکهمالکاناینکار را می‌کنند.خانهآنهاست.گاهیکسیپولنمی‌دهد.واینعالیاستچونحق‌الزحمه‌هایکمیوجوددارد, یااین که آن‌هابیرونمی‌روندوملکبار دیگرفروختهمی‌شود.سیستمدادگاهاین کارراانجام می‌دهد.

و ممکن است در منطقه شما کارساز نباشد. شرایط بازار ممکن است متفاوت باشد. اما این مثال نشان می‌دهد که چگ قیمت بیلبورد ونه یک فرآیند ساده مالی می‌تواند صدها هزار دلار با پول کم و ریسک کم ایجاد کند. این یک نمونه از پول است که تنها یک قرارداد است. هر کسی با تحصیلات دبیرستانی می‌تواند این کار را بکند.

با این وجود بیشتر مردم این کار را نخواهند کرد. اکثر مردم به توصیه‌های استاندارد گوش می‌دهند قیمت بیلبورد  قیمت بیلبورد 

" سخت کار کنید و پول پس‌انداز کنید. "

حدود حدود ۳۰ ساعت کار، حدود ۱۹۰،۰۰۰  دلار در ستون دارایی ایجاد شد و هیچ گونه مالیاتی پرداخت نشد. قیمت بیلبورد  قیمت بیلبورد 

کدومش برات سخت‌تر میشه؟ قیمت بیلبورد 

  1. سخت کار کنید. ۵۰ درصد مالیات بپرد قیمت بیلبورد ازید. آنچه باقی مانده‌است را ذخیره کنید.

پس پس‌انداز شما ۵ درصد است که مالیات می‌شود.

یا

  1. زمان را صرف کنید تا اطلاعات مالی خود را به دست آورید، قدرت مغز خود و ستون دارایی را به هم متصل کنید.

اگر از گزینه شماره یک استفاده می‌کنید مطمئن باشید که چقدر زمان لازم است تا حدود ۱۹۰،۰۰۰  دلار پس‌انداز کنید. زمان یکی از بزرگ‌ترین دارایی‌های شماست.

اکنون شما ممکن است درک کنید که چرا وقتی می‌شنوم که والدین می‌گویند، " کودک من در مدرسه خوب عمل می‌کند و تحصیلات خوبی دارد، ممکن است خوب باشد، اما آیا این کافی است؟

من می‌دانم که استراتژی سرمایه‌گذاری بالا یک استراتژی کوچک است. آن برای نشان دادن این که چقدر کوچک می‌تواند بزرگ شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. دوباره، موفقیت من نشان‌دهنده اهمیت یک بنیاد مالی قوی است، که با یک آموزش قوی مالی شروع می‌شود.

قبلاً این را گفته‌ام، اما ارزش تکرار کردن را دارد. اطلاعات مالی از چهار مهارت تکنیکی اصلی تشکیل شده‌است:

1.       حسابداری

حسابداری، سواد مالی، یا توانایی خواندن اعداد است. اگر می‌خواهید کسب‌وکار و یا سرمایه‌گذاری بسازید، این یک مهارت حیاتی است.

2.      سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری، علم پول و پول است.

3.      درک بازارها

درک بازارها، علم عرضه و تقاضا الکساندر گراه‌ام بل است که آنچه را که می‌خواست به بازار عرضه کرد. (بیل گیتس) هم همین طور. یک خانه ۷۵،۰۰۰  دلاری به قیمت ۶۰۰۰۰ $ هزینه شد که ۲۰۰۰۰ دلار هزینه داشت و همچنین نتیجه گرفتن فرصتی بود که از سوی بازار ایجاد شد. یک نفر خرید می‌کرد و یک نفر می‌فروخت.

4.      قانون Th

این قانون آگاهی از مقررات حسابداری، ایالتی و فدرال است. من توصیه می‌کنم که با قوانین بازی کنم.

این پایه و اساس اصلی است، یا ترکیبی از این مهارت‌ها، که برای موفقیت در پی‌گیری ثروت مورد نیاز است، چه از طریق خرید خانه‌های کوچک، ساختمان‌های آپارتمانی، شرکت‌ها، سهام، اوراق بهادار، اوراق بهادار، یا امثال آن.

چند سال بعد، بازار املاک احیا شد و همه افراد دیگر وارد بازار شدند. بازار بورس ترقی کرد و همه وارد شهر شدند. اقتصاد ایالات‌متحده بر روی پاهای خود بازگشته بود. من شروع به فروش کردم و اکنون در حال سفر به پرو، نروژ، مالزی و فیلیپین بودم. چشم‌انداز سرمایه‌گذاری تغییر کرده بود. ما دیگر خرید ملک و املاک نداریم. اکنون من فقط مقادیر بالا رفتن از داخل ستون دارایی را تماشا می‌کنم و احتمالاً شروع به فروش می‌کنم. من مشکوک هستم که برخی از آن شش خانه کوچک فروش خواهند داشت و ۴۰،۰۰۰  دلار به پول نقد تبدیل خواهد شد. باید به accountant زنگ بزنم تا برای پول نقد آماده باشم و به دنبال راه‌هایی برای پناه دادن به آن باشم.

هدف من این است که سرمایه‌گذاری آغاز شده و انجام شود.

بازار بالا می‌رود و پایین می‌آید. اقتصاد پیشرفت می‌کند و سقوط می‌کند. جهان همیشه فرصت‌های یک زندگی را به شما می‌دهد، هر روز از زندگی شما، اما اغلب اوقات ما نمی‌توانیم آن‌ها را ببینیم. اما آن‌ها آنجا هستند. و هرچه جهان تغییرات بیشتری داشته باشد و تغییرات تکنولوژی بیشتری ایجاد شود، فرصت‌های بیشتری وجود خواهد داشت که به شما و خانواده تان اجازه می‌دهد تا برای نسل‌های آینده ایمن باشند.

پس چرا در توسعه اطلاعات مالی خود به خود زحمت می‌دهید؟ دوباره، تنها شما می‌توانید به آن جواب بدهید. من می‌دانم که چرا من به یادگیری و توسعه ادامه می‌دهم. من این کار را می‌کنم چون می‌دانم که تغییراتی در راهند. ترجیح می‌دهم از تغییر استقبال کنم تا به گذشته. می‌دانم که بازار و سقوط بازار وجود خواهد داشت. من می‌خواهم به طور مستمر اطلاعات مالی خود را توسعه دهم زیرا در هر تغییر بازار، برخی از مردم در حال گدایی برای شغل خود خواهند بود. در همین حال، برخی دیگر، لیمو را به دست خواهند گرفت که آن‌ها را به دست می‌گیرد - و ما هر چند گاهی لیمو می‌دهیم - و آن‌ها را به میلیونها‌ تبدیل می‌کنیم. به اطلاعات مالی مالی می‌رسیم.

من اغلب از لیمو خواستم که به میلیونها‌ تبدیل شود. من با استفاده از بسیاری از نمونه‌های دیگر از سرمایه‌گذاری‌های شخصی تردید دارم زیرا می‌ترسم که آن به عنوان لاف زدن یا tooting شاخ خودم مطرح شود. هدف من این نیست. من از مثال‌های کاربردی به عنوان مثال‌های عددی و زمانی از موارد واقعی و ساده استفاده می‌کنم. من از این نمونه‌ها استفاده می‌کنم چون می‌خواهم شما بدانید که این کار آسان است. و هر چه بیشتر با چهار ستون اطلاعات مالی آشنا می‌شوید، راحت‌تر می‌شود.

من شخصاً از دو وسیله نقلیه اصلی برای رسیدن به رشد مالی استفاده می‌کنم: املاک و مستغلات و سهام کوچک. من از املاک و مستغلات به عنوان پایه و اساس خود استفاده می‌کنم. در روز و روز، املاک من جریان نقدینگی را فراهم می‌کند و گاه به گاه مقدار رشد خود را به مقدار زیادی افزایش می‌دهد. از سهام cap برای رشد سریع استفاده می‌شود. من هیچ چیز را توصیه نمی‌کنم. این مثال مثال‌هایی از آن هستند. اگر این فرصت بسیار پیچیده باشد و من سرمایه‌گذاری را نمی‌فهمم، این کار را نمی‌کنم. ریاضی ساده و عقل سلیم تمام چیزهایی هستند که شما باید به خوبی انجام دهید.

به دلایلی برای استفاده از نمونه‌ها توضیح داده شود:

  1. الهام بخشیدن به مردم برای یادگیری بیشتر.
  2. اجازه دهید مردم بدانند که اگر بنیاد قوی باشد، آسان است. قیمت بیلبورد 
  3. نشان دادن اینکه هر کسی می‌تواند به ثروت بزرگی دست ی
  4.  قیمت بیلبورد 
  5. ابد.
  6.  قیمت بیلبورد 
  7. برای اینکه نشا
  8.  قیمت بیلبورد 
  9. ن دهید میلیون‌
  10.  قیمت بیلبورد 
  11. ها راه برای رس
  12.  قیمت بیلبورد 
  13. یدن به هدفتان وجود دارد.
  14. نشان دادن اینکه این علم موشک نیست.

 

در سال ۱۹۸۹، از یک محله دوست‌داشتنی در پور تلند در ایالت اورگون استفاده کردم. خانه‌ای بود که خانه‌های کوچک نان زنجبیلی داشت.. هی، ما کوچیک و جذاب بودیم تقریباً انتظار داشتم که شنل قرمزی را ببینم که داشت از پیاده‌رو به طرف مادربزرگ می‌رفت.

پیش از آن که همه جا تابلوهای نقاشی را امضا کنند. بازار فروش وحشتناک بود، بازار سهام خراب شده‌بود و اقتصاد افسرده بود. در یک خیابان، متوجه یک تابلوی فروش شدم که بیشتر از همه بیشتر بود. پیر به نظر می‌رسید. یک روز از کنار آن عبور کردم و به صاحب آن برخوردم، که ناراحت به نظر می‌رسید.

از خونه ات چی می خوای؟ پرسیدم

او گفت: " برای مدت بیش از یک سال است که به فروش رفته‌است. حتی دیگر کسی نمی‌تواند به آن نگاه  قیمت بیلبورد کند. "

من گفتم: " نگاه می‌کنم، و نیم ساعت بعد خانه را برای ۲۰۰۰۰ دلار کم‌تر از قیمت asking خریدم. قیمت بیلبورد 

خانه کوچک زیبایی بود که با انواع نان زنجبیلی در تمام پنجره‌ها چیده شده‌بود. در سال ۱۹۳۰ با لهجه خاکستری قیمت بیلبورد  روشن شده‌بود و در سال ۱۹۳۰ ساخته‌شده. در داخل ساختمان، به اندازه دو اتاق‌خواب کوچک، یک تور راک زیبا وجود داشت.. یه خونه اجاره عالی بود

من مبلغ ۵۰۰۰ دلار برای یک خانه ۴۵ دلاری که به ارزش ۶۵،۰۰۰  دلار می‌ارزید دادم، به جز این که هیچ‌کس نمی‌خواست آن را قیمت بیلبورد  بخرد. مالک در یک هفته بیرون رفت، خوشحال از آزاد بودن، و اولین مستاجر من وارد شد، یک استاد دانشگاه محلی. پس از پرداخت وام مسکن، هزینه‌ها و هزینه‌های مدیریت پرداخت شد، من در پایان هر ماه کم‌تر از ۴۰ دلار در جیب خود گذاشتم. چندان هیجان‌انگیز نیست.

یک سال بعد، بازار املاک و مستغلات ارگان شروع به جمع‌آوری کرد. سرمایه گذاران کالیفرنیا، فلوچارت با پول از بازار املاک و مستغلات آن‌ها، ب قیمت بیلبورد ه سمت شمال حرکت کرده و اورگون و واشنگتن را می‌خریدند. من آن خانه کوچک را به قیمت ۹۵،۰۰۰  دلار به یک زوج جوان از کالیفرنیا فروختم که فکر می‌کردند این یک معامله است. سرمایه من از حدود ۴۰،۰۰۰  دلار به یک نرخ تبدیل به مالیات معاف از مالیات اختصاص داده شد، و من برای گذاشتن پولم به خرید رفتم. در حدود یک ماه، من یک خانه ۱۲ واحدی را درست کنار کارخانه اینتل در Beaverton اورگون پیدا کردم. صاحبان آن در آلمان زندگی می‌کردند، هیچ ایده‌ای نداشتند

جایی که ارزشش رو داشت، و دوباره قیمت بیلبورد 

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

تغییر آب و هوا

فعالیت انسان به سرعت موثر بوده‌است.

افزایش متوسط دما در دمای جهانی

۱۰۰ سال گذشته . در حالی که عدم اطمینان در مورد

تا حدی که این مساله آب و هوا را از بین ببرد

دانشمندان علوم طبیعی در آینده بهآموزش زبان 

توافق عام مبنی بر این که این " به احتمال بسیار زیاد "

signifcantly .

انگیزه در دهه ۱۹۷۰ ، زمانی که او جوان بود

عضو هیات‌علمی دانشگاه ییل ، ویلیام

با دقت شواهد ظهور یافته را بررسی کرد

در گرم شدن جهانی هوای کره زمین و دلایل احتمالی آن

که باید کاری انجام دهد . نگرانی او

به ابداع ابزار جدیدی برای کمک به ما هدایت شد.

درک کنید که چگونه اقتصاد می‌تواند آب و هوا را تولید کند

تغییر و همچنین عواقب اجتماعی آن

تغییر آب و هوا . او می‌خواست چارچوبی را توسعه دهد

که اجازه داده شود تغییرات آب و هوایی تحلیل شوند

از لحاظ هزینه‌ها و benefts .

یک ترتیب بلند مانند Romer ، Nordhaus مدل رشد Solow را با مجموعه مهمی از spillover گسترش داد.

efects از جمله گرم شدن کره زمین ناشی از انتشار کربن . در این مورد ، مربوطه

خطاها عمدتا ً منفی هستند . به شکلی تعیین‌کننده ، ساز و ساز و محرک‌های of

تغییرات آب و هوایی شامل فرآیندهایی است که در علوم طبیعی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند . تحلیل جهانی آب و هوا

بنابراین تغییر به یک رویکرد یکپارچه و یکپارچه نیاز دارد که در آن جامعه و طبیعت به طور پویا در تعامل هستند .

Nordhaus با تشخیص نیاز به چنین رویکردی ، پیشگام توسعه مجتمع شد .

مدل‌های ارزیابی ( IAMs ) . مدل‌های او دارای سه ماژول تعامل کننده هستند :

ماژول گردش کربن این توصیف می‌کند که چگونه CO۲ جهانی

انتشار دی‌اکسید کربن

concentration

در اتمسفر . آن شیمی پایه است و چگونگی انتشار آلاینده‌های CO۲ را توصیف می‌کند .

بین سه مخزن کربن : اتمسفر ، سطح اقیانوس و زیست کره زمین؛ و

اقیانوس‌ها عمیق . خروجی ماژول یک مسیر زمانی برای دی‌اکسید کربن است.

غلظت .

مدول آب و هوا این توصیف چگونگی غلظت اتمسفر در اتمسفر را توصیف می‌کند .

و گلخانه دیگر

گازها ، تعادل انرژی را به زمین متصل می‌کنند و از زمین فاصله می‌گیرند . این فیزیک پایه فیزیک است و

تغییرات در بودجه انرژی در طول زمان را توضیح می‌دهد . خروجی ماژول یک مسیر زمانی است .

دمای جهانی ، معیار اصلی تغییرات آب و هوایی .

یک ماژول رشد اقتصادی که یک اقتصاد بازار جهانی را توصیف می‌کند که کالاها را تولید می‌کند .

استفاده از سرمایه و نیروی کار ، به همراه انرژی ، به عنوان ورودی . بخشی از این انرژی از دست می‌آید

سوخت فسیلی که CO۲ تولید می‌کند

انتشار گازهای گلخانه‌ای . این ماژول توضیح می‌دهد که چگونه سیاست‌های آب و هوایی diferent

- مانند مالیات یا اعتبارات کربن - از اقتصاد و CO۲

انتشار گازهای گلخانه‌ای . پیمانه % s

خروجی یک مسیر زمانی برای تولید ناخالص ملی ، رفاه و CO۲ است .

انتشار گازهای گلخانه‌ای و همچنین مسیر زمانی

خسارت ناشی از تغییر آب و هوا .

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

ساخت موشن گرافیک

ساخت یک هویت مفهومی مفهومی که از گرافیک حرکت استفاده می‌کند .
گرافیک متحرک
ایجاد نام تجاری
دانشگاه علوم کارساخت موشن گرافیکبردی
موسسه طراحیساخت موشن گرافیک
برنامه درجه در طراحی
طراحی بسته‌بندی و ایجاد نام تجاری
مقاله " / ۸۰ صفساخت موشن گرافیکحه
امیل شاو / بهار ۲۰۱۸
ناظران :
Noora Nylander
هلمی Hoساخت موشن گرافیکnkanen
Lahden ammattikorkeakoulu
Muotoiluinstituutti
Muotoilun kou ساخت موشن گرافیک lutusohjelma
Pakkaus -
Opinnaytetyo / ۸۰ sivua
امیل شاو / Kevat ۲۰۱۸
Ohjaajat :
Noora Nylander
هلمی Honkanen ساخت موشن گرافیک 
گرافیک متحرک در ایجاد نام تجاری
ساخت یک هویت برند conseptual که از گرافیک متحرک استفاده می‌کند .
چکیده ساخت موشن گرافیک 
این پایان‌نامه به درک این مساله می‌پردازد که چگونه حرکت
گرافیک در نامگذاری و چگونگی استفاده از آن به کار می‌رود .
گرافیک متحرک در کنار مدرن ساخت موشن گرافیک فرگشت خواهد یافت .
تکنولوژی ، به ویژه در زمینه تقویت‌شده
واقعیت . در این کار ، من از روش‌های مختلفی برای خلق کردن استفاده می‌کنم
مروری بر گرافیک متحرک ، و چگ ساخت موشن گرافیک ونگی
این ابزار مدرن امروزی در داستان‌سرایی به کار گرفته می‌شود .
به عنوان بخشی از پایان‌نامه من ، من می‌خواستم یک نام تجاری بسازم
مفهوم یک شرکت فرضی که
شامل محتوای انیمیشن به ساخت موشن گرافیک منظور نشان دادن متفاوت
روش‌ها و روش‌هایی که گرافیک متحرک را
می‌تواند از تصویر یک برند پشتیبانی کند .
کلمات کلیدی
ایجاد نام تجاری
انیمیشن
گرافیک متحرک
واقعیت تقویت‌شده ( AR )
Tiivistelma
Tama opinnaytetyo kasittelee liikegrafiik ساخت موشن گرافیک an hyodyntamista
brandayksessa ja miten kaytto kaytto kehittyy
teknologian edistymisen myota . Keskityn tassa
opinnaytetyossa liikegrafiikan kayttoon erityisesti
lisatyn todellisuuden ( AR ) kontekstissa . Kaytan erilaisia
keinoja luodakseni yleis ساخت موشن گرافیک kuvan liikegrafiikasta
ja ja ، miten tata nykyaikaista tyokalua
tarinankerronnassa .
Osana opinnaytetyotani tahdoi ساخت موشن گرافیک n luoda kuvitteelliselle
yritykselle brandikonseptin . Tama konsepti
hyodyntaa animoitua sisalto ساخت موشن گرافیک a havainnoillistaakseen
eri keinoja siita ، miten liikegrafiikka pystyy
tukemaan brandin ilmetta .
Avainsanat
*
*
*
* todellisuus ( AR )
۱. مقدمه
۱.۱ برند پیشرفته سازی برند
تکامل تکنولوژی
۱.۲ Motive برای موضوع
۱.۳ تعریف تکلیف طراحی
۱.۴ چارچوب تحقیقاتیآموزش زبان 
۲. پس‌زمینه ساخت موشن گرافیک 
نمودار حرکت چیست ؟
۲. ۲ ارزش افزوده تصویر متحرک
۲.۳ اهمیت ح ساخت موشن گرافیک رکت
گرافیک در branding
۲.۴ آینده گرافیک حرکت
۳. نور پس‌زمین ساخت موشن گرافیک ه
۳.۱ لوگو
۳.۲ رسانه‌های اجتماعی
۳.۳ کاربردهای تلفن همراه
۳.۴ واقعیت تقویت‌شده
۴. وظیفه طراحی
۴.۱ هدف
۴ پایه نظری
۵. فرآیند طراحی
۵. ۱ تعریف مشتری
۵.۲ صدای مارک
۵.۳ معیار
۵.۴ نام tagline &
۵.۵ Sketching
۵.۶ Imagery
۶. هویت نشان تجاری
۶.۱ لوگو
۶.۲ Typography
۶.۳ رنگ
۶.۴ Imagery
۶.۵ عناصر بصری
۶ . ۶ گرافیک
۶.۷ بیلبورد
وبگاه ۶.۸
استفاده از کارت اعتباری ۶.۹ کسب‌وکار
۶.۱۰ کالا
۷. ارزیابی
منابع
Attachments
محتویات
۱. مقدمه
Digitalisation بزرگ‌ترین پدیده زمان ما است که
بر تمام زمینه‌های خلاق تاثیر گذاشت . ظهور رسانه‌های اجتماعی ، بالا
اینترنت پرسرعت و رسانه‌های دیجیتال جدید بیشمار گشوده‌است
درها را به روی برندها to تا خودشان را به مشتریان نشان دهند . ایجاد نام تجاری
به همراه همه دیگر زمینه‌های خلاق ، به شدت وابسته به
تکامل گرایش‌ها .
سرعت باور نکردنی که تکنولوژی در حال پیشرفت است
تاثیر زیادی بر چگونگی ظهور مارک تجاری داشته‌است . اطلاعات اینترنتی
و الگوریتم‌ها به شرکت‌ها اجازه می‌دهند بازخورد بلادرنگ کسب کنند .
این که مردم چگونه مارک‌های خود را دریافت می‌کنند ( Rosenquist ۲۰۱۸ ) . سازگار کردن
به این تکنولوژی در حال توسعه اهمیت بیشتری پیدا کرده‌است .
تا به حال ، و حالا ما در آستانه تصرف جدید هستیم.
با معرفی نرم‌افزارهای پیشرفته ، گام‌هایی را در این زمینه تهیه کنید.
سکوهای جدید برای انتقال تصویر و گرایش‌های رو به رشد که شامل
گرافیک حرکت .
مدرنیزه کردن علامت تجاری
تکامل تکنولوژی
۱.۱
مقدمه
تصویر شماره ۱ . سال ۲۰۱۷
دلیل انتخاب این موضوع خاص به طور طبیعی ،
کنجکاوی ذاتی من نسبت به سوژه . تصاویر متحرک
چه نوع تصاویری برای من جالب بود ، اما تا کنون
طراحی گرافیکی که انجام داده‌ام ایستا بوده‌است . حرکت یادگیری
طراحی یک پیشرفت طبیعی برای من بود .
می‌خواستم تحقیق کنم
تی
او نقش گرافیک متحرک را در زمینه مطالعه من ایفا می‌کند .
حالا که این یکی از عناصر معاصر در نامگذاری است .
شامل کردن گرافیک حرکت در پالت نقاشی من - چگونه چیزی است
که بدون شک مهارت‌های من را به عنوان یک طراح تقویت می‌کند .
تولید محتوای انیمیشن در میان سایر کاره‌ای گرافیکی
چیزی که من می‌خواهم در آینده انجام دهم . همچنین امیدوارم الهام بخشی به من داشته باشد.
peers که اهمیت گرافیک متحرک را در سیستم تشخیص می‌دهند
brandbook آینده .
Motive برای موضوع
۱.۲
مقدمه
placeholder
تصویر ۲ . وحشت سال ۲۰۱۶
از همان ابتدای فرآیند پایان‌نامه ، هدف من این بود که
یک هویت برند ایجاد کنید ، یا براساس یک شرکت حقیقی و یا یک شرکت
مفهومی از انتخاب خودم . ترکیب حرکت
گرافیک مورد توجه اصلی بود . نتیجه نهایی
روش‌های مختلف استفاده از گرافیک متحرک را نمایش می‌دهد .
در استراتژی برند به منظور ایجاد یک جاه‌طلب
هویت expressive .
هدف این کار طراحی ، نشان دادن اهمیت است.
از محتوای انیمیشن به عنوان یک شام

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

استفاده از موبایل

تکنولوژی

در کلاس

فن‌آوری موبایل

روشی که ما با آن ارتباط برقرار می‌کنیم را تغییر داده‌است

با هم . همینطور هم هست .

طرز معاشرت ما را تغییر دادآموزش زبان 

روشی که ما همه چیز را می‌خریم . همه چیز

برای ما در تماس با یک

دکمه

پس چرا ما از آن در کلاس استفاده نمی‌کنیم ؟ چرا معلمان اصرار دارند که شما را وادار به انجام این کار کنند ؟

تلفن خود را در طول درس روشن کنید ؟ چطور می‌توانید از گوشی خود بیشتر استفاده کنید ؟

معلمان معمولا ً از استفاده از دستگاه موبایل شما در صورتی که از آن استفاده می‌کنید ، خوشحال هستند .

به شما در یادگیری زبان انگلیسی در داخل و خارج از کلاس کمک می‌کند . با این حال ، آن‌ها این طور نیستند .

زمانی که در حال بازی کردن Candy Crush هستید و یا در فیس بوک ، اینستاگرام یا تویی‌تر هستید ، خوشحال باشید .

چیزهای زیادی وجود دارند که شما می‌توانید با تکنولوژی همراه انجام دهید تا شما را افزایش دهد

یاد می‌گیرم . اینها ایده‌هایی هستند که از وبسایت شورای بریتانیا گرفته شده‌اند که می‌توانند به آن‌ها کمک کنند .

تو .

دوربین‌ها و میکروفن‌ها

اهداف SMART ، اهدافی هستند که عبارتند از: specic ، measureable ، Attainable ، مربوطه

مبتنی بر زمان . فقط نگویید که می‌خواهید انگلیسی بهتر صحبت کنید " یا اینکه می‌خواهید

 " نمره ۶.۵ در امتحان سمج کسب کنید " ، اما به یک بخش مربوط به زبان انگلیسی اشاره کنید .

شما می‌خواهید آن را بهبود بخشید ، چیزی که شما می‌توانید آن را اندازه بگیرید تا زمانی که می‌دانید

به این هدف دست یافت ، چیزی واقع گرایانه و قابل‌دستیابی ، چیزی مرتبط یا مفید .

به عنوان یک فرد به عنوان یک فرد انتخاب کنید و سپس زمانی را تعیین کنید که می‌خواهید به آن برسید .

شما می‌توانید از دوربین یا میکروفون برای ثبت زبان استفاده کنید

دور و بر تو و خارج از کلاس . شما می‌توانید …

از تابلوهای خیابان ، منوها ، تبلیغات و غیره عکس بگیرید

مثال‌های دیگری از انگلیسی نوشتاری که پیرامون خود می‌بینید .

دوربین و میکروفون هم برای ثبت خود ، دوستان شما هم خوب هستند .

و معلم ( اما به یاد داشته باشید که ابتدا سوال کنید ) . این یک راه خوب برای بازگشت است

و دوباره به آنچه گفته شده‌است گوش دهید و هم چنین به تلفظ کمک می‌کند . شما می‌توانید …

مکالمات تلفنی با گویشوران بومی را ضبط کرده و آن‌ها را برای clarication تکرار می‌کنند .

گوش دادن به تمرین . شما می‌توانید خاطرات شخصی خود را در مورد کارهایی که انجام می‌دهید ، ثبت کنید .

روز یا کاری که آخر هفته گذشته انجام دادی . شما می‌توانید ویدیوهای خود را با classmates به اشتراک بگذارید .

تو .

همچنین می‌توانید از زمانی که

زبان انگلیسی مورد سواستفاده قرار می‌گیرد و یا هنگامی که مردم

اشتباه‌ات املائی داشته باشد

punctuation . این می‌تواند به اشتراک گذاشته شود

کلاس با معلم و دیگری

دانش آموزان .

برنامه‌های کاربردی

برنامه‌های زیادی وجود دارند که می‌توانند

به شما کمک می‌کند انگلیسی یاد بگیرید . می‌توانید امتحان کنید

و همه آن‌ها و هر یک که مناسب باشد ،

تو . برنامه‌های کاربردی برنامه‌های کاربردی متنوعی به کلاس اضافه می‌کنند .

و می‌تواند از یادگیری شما حمایت کند

به شکلی دیگر . این هم چند تا.

می‌توانید امتحان کنید :

سایت : www.uentu.com

آیفون : FluentU روی AppStore

آندروید : FluentU در گوگل پلی

سایت : www.translate.google.com

iPhone : سرویس ترجمه گوگل در سایت AppStore

آندروید : گوگل پلی در گوگل پلی

برای گوش دادن به تمرین

سایت : www.esl.culips.com

آیفون : Podcasts انگلیسی در the

آندروید : Podcasts انگلیسی در گوگل پلی

برای بازی

سایت : www.zynga.com / games / words-friends

آیفون : کلمات با دوستان در AppStore

آندروید : کلمات با دوستان در گوگل پلی

برای دستور زبان

LearnEnglish Grammar ( انگلستان )

سایت : www.studycat.net

آیفون : لذت بخش انگلیسی بر روی AppStore

آندروید : سرگرمی انگلیسی در گوگل پلی

برای واژگان

Memrise

Flashcardlet توسط Quizlet

* لطفا ً به خاطر داشته باشید که ممکن است برای برخی از برنامه‌های کاربردی پول بدهید .

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

سکه‌های انگلیسی

وقتی افراد زیادی به انگلستان می‌آیند ،

آن‌ها تشخیص دادند که شناسایی آن‌ها بسیار دشوار است.

که سکه‌ای در آن است . سیستم

منطقی به نظر نمی‌رسد چون …

۲ p ( و حتی ۱ p ) بزرگ‌تر از آن است

صفحه ۵ P ، و ۲۰ P کوچک‌تر است .

نسبت به قطعه ۱۰ p . زمانی که بازدید کنندگان

می‌رسند ، زمان زیادی را به جستجو می‌پردازند

از طریق تغییر جهت اصلاح صحیح

یک . سکه‌های انگلیسی

اگر برای مثال به یورو نگاه کنید ، هر سکه تشکیل می‌شود .

با دو سکه دیگر در کنار آن در گروهی از سه ،

آن‌ها سکه‌های ۱ ، ۲ و ۵ سنتی یورو را کنار هم قرار می‌دهند

۱۰ ، ۲۰ و ۵۰ سنت پول ، و یورو ۱ و ۲ یورو

سکه‌هایی فرو رفت. این گروه‌بندی باعث مشکلاتی به این دلیل می‌شود که

سکه‌ها خیلی شبیه هم هستند چون هستند

همان رنگ و فقط کمی با هم متفاوت بودند.

در بریتانیا ما این گام را بیشتر با قرار دادن سکه‌های خود ، نه در گروه ۳ ، بلکه به صورت زیر انتخاب می‌کنیم .

جفت . بنابراین ما یک صفحه با ۲ p ( کوچک و بزرگ با یک لبه نرم ) قرار دادیم تا با یک مس ساخته شود .

۵ p با ۱۰ p ( کوچک و بزرگ با لبه سخت و ساخته‌شده از نیکل ، a )

(رنگ نقره‌ای ) ، ۲۰ p با ۵۰ p ( کوچک و بزرگ با لبه زاویه‌ای ) و ۱ پوند با ۲ پوند

( بسیار ضخیم‌تر از بقیه سکه‌ها ) . تفاوت شدید در اندازه دو سکه

در هر جفت ، همچنین بافت‌های مختلف لبه‌ها و رنگ‌های مختلف فلزات ،

این کار را برای افراد نابینا و یا partially آسان‌تر می‌سازد تا سکه‌ها را شناسایی کنند

در زمان پرداخت پول خیلی راحت‌تر از آن استفاده می‌کنند .

آیا این برای شما اتفاق‌افتاده است ؟ آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا پول بریتانیا به این شکل است

غیر منطقی است؟ آیا دلیلی وجود دارد که اندازه‌های مختلف را تغییر دهد ؟

اندازه . بدین ترتیب ، برای آنکه افراد نابینا و partially سکه و سکه را تشخیص دهند ،

یک لبه مختلف دارد . از این رو ، سکه‌های ۱۰ ، ۲۰ و ۵۰ سنت یورو را می‌توان با مالش تشخیص داد.

ngernail را روی لبه سکه قرار دهید .

سکه‌های یورو

آخرین سکه‌های بریتانیا ،

که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد ، به هم بپیوندند تا یک تصویر بسازند ،

تصویر یک سپر . اما چرا این کار جدید

سکه‌ها فقط متن دارند تا ارزش آن‌ها را مشخص کنند ( ۵)

pence ) و نه عدد ( ۵ pence ) ؟ خوب ،

بیش از حد انتظار آن می‌رود که از سیستم بالا بیاید ،

لزومی نداشت . بیشتر مردم بریتانیا می‌توانند سکه‌هایی از فاصله زیاد و احساس را تشخیص دهند .

سنگینی سکه را بی آنکه به شماره نگاه کند . هر دو آن‌ها خیلی بیشتر از

با سکه یورو معامله کنید . آن را با یک دوست امتحان کنید . ۱۵ تا ۲۰ متر دورتر از یک دوست فاصله بگیرید

و سعی کنید سکه‌ای که در دست دارند را مشخص کنید .

با این حال ، این سکه‌های جدید ، هرچند زیرکانه ، مسلمآموزش زبان ا ً آن را بسیار more می‌کنند .

بازدیدکنندگان و توریست‌های خارجی که ممکن است انگلیسی صحبت نکنند و با آن‌ها آشنایی نداشته باشند

سیستم بریتانیایی .

آیا شما با تصمیم سال ۲۰۰۸ برای حذف اعداد از سکه‌ها موافقت می‌کنید ؟ اگر کار می‌کردی

برای ضرابخانه سلطنتی ( سازمان که پول ما را تولید می‌کند ) که تغییرات دیگر چه خواهد بود؟

از سکه‌های انگلیسی استفاده کنید تا برای بازدیدکنندگان خارجی راحت‌تر باشند ، در حالی که آن‌ها را نگه دارید

ویژگی‌های کور و friendly ؟

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

 

Nicetomeetyou.تو هم همینطور

نوشیدنی میل دارید؟

جیمچارلزجیم

چارلز

جیم.​

مری:​

این روش دوستانه برای معرفی دو نفر است.برای پیروی از این موضوع با "جیم، این مریم است". در این مورد، ماری می‌گوید "سلام، جیم".Nicetomeetyou.

این یک واکنش معمول پس از معرفی شما به کسی است.مطمئنا "اغلب در مکالمه غیر رسمی به معنای" بله " استفاده می‌شود.مکالمه ۱.۵: WhatTimeIsIt؟

ساعت چنده؟

دیرمون می‌شه!ساعت هفت بعد از ظهر است.

ما سر وقت هستیم.وحشت نکن.ولی فکر کردم باید ساعت ۷: ۳۰ برای مهمونی سورپرایز تو رستوران باشیم

ما هیچ وقت با این همه ترافیک شب اونجا نمی‌رسیم.. البته که می‌کنیموقت داره تموم میشهبه هر حال مهمونی ساعت ۸ شروع میشه

اما من به کمک نیاز دارم.میشه به رستوران زنگ بزنی و از اونا بپرسی که ما ماشین هامون رو کجا پارک می‌کنیم؟وحشتناک است.

این جمله یکی از معمول‌ترین راه‌های بیان این زمان است.این یعنی ۱۵ دقیقه از ساعت ۷: ۰۰: یک امکان دیگر در اینجا این است که بگوییم: "ساعت هفت و ربع است" به طور کلی می‌توانید بگویید: "این یک ربع و نیم است" چطور می‌توانیم زمان روز را بدانیم؟به دنبال نشانه‌های متنی بگردید: "ترافیک شب".آن‌ها باید به موقع باشند.بنابراین یک عنصر استرس و فوریت وجود دارد.

زمانی که فرد برای زمانی استرس زده می‌شود می‌توانید از عبارات مانند: نگران نباشید.استرس نکنید.ما مشکلی نداریم.تونی

ناتاشا: ناتاشا.ناتاشا فکر می کنه که مهمونی سورپرایز ساعت ۷ شروع میشه ۲ تا راه‌های مختلف برای بیان این زمان وجود دارهشما ممکن است به سادگی بگویید "هفت و نیم" یا "ساعت هفت و نیم".Rushhour زمان روز است - معمولا صبح و عصر - هنگامی که ترافیک سنگین است، چرا که مردم از طریق اتوبوس، خودرو، مترو، پیاده و غیره از محل کار خود با اتوبوس و پیاده از محل کار خود عبور می‌کنند.مکالمه ۱ - ۶: ATelephoneCall ​

. سلام، آلیس، این "sJohn" - ه

حالت چطوره؟! "اوه، سلام" جان. فقط داشتم به تو فکر می‌کردمآموزش زبان 

خوبه.. امشب "dliketogo" میریم سینما

!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ! چی بازی می‌کنه؟. نوره‌ای جدید کمدی "خاموش میشن"

تو چی فکر می‌کنی؟! به نظر عالی میادبسیار خوب، من در حدود ساعت ۷: ۳۰ پرسه می‌زنم.

فیلم ساعت ۸ شروع میشه. پس میبینمت

! خداحافظ: جان: جان

: آلیس

Iwasthinkingabout … /؟دوباره جان نمی‌خواهد بیش از حد جسور به نظر برسد.او می‌خواهد به آلیس فرصتی بدهد تا یک فیلم را پیشنهاد کند.Soundsgreat! یک روش غیر رسمی برای گفتن "این یک نقشه خوب است" است.

من یک روش غیر رسمی برای گفتن " من به خانه شما خواهم آمد تا بتوانیم با هم برویم."مکالمه ۱ - ۷: CanYouSayThatAgain ها؟

الو؟سلام، استفانی، اوضاع تو دفتر چطوره؟

! "سلام،" لوک

حالت چطوره؟میشه لطفا دست از نوشتن مقاله اضافی برای پرینتر کامپیوتری برداری؟


  • hossein parto