آموزش‌های ویدیویی

آموزش زبان انگلیسی و کامپیوتر

آموزش‌های ویدیویی

آموزش زبان انگلیسی و کامپیوتر

آموزش های ویدیویی آموزش زبان انگلیسی آموزش طراحی گرافیک آموزش ساخت ویدیو آموزش طراحی وب آموزش ساخت نرم‌افزار آموزش کسب‌وکار رشته‌های مختلف مهندسی مهارت‌های گوناگون

آخرین مطالب

۱۷ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

شکایت کنید.


صفحه ۲۳این استفاده از شما نسبتاً غیر رسمی است. یکی بیشتر رسمی است. این واژه کم‌تر از the معادل در برخی زبان‌های دیگر رایج است، و نمی‌تواند به گروه‌هایی اشاره کند که شامل سخنگو نمی‌شوند.هیچ‌کس نمی‌تواند این ساختمان را خراب کند. ۴یادداشتدر بریتانیا، یکی از آن‌ها مخصوص سخنرانی طبقه بالا است، به خصوص یکی از آن‌ها به جای من.امیدوارم که همه چیز بهبود یابد.یکی می‌تواند موضوع باشد.بستنی پر از کالری است. هوا گرم‌تر و سردتر می‌شود.این ماده همچنین دارای یک فرم مالکیت گرا و یک ساختار reflexive و emphatic است.آدم باید مواظب سلامتی one's باشد. آدم باید مواظب خودش باشد.نکته برای استفاده آمریکایی، * ۳۰۴ (۶).ما …همچنین ما می‌توانیم به طور کلی به "مردم"، "همه ما"، به خصوص زمانی که در مورد دانش و رفتار مشترک صحبت می‌کنیم، صحبت کنیم.ما می‌دانیم که انرژی هسته‌ای خطرات آن را دارد.ما از زبان برای ارتباط دادن استفاده می‌کنیم.آن‌هاما می‌توانیم از آن‌ها به منظور "افراد دیگر" و به خصوص مراجع مربوطه استفاده کنیم.اونا میخوان این ساختمون را خراب کنن.آن‌ها باید این تلفن‌ها را ممنوع کنند.آن‌ها همیشه فیلم‌های قدیمی را در تعطیلات آخر هفته در تلویزیون نشان می‌دهند.همچنین می‌توانیم از آن‌ها برای صحبت در مورد باورهای عمومی استفاده کنیم.آن‌ها می‌گویند، مردم می‌گویند که شما می‌توانید به خوبی در بازار خرید کنید.آن‌ها می‌گویند / متخصصان می‌گویند زمین در حال گرم‌تر شدن است.در حالی که ضمیر هر یک از آن‌ها pronouns یا emphatic است.فرمما reflexive یا emphatic را با خود یا خود selves تشکیل می‌دهیم.

 

مفرد

Plural

شخص اول

خودم …

خودمان

شخص دوم

خودت …

خودتون رو آماده کنید

شخص سوم

خود / خودخود * ۱۸۵ (۲ b)

خودشان …


صفحه ۲۳۹۱۸۶ ReflexiveReflexive ضمیرما از یک pronoun به عنوان موضوع یا مکمل استفاده می‌کنیم وقتی که به یک چیز به عنوان موضوع اشاره می‌کند.به خودم صدمه زدم و به خودم صدمه زدم.ون گوگ خیلی وقت‌ها خودش را نقاشی می‌کرد.ما ناگهان خود را در میان جمعیت دشمن یافتیم.کارگردانان company's به خود یک افزایش حقوق بزرگ داده‌اند. ماریون به خود نگاه نکرد.ما از من، او و غیره فقط اگر به معنی چیزی متفاوت از سوژه باشد، استفاده می‌کنیم.ون گوگ خود را نقاشی کرد. (عکس از ون گوگ)ون گوگ او را نقاشی کرد. (عکس شخص دیگری)نکته: ما همچنین می‌توانیم از یک pronoun در یک عبارت فرعی استفاده کنیم.دیدیم که زن سقوط کرد و به خودش صدمه زد.از خود دادن یک افزایش حقوق، چندان دیپلماتیک نبود.ب من گاهی اوقات برای من جایگزین است.باید با پیتر یا خودم تماس بگیریبعد از یک حرف‌اضافه ما گاهی از من، شما و گاهی خودم، خود و غیره استفاده می‌کنیم. ما از من، شما و غیره بعد از یک حرف‌اضافه می‌مانند زمانی که واضح است که the باید به موضوع ارجاع دهد.رانندگی را با من انجام ندادی.مادرم از همه خونواده ش خوشش میادگاهی اوقات از یک reflexive برای مشخص کردن معنی استفاده می‌کنیم.من این شکلات‌ها را برای خودم خریدم. (نه برای کس دیگری)وینسنت نظر بسیار بالایی از خود دارد. (نه از شخص دیگری)ما همچنین از خودم و غیره به جای من و بعد از فعل prepositional استفاده می‌کنیم، به طور مثال به آن اعتقاد داشته باشیم.اگر می‌خواهید در زندگی موفق بشوید، باید به خودتان ایمان داشته باشید. ما به اندازه کافی بزرگ هستیم که مراقب خودمان باشیم.نکته: به وسیله yourse / f به تنهایی به معنای "تنهایی" است. ۱۷۴ (۶ c)استفاده idiomatic از یک فعل و reflexive (pronoun) وجود دارد.امیدوارم از خودتان لذت ببرید. (= زمان خوبی داشته باشید)بچه‌ها خودشان رفتار می‌کردند؟ (= خوب رفتار کنید) آیا می‌توانیم فقط به خودمان کمک کنیم؟ (به عنوان مثال غذا بخورید)برخی از افعال taking در زبان‌های دیگر به زبان انگلیسی این کار را نمی‌کنند.ما باید زود از خواب بیدار شویم. بنشینید؟احساس درماندگی می‌کنی.. اون نمیتونه به یاد بیاره که چه اتفاقی افتادهاین افعال afford، رویکرد، شکایت، احساس + صفت، برخاستن (بالا رفتن)، استراحت، استراحت، استراحت، استراحت، نشستن، بیدار شدن، بیدار شدن، تعجب، نگرانی.این افعال معمولاً (pronoun) عبارت است از: شستشو، حمام، اصلاح، (سازمان ملل) و تغییر (لباس شما).تام لباس پوشید و به سوی میز صبحانه رفت.نکته: زمانی که عمل دشوار است ما می‌توانیم از یک pronoun (pronoun) استفاده کنیم.پیرمرد قادر به پوشیدن لباس نبود.پشتم بسیار دردناک بود، اما موفق شدم لباس‌هایم را بپوشم.


صفحه ۲۴۰ب خشک شدن در این زمینه، انعکاسی است.تام خودش را روی یک حوله حمام زرد بزرگ خشک کرد. ج) اغلب از شست، تمیز کردن، تراشیده شدن (un) و تغییر لباس استفاده می‌کنیم.تام لباس پوشید و به سوی میز صبحانه رفت.برای داشتن حمام / حمام / اصلاح، * ۸۷.۳ emphatic pronounsما از یک pronoun موکد برای تاکید بر یک عبارت اسمی استفاده می‌کنیم. خود شخصی استرس زده می‌شود.والت دیزنی صدای میکی ماوس بود(= والت دیزنی، نه یک نفر دیگر)خود شهر بسیار معمولی است، اما در حومه زیبای شهر برپا شده‌است. (= شهر، نه محیط اطرافش)The همچنین می‌تواند به معنی "بدون کمک" باشد. در این معنا، معمولاً در موقعیت نهایی قرار می‌گیرد.ما خودمون گاراژ رو ساختیمهمه این سیم‌کشی برق رو خودت انجام دادی؟یادداشتمن گاهی به این معنی هستم که به من مربوط است، تا آنجا که به من مربوط می‌شود.من با آن موافق نیستم.۴ به هم دیگر / یکی دیگرگاهی اوقات "ضمیر متقابل" نامیده می‌شوند. آن‌ها به یک اقدام در یک جهت و نیز در جهت مخالف اشاره می‌کنند.دانش آموزان با تکالیف خود به یکدیگر و یکدیگر کمک می‌کنند.دو راننده یکدیگر را مقصر این حادثه دانستند.انگلستان و پرتغال هیچ وقت با هم در جنگ نبوده اند.یک شکل مالکیت گرا وجود دارد.تریسی و سارا یک اندازه هستند. آن‌ها اغلب هر other's و یک لباس another's می‌پوشند.این pronoun را با هم مقایسه کنید.

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

 

آمد و …این دختر به این معنی است که من دارم راجع به آن دختر حرف می‌زنم. من …


[۲۰] و DEMONSTRATIVES صفحه ۲۱۸ما می‌توانیم از این یا آن برای اشاره به چیزی که قبلاً ذکر شد استفاده کنیم.من پول ندارم. این یک مشکل است.در اینجا به این معنی است که من پول ندارم. این بیشتر از حد معمول است.در اینجا دو مثال از صحبت‌های واقعی آورده شده‌است.اتاق‌ها خیلی بزرگ هستند. به همین خاطره که هوا سرده.خوب، اگر شما تلویزیون ندارید، نمی‌توانید آن را ببینید. این درست است.اما وقتی به چیزی که می‌خواهیم بگوییم اشاره می‌کنیم، از این کار استفاده می‌کنیم. چیزی که می‌خواهم بگویم این است. دولت دارد …ما می‌توانیم از آن / آن‌ها برای جایگزین کردن یک عبارت اسمی با کلمات استفاده کنیم و بنابراین از تکرار اسم اجتناب کنیم.دمای یک مار همانند هوای اطراف است.(که = درجه‌حرارت)آن افرادی که به نهار دستور داده بودند باید به اتاق ناهار خوری بروند.این می‌تواند تنها زمانی اتفاق بیفتد که یک عبارت یا بند بعد از آن وجود داشته باشد، به عنوان مثال از هوای اطراف. این در این الگو نسبتاً رسمی است.۲۱ quantifiers۶ خلاصهمقدار کمیت سنج یک کلمه است، خیلی از هر دو، به اندازه کافی.مقادیر کوچک و کوچک * ۱۷۷برخی از کمیت نماها مقدار زیادی یا کوچک بیان می‌کنند.بسیار بزرگ: دزدها خسارات زیادی به بار آورده‌اند. کوچک: دزدها از چند چیز استفاده کردند.مقادیر کلی و جزیی: همه، بیشتر، هم و هم ۱۷۸.برخی کمیت نماها کل یا بخشی از یک کمیت را نشان می‌دهند.کل: تمام جرم باید گزارش شود.بخشی: اغلب جرائم حل‌نشده باقی می‌ماند.برخی، هر کدام و نه * ۱۷۹برخی معانی متفاوتی دارند.دزدها مقداری پول گرفتند. (= مقدار پول)مقداری پول به دست آمد. (حدود یک بخش از پول) عمدتاً در نکات منفی و پرسش‌ها استفاده می‌کنیم.هیچ اثر انگشتی هم باقی نموندنآیا هیچ آسیبی به آن‌ها نرسیده است؟اما هر کس می‌تواند به این معنی باشد که اهمیتی ندارد. من تمام هفته بیکارم. هر روز که دلت خواست بیا.کمیت نما - ۱۸۰برخی دیگر کافی هستند، بسیاری دیگر، و برخی دیگر.quantifiers بدون یک اسم * ۱۸۱ما می‌توانیم بدون یک اسم از یک quantifier استفاده کنیم.بعضی از دزدها دستگیر می‌شوند، اما اکثر آن‌ها فرار می‌کنند.(بیشتر دزدها)OVERVIEW: کمیت نمایادداشتبرای اعداد، * ۱۹۱.برای کمیت نماها نشان‌دهنده یک مقایسه، به عنوان مثال، بیشتر، کم‌تر، کم‌تر، ۲۲۰.


[۲۱] صفحه ۲۲۰۱۷۷ مقدار بزرگ و کوچک۱ خیلی زیاد، خیلی زیاد و خیلی زیاداین‌ها مقدار زیادی را بیان می‌کنند. ما از مقدار زیادی از اسم‌های جمع و بی شماری استفاده می‌کنیم. اما بسیاری از آن‌ها فقط قبل از اسم جمع می‌آیند و خیلی قبل از اسم‌های غیرقابل شمارش.Plural: بسیاری از مردم / بسیاری از مردم در لندن کار می‌کنند.در یک روز یکشنبه تعداد زیادی قطار وجود ندارد.uncountable: شما در مرکز تعطیلات ما مقدار زیادی سرگرمی و سرگرمی خواهید داشت. در یک روز یکشنبه ترافیک چندانی وجود ندارد.به عنوان یک قاعده کلی، ما از مقدار زیادی مطالب مثبت و یا خیلی زیاد در نکات منفی و پرسش‌ها استفاده می‌کنیم. اما، * (۱ c).مثبت: اینجا تعداد زیادی گردشگر وجود دارد.منفی: اینجا تعداد زیادی گردشگر وجود ندارد.سوال: آیا گردشگران زیادی در اینجا هستند؟چند نفر توریست اومدن اینجا؟ما همچنین از بسیاری یا خیلی زیاد (اما نه خیلی زیاد) بعد از آن هم استفاده می‌کنیم، به طوری که و اینکه چطور.بسیاری از جرائم گزارش نمی‌شوند.آدمای زیادی بودن که ما نمی تونستیم وارد بشیمدر اینجا بیش از اندازه بتن داشت و علف کافی هم نداشت. برای این ایده چقدر از این ایده حمایت می‌شود؟یادداشتخیلی از آن‌ها غیر رسمی و غیر رسمی هستند.ما می‌توانیم به طور کامل و نسبتاً قبل از خیلی زیاد، اما نه خیلی زیاد از آن استفاده کنیم. اینجا تعداد زیادی گردشگر وجود دارد. ج) خیلی زیاد رسمی است.بسیاری از جرائم گزارش نمی‌شوند.خیلی از آن‌ها غیر رسمی و غیر رسمی هستند. در زبان انگلیسی غیر رسمی می‌توانیم از بسیاری از نکات منفی و پرسش‌ها و همچنین در عبارات مثبت استفاده کنیم.تعداد زیادی گردشگر / تعداد زیادی گردشگر در اینجا وجود ندارد.آیا حمایت و پشتیبانی زیادی برای این ایده وجود دارد؟و در زبان انگلیسی رسمی می‌توانیم از بسیاری از مطالب مثبت و همچنین نکات منفی و پرسش‌ها استفاده کنیم.امسال تعداد زیادی گردشگر به اینجا می‌آیند.۲ (a) چندتایی، (a) کمی و کمی …تعداد کمی و کمی متوسط است. ما عمدتاً از آن‌ها در عبارات مثبت استفاده می‌کنیم. تعداد کمی فقط قبل از اسم جمع و کمی قبل از اسم‌های غیرقابل شمارش وجود دارد.Plural: بله، چند تا باشگاه شبانه در شهر وجود دارد.uncountable: خوشبختانه من هنوز کمی پول / مقداری پول دارم.کمی از این کارها به معنای کمی است، اما کمی بیشتر غیر رسمی است.نکته - ما می‌توانیم قبل از چند دقیقه و کمی از آن استفاده کنیم.چند تا باشگاه شبانه در شهر وجود دارد.این به معنی مقدار نسبتاً زیادی است، شبیه به تعداد زیادی از کلوب‌های شبانه.


۱۷۷ مقدار بزرگ و کوچکb فقط عبارت معنای منفی را می‌دهد.فقط چند تا کلوب شبانه تو شهر هستاین یعنی مقدار کوچک‌تری از آنچه ممکن است انتظار داشته باشیم. ج) هم چنین می‌تواند یک صفت باشد، به عنوان مثال من یک کلوب شبانه کوچک را می‌دانم.ب همچنین می‌توانیم از تعداد کمی و کمی بدون a استفاده کنیم. معنای آن منفی است. این جملات را مقایسه کنید.آیا این روز تعطیل است؟ بله، چند توریست در اینجا هستند.(تعداد کمی توریست، تعداد کمی توریست، تعداد کمی)آیا این روز تعطیل است؟ نه، تعداد کمی توریست در اینجا وجود دارد و تعداد توریست‌ها زیاد است.، ساعت ۳ صبح بود. ولی یه کم ترافیک بود(کمی ترافیک، کمی ترافیک، مقدار کمی)ساعت سه صبح بود، بنابراین ترافیک چندانی وجود نداشت / ترافیک زیاد نبود. در بیان غیر رسمی، زیاد / کم بیشتر از چند روز نیست.یادداشتما می‌توانیم خیلی قبل از چند دقیقه از آن استفاده کنیم.تعداد کمی توریست / یا تقریباً هیچ توریست در اینجا وجود ندارد.ما می‌توانیم از یک سوژه با زیاد / نه زیاد استفاده کنیم.تعداد زیادی گردشگر به اینجا نمی‌آیند.۳ الگوی خاص با تعداد بسیار کمیبسیاری از افراد و افراد کمی می‌توانند به دنبال افراد، یا افراد تحت مالکیت گرا باشند.تعداد کمی از هتل‌های منطقه همیشه پر هستند.میشه این چندتا نخود فرنگی رو بخوری؟تیم ما را به یکی از many دوست خود معرفی کرد.به این الگو با چند تا نگاه کنبسیاری از کشتی‌ها از ساحل دور شده‌اند.من خیلی وقته که تو این جاده رانندگی کردماین نسبتاً ادبی است. در یک سخنرانی غیررسمی، بارها و بارها متداول خواهد بود.تعداد بسیار کمی از آن‌ها می‌توانند مکمل یکدیگر باشند.معایب این طرح افراد بسیاری هستند.این نسبتاً ادبی است. خیلی قبل از اسم اسم طبیعی‌تر است.این طرح دارای مضرات فراوانی و مضرات فراوانی دارد.۴. عبارات دیگر برای مقادیر زیاد / کممقادیر زیادتعداد زیادی از مردم نمیتونن بلیط بگیرن.ماشین ظرفشویی از مقدار زیادی الکتریسیته استفاده می‌کند.آن از مقدار زیادی برق بزرگ / عظیم استفاده می‌کند.مشکلات متعددی سر راه من قرار گرفت.ما زمان / زمان زیادی از زمان / زمان داریم. (غیر رسمی)مقادیر کوچکچند نفر / یک مشت مردم از جا رها شدند.کامپیوتر تنها از 

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

 

من.ما می‌توانیم از جفت (های) استفاده کنیم.این شلوار به تمیز کردن نیاز دارهچگونه سه جفت قیچی از بین رفته‌اند؟

 آموزش زبان انگلیسی جدیدترین و بهترین روش

صفحه ۱۸ قراردادیک جفت اسم هم هستند: دوربین، عینک، شلوار، شلوار، شلوار، شلوار، کت، شلوار، شلوار، شلوار، شلوار، شلوار، شلوار، tweezers.یادداشتسه اسم از این اسم‌ها را میتوان‌ با یک معنی متفاوت singular: یک لیوان آب، یک نمایش (= یک منظره شگفت‌انگیز)، یک مقیاس از ۵ کیلومتر تا سانتیمتر.بیشتر کلمات برای لباس‌های بالای کمر یک اسم نیستند، مثلاً پیراهن، کت و شلوار، کت و شلوار، کت.ما همچنین می‌توانیم از جفت (های) جفت جوراب، کفش، پوتین، مربی و غیره استفاده کنیم. این اسم‌ها می‌توانند منحصربفرد باشند: یک کفش.۱۵۶ اسم گروهاسامی گروه (گاهی "اسم جمعی") به گروهی از افراد اشاره می‌کنند،به عنوان مثال خانواده، تیم، گروه. بعد از یک اسم گروه منفرد، فعل اغلب می‌تواند مفرد یا جمع باشد.جمعیت شاد و سرحال بود.تفاوت چندانی در مفهوم وجود ندارد. انتخاب به این بستگی دارد که ما جمعیت را به عنوان یک کل یا به عنوان یک تعداد از افراد ببینیم.یادداشتدر ایالات‌متحده یک اسم گروهی معمولاً به ۳۰۴ (۱) یک verb. منفرد (۱) نیاز دارد.یک اسم گروهی می‌تواند جمع باشد.دو تیم یکدیگر را خوب می‌شناسند.یک عبارت که می‌تواند اسم را دنبال کند، به عنوان مثال جمعیتی از مردم، گروهی از افراد، نه -.با یک فعل و انفعال عجیبی که ما از آن استفاده می‌کنیم، و از آن استفاده می‌کنیم. با یک فعل plural که ما از آن‌ها استفاده می‌کنیم، آن‌ها و چه کسی.دولت می‌خواهد وجهه خود را بهبود بخشد.دولت می‌خواهد تصویر آن‌ها را بهبود بخشد.جمعیتی که اینجا جمع شده‌اند، حال خوشی دارند.مردمی که اینجا جمع شده‌اند، حال خوشی دارند.ما از چیزهای منحصر به فرد برای صحبت در مورد کل گروه استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، ما ممکن است به اندازه group's یا ایجاد یا چگونگی مقایسه آن با دیگران اشاره کنیم.این کلاس شامل دوازده دختر و چهارده پسر است. این اتحادیه بزرگ‌ترین اتحادیه در کشور است.جمع به احتمال زیاد زمانی است که در مورد افکار و احساسات people's صحبت می‌کنیم.دانش آموزان آنچه معلم می‌گوید را درک نمی‌کنند. اتحادیه از افزایش حقوق خود راضی است.برخی از اسامی گروهی عبارتند از:گروه انجمن جمعیتی گروه متشکل از اعضای هیات انجمن متشکل از اعضای هییت مدیره بخش دولتی گروه گروه نظامی دشمن گروه نظامی (= باشگاه) و اعضای گروه گروه نیروی دریایی گروه نیروی دریاییگروه ارکستر مجلسیجامعه کمیته (حزب سیاسی)نکته نظامی، مطبوعات و مردم شکل جمع ندارند. عموم مردم نیستند


۱۵۷ نفر در موضوع و موضوعنام موسسات، شرکت‌ها و تیم‌ها هم اسم گروهی است،به عنوان مثال پارلمان، سازمان ملل، اداره پست، BBC، Selfridge's، رتبه زیراکس، منچستر یونایتد، انگلیس (= تیم انگلیس).Safeway سبزیجات ارگانیک را می‌فروشد / می‌فروشد. انتظار می‌رود که برزیل برنده شود.یادداشتایالات‌متحده معمولاً یک verb. منحصر به فرد می‌گیردایالات‌متحده با عصبانیت واکنش نشان داده‌است.این اسم‌ها یک معنی جمع دارند و فعل و انفعال متقابل دارند: پلیس، مردم، دام (= گاو)، گاو (= گاو)، ماکیان (= مرغ).پلیس داره از یه مرد بازجویی میکنهبعضی از چهارپایان از جاده خارج شده‌اند.نکته برای جزئیات در مورد افراد، * ۲۹۶ (۱) توجه کنید.ب وقتی که مرغ به معنای گوشت است، بی شماری است.Poultry به قیمت تمام‌شده.۱۵۷ نفر در موضوع و موضوعگاهی اوقات در مورد تعداد با یک شی مشکل وجود دارد. این جملات را مقایسه کنید.این مدارس یک مشاور شغلی دارند.(تعدادی از مدارس دارای همان مشاور هستند) مدارس مشاوران شغلی دارند.(هر مدرسه یک یا چند مشاور دارد)زمانی که تعدادی از افراد یک چیز دارند، پس شی معمولاً جمع است.We رو برداشتیم همه سرها را به علامت موافقت تکان دادند.اما بعد از یک موضوع با هر کدام از این موضوع عجیب و غریب از این موضوع استفاده می‌کنیم.هر شهری شهردار داره


۱۹ مقاله: a / a و۱۵۸ خلاصهACCIDENTS می‌تواند اتفاق بیفتد؟انجمن سلطنتی پیش‌گیری از حوادث، نمایشگاهی در Harrogate در شمال انگلستان برگزار کرد. برخی از قفسه‌ها به نمایش گذاشته شدند تا نمایشگاه را نمایش دهند. طولنمایش، قفسه‌ها پایین افتاد و یک مهمان را زخمی کرد.ما از یک / تنها با یک اسم واحد استفاده می‌کنیم، اما می‌توانیم با هر اسمی از آن استفاده کنیم. ما همچنین از برخی به عنوان یک معادل جمع با a / a استفاده می‌کنیم.بعضی از قفسه‌ها را چیده بودند.همچنین گاهی اوقات می‌توانیم از یک اسم روی خود بدون مقاله استفاده کنیم. حوادث اتفاق‌افتاده است.شکل مقالات ۱۵۹ - ۱۵۹ما قبل از صدای مصوت، و قبل از صدای مصوت، از a استفاده می‌کنیم. یک بازدید کننده، نمایشگاهیکاربرد اصلی مقالات * ۱۶۰A / a مقاله نامحدود است، و این یک مقاله قطعی است. زمانی که واضح است از آن استفاده می‌کنیم. این می‌تواند به سه روش مختلف رخ دهد. اول، با تکرار: ما یک نمایشگاه را هنگامی می‌گوییم که اولین بار آن را ذکر کردیم، اما نمایشگاه زمانی که به آن اشاره شد، هنگامی که به معنی "نمایشگاه" است. دوم، زمانی که تنها یک نفر وجود دارد: کاپیتان. و ثالثاً، به این دلیل که یک عبارت یا بند بعد از اسم مشخص می‌کند که یک اسم به معنای آن است: زنی که پشت سر ما نشسته‌است.A / a برای توصیف و دسته‌بندی * ۱۶۱ما از a / a برای توصیف و دسته‌بندی استفاده می‌کنیم.جای خوبی است. اکونومیست یک مجله است.مقاله کلی درباره ۱۶۲مقالات نیز می‌توانند یک مفهوم کلی داشته باشند.دوچرخه وسیله‌ای ارزان برای حمل و نقل است.برای مهمان بودن خیلی چیزها هست.یک اسم جمع یا غیرقابل شمارش بر روی خود می‌تواند یک معنی کلی نیز داشته باشد. حوادث اتفاق‌افتاده است.یک یا یک یا یک؟ *ما می‌توانیم از یک یا یک یا یکی با یک اسم واحد استفاده کنیم. فرد تاکید بیشتری بر روی اعداد دارد.


شکل ۱۵۹ - شکل مقالاتA / a، مقداری و یک اسم روی انگشت خود * ۱۶۴ما از یک / تنها با یک اسم واحد استفاده می‌کنیم. با جمع و یا اسم‌های غیرقابل شمارش، ما از مقداری یا اسم روی خود استفاده می‌کنیم.مفرد: یک قفسه گذاشته شد.Plural: (برخی) قفسه‌ها بسته شدند.uncountable: (برخی) اسباب و اثاثیه به آنجا آورده شد.شکر یا شکر؟ ۱۶۵ سانتی‌متربا یک اسم uncountable یا جمع، ما اغلب یک انتخاب بین، برای مثال، موسیقی (عمومی) و موسیقی (خاص) داریم.موسیقی معمولاً به من کمک می‌کند که آرام بگیرم. صدای موسیقی خیلی بلند بود.OVERVIEW: a / a، some و theیک اسم منحصر به فرد خود * ۱۶۷ما تنها در برخی از الگوهای خاص از یک اسم منفرد بر روی خود استفاده می‌کنیم.مواد مربوط به مدرسه، زندان و غیره ۱۶۸ - امیدوارم به دانشگاه بروم.مواد مورد استفاده در عبارات زمان * ۱۶۹شما باید این نامه را پنجشنبه دریافت کنید.نام افراد ۱۷۰نام‌های افرادی که معمولاً هیچ مقاله ندارند.نام و شماره ۱۷۱بعضی از اسامی جای خود را دارند. ما می‌گوییم فرودگاه کندی اما سینما کلاسیک.۱۰ پوند در ساعت و غیرهاستفاده ویژه از a / a در عبارت قیمت، سرعت و غیره وجود دارد.یک خانه پرستاری هر هفته ۴۰۰ پوند هزینه دارد.شکل ۱۵۹ - شکل مقالات۱ قبل از یک صدای هماهنگ، مقالات a و the هستند. قبل از شنیدن صدای مصوت، صدای مصوت و the به صدا درمی‌آید.

یک …

نمایشگاه بزرگ

    a shelf              an accidentیک نمایشگاه visitoranنمایش جالبیهم ون که …بعد از آن سانحه را در قفسه جای داد۱۹ - مقالات (A / a) و - -تلفظ کلمه بعدی است که اهمیت دارد، نه هجی کردن. به خصوص کلمات شروع با o، u و h یا اختصارات.

یک رویداد یک روزه

یک …

اتحاد / یونیفرم / دانشگاه

یک کشور اروپایی

 آموزش زبان انگلیسی جدیدترین و بهترین روش آموزش زبان انگلیسی جدیدترین و بهترین روش

an only child an umbrellaخطایساعت holidayan یک افسر MI۵ ی U - turnan MI۵نکته: با برخی از کلماتی که ما می‌توانیم h را تلفظ کنیم یا نه، به عنوان مثال در یک هتلهمچنین، یک لحظه تاریخی، یک حادثه وحشتناک. بیرون رفتن یک سنت کوچک و قدیمی است،در یک سخنرانی کند یا موکد، می‌توانیم از aanand استفاده کنیم.و حالا، خانم‌ها و آقایان، یه چیزی تو برنامه ما هستوقتی استرس زده می‌شود، می‌تواند به معنی "تنها"، "مهم‌ترین" باشد.این مکان متعلق به روز ملی ملی است. برای رونالد ریگان، * ۱۷۰ (۲) به a توجه کنید.۱۶۰ کاربرد اصلی مقالات۱ HOVERCRAFT stowawayپرواز hovercraft با سرعت ۴۰ مایل بر ساعت در دریاهای سخت متوقف شد هنگامی که یک قاچاقی سوار بر کشتی در بیرون از آن پیدا شد. او در پشت a پنهان شده‌بود تا از پرداخت کرایه ۵ پوند از Ryde، Isle of Wight به Southsea خودداری کند. خلبان از رادیو خبر داده شد. کشتی را متوقف کرد و یک نفر خدمه را به داخل آورد.یک سخنگوی Hovertravel گفت: این کار بسیار خطرناکی است. این سواری می‌تواند پر از دست‌انداز و پر از دست‌انداز باشد و رها کردن آن آسان باشد. …(از دیلی میل در روز یکشنبه)زمانی که این گزارش ابتدا یک چیز را ذکر می‌کند، اسم یک اسم / a دارد، به عنوان مثال یک hovercraft و یک قاچاقی در اولین جمله. زمانی که یک چیز دوباره تکرار می‌شود،نویسنده از آن استفاده می‌کند.او کشتی را متوقف کرد و یکی از خدمه آن را داخل کرد.این به این معنی است که باید برای خواننده روشن باشد که یکی از آن چیزی است که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم.تفاوت بین a و a شبیه تفاوت بین کسی است! چیزی و یک ضمیر شخصی.پلیس در حال بازجویی از یک مرد / یک نفر در مورد این حادثه است. مرد / او هنگامی که به Southsea رسید دستگیر شد.مرد گفت: مردی است که نامحدود است.نکته a / a برای توصیف چیزی، به عنوان مثال کار بسیار خطرناکی است که انجام دهید * ۱۶۱.ب) گاهی اوقات کاربرد ویژه‌ای از ابتدای داستان می‌بینیم. این اولین جمله یک داستان کوتاه توسط روت رندل است.مامور املاک به نورمن گفت: یک قاتل در خانه زندگی کرده بود.این کتاب را در میانه کار قرار می‌دهد، انگار که ما می‌دانیم خانه چیست.۲ این زمینه در انتخاب a / a یا the مهم است. 


این مثال را از Hovercraft Stowaway در (۱) بگیرید.. کاپیتان از رادیو خبر داده۱۶۰ کاربرد اصلی مقالاتما از اینجا استفاده می‌کنیم اگرچه این اولین تذکر سروان است. چون ما داریم درباره یک hovercraft صحبت می‌کنیم، واضح است که ناخدا به این معنی است که کاپیتان کشتی استhovercraft. ما برای چیزی منحصر به فرد در این زمینه استفاده می‌کنیم - تنها یک کاپیتان وجود دارد.اتومبیلی توقف کرد و راننده پیاده شد.مغازه‌ای را با تابلوهای نقاشی در پنجره خواهید دید.ما می‌دانیم که پنجره آن مغازه فقط به آن اشاره شده‌است.حالا به این مثال‌ها نگاه کنید.عبور از کانال انگلستان در دریاهای خشن متوقف شد.نخست‌وزیر قرار است بیانیه‌ای صادر کند.خورشید می‌درخشید. در باغ بودیم.من فقط به اداره پست می‌روم.آیا می‌توانستم با مدیر صحبت کنم؟ (صحبت کردن در یک رستوران).من نمی‌توانم کنترل صدا را پیدا کنم. (صحبت کردن در هنگام نگاه به یک دستگاه استریو)فقط یک کانال انگلیس، یک نخست‌وزیر یک کشور، یک آفتاب در آسمان، یک باغ خانه و یک اداره پست در محله ما وجود دارد. بنابراین، در هر مثال، واضح است که کدام یک از این کارها را انجام می‌دهیم.ما اغلب زمانی که یک عبارت یا بند بعد از اسم می‌آید استفاده می‌کنیم و تعریف می‌کنیم که کدام یک به معنای آن است.خانه ما همان گوشه است.دوست دارم اون احمق رو که این شیشه شکسته رو اینجا گذاشته رو بگیرماما اگر عبارت یا بند اطلاعات کافی برای نشان دادن این که کدام یک از ما از a / a استفاده می‌کنیم، نمی‌دهد.او در خانه‌ای که مشرف به پارک است زندگی می‌کند.اگر خانه‌های دیگری هستند که مشرف به پارک هستند، نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم.ما اغلب زمانی که یک اصطلاح از اسم پیروی می‌کند استفاده می‌کنیم.به لبه دریاچه رسیدیم.سقف خانه در طوفان منفجر شد. استیو صدای پرواز یک هواپیما را شنید.یادداشتاما می‌توانیم قبل از عبارت از کمیت با استفاده از a / a استفاده کنیم.یه تیکه نون تست می خوای؟ما به طور معمول از عبارت‌های اسمی با صفات عالی و تنها، بعد، آخر، درست، درست و غلط استفاده می‌کنیم.برج سیرز بلندترین ساختمان در جهان است.تو تنها دوستی هستی که دارم.. فکر کنم تو مسیر اشتباهی رو رفته بودییادداشتیک بچه فقط یک بچه است، بدون برادر یا خواهری. ب برای بعدی و آخرین بار در عبارات زمان، مثلاً هفته آینده، * ۱۶۹ (۸).ما از یک مفهوم نسبتاً عمومی با برخی نهادها، وسایل حمل و نقل و ارتباطات، و با برخی مشاغل استفاده می‌کنیم.این دهه شاهد احیای سینما بوده‌است.من برای کار روی قطار می‌روم. چک شما در پست است.کیت فردا باید بره دندون پزشکیدر اینجا سینما به معنای یک سینمای 

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

و آموزش بیشتر از مدیریت و آموزش هستند.


۱۶ participles۱۳۴ خلاصهشکل ۱۳۵ - ۱۳۵A می‌تواند مانند بازی کردن (participle فعال)، یا شکلی مانند بازی، نوشته شده (گذشته یا غیر فعال) باشد.شرط‌های participle * ۱۳۶ما می‌توانیم یک شی یا adverbial را بعد از the بگذاریم.کیت دیشب به خواب رفت و تلویزیون تماشا کرد.. خوش حال میتونیم یه موضوع رو باهم صحبت کنیم صبر کردم، قلبم تند می‌زد.participle + اسم * ۱۳۷ با چراغ‌های چشمک‌زن موسیقی ثبت شد.Verb + participle * ۱۳۸. خب، من نباید کل روز اینجا صحبت کنمشروط محدودیت زمان، عقل و … ۱۳۹من اشتباه کردم و این ارقام را اضافه کردم. چون پول نداشتیم، نمی‌توانستیم سوار شویم.Verb + شی + participle * ۱۴۰. دیدم که داشتی با پروفسور حرف می‌زدییادداشتبرای participles در عبارات فعل و انفعال محدود ۶۰.ساعت پنج و نیم است: ساعتم از کار افتاده‌است. + participle فعال: قطار متوقف شده‌بود. + منفعل باشد: ما توسط یک پلیس متوقف شدیم.زیرا یک کیسه‌خواب بر روی میز قرار داشت، * ۵۰ (۳).برای کیسه‌خواب که روی میز قرار دارد Sadie's و ۲۷۶ است.۱۳۵ شکل participleمنفعل فعالبازی سادهدر حال پخش شدنپس از آن که بازی تمام شد،گذشته نواخته شد۱۶ participlesAn فعال شکلی از فعل است، به عنوان مثال می‌خندد، منتظر است.صدای خنده شما را شنیدم. ما آنجا نشسته بودیم و صبورانه منتظر بودیم. این فرم همانند یک gerund است. ۱۲۹ (۲)نوعی حالت انفعالی یا گذشته شکلی مثل پوشش، آزرده، شکسته، ترک دار وجود دارد.با آن که از بیمه پوشیده شده بود، تام از تصادف ناراحت بود.به یک شیشه شکسته قدم گذاشت.دو بسته روی در مانده بود.یک شکل معمولی در جلد به پایان می‌رسد. به شکل نامنظم، * ۳۰۰.یک participle منفعل می‌تواند ساده یا پیوسته باشد.ساده: آن‌ها می‌خواستند برف پاک شود.! ما دیدیم که برف داره تخلیه میشهparticiple نیز می‌تواند کامل باشد.یک ساعت صبر کرد، جمعیت بی‌قرار شده بود.پس از یک ساعت تاخیر، کنسرت ساعت نه شروع شد.در منفی، نه قبل از the.او مردد ماند، نمی‌دانست چه باید بکند.ما که خبر نداشتیم، ما کاملاً در تاریکی بودیم.(۱۳۶ ماده participle)در هر حال، در هر صورت، در حق خودش وجه وصفی است.همه اونجا ایستاده بودند و حرف می‌زدند.ممکن است یک شی یا adverbial وجود داشته باشد.ما یه پلیس رو دیدیم که دنبال یه نفر بودهبا چشم راست، مشت‌زن قادر به ادامه کار نبود.یک adverbial معمولاً بعد از the می‌آید، و یک شی همیشه بعد از آن می‌آید.ما یک پلیس را دیدیم که در حال تعقیب بود.نکته برای قید + + participle + اسم، به عنوان مثال، تورم رو به افزایش، جدول ۱۳۷ (۲).گاهی اوقات یک participle می‌تواند یک سوژه داشته باشد.چراغ‌ها خاموش شده بود و ما نمی‌توانستیم چیزی ببینیم.اگر هیچ سوژه وجود ندارد، پس معلوم می‌شود که در بند اصلی نیز صادق است. مردان دور میز نشسته بودند و ورق‌بازی می‌کردند.(مردان مشغول بازی ورق بودند.)یادداشتموضوع درک شده معمولاً مشابه بند اصلی است.با پیاده‌روی در مزرعه، دیدیم که هواپیما از کنارش پرواز می‌کند.(= همانطور که در حال قدم زدن بودیم …)ما نمی‌توانیم از یک ماده اصلی بدون ما، موضوع درک شده of استفاده کنیم. یک هواپیما از کنار زمین رد شد.این نشان می‌دهد که هواپیما در حال راه رفتن روی زمین است که بی‌معنی است.حالا به این مثال نگاه کنید.پشت می‌زی نشسته بودند و ارکستر برایشان بازی می‌کرد.این ممکن است منجر به یک سو تفاهم شود چون نشان می‌دهد که گروه پشت میز نشسته‌است. جمله زیر صحیح است.پشت می‌زی نشسته بودند و به گروه موسیقی گوش می‌دادند.وقتی که نشسته بودن … اونا گوش دادنصفحه ۱۶۹۱۳۷ + اسمدر اینجا موضوع درک شده of یک‌سان است به عنوان موضوع بند اصلی.اما گاهی اوقات سوژه‌ها می‌توانند متفاوت باشند زمانی که هیچ خطر سو تفاهم وجود ندارد.می‌دانست که چقدر وقت دارد این تاخیر جدید او را به خشم می‌آورد.... چون اون می دونست … اون عصبانی بودهنگام تنظیم دستگاه، تامین برق باید قطع شود.(= وقتی که شما تنظیم می‌کنید … باید قطع کنید …)در اینجا موضوع درک شده of می‌تواند به عنوان موضوع بند اصلی نیز درک شود.موضوعات زمانی که بعد از (= پس از)، با در نظر گرفتن (= در نظر) و در رابطه (= در حدود) از سوژه‌ها استفاده می‌کنیم، نیازی نیست.پس از سخنرانی، ما توانستیم از سوالاتی بپرسیم.با در نظر گرفتن آب و هوای وحشتناک، روز آزاد ما یک موفقیت بزرگ بود.در مورد شکایت شما هیچ اقدامی صورت نگرفته است.سوژه همچنین می‌تواند با حرف زدن به شدت متفاوت باشد، داشتن گفته و صحبت کردن. ۱۳۹ (۷)۱۳۷ participle + اسم۱ ما می‌توانیم قبل از یک اسم از یک participle فعال یا منفعل استفاده کنیم.فعال: آب جوش به سمت بخار برمی گردد. (= آبی که در حال جوش است) این تیم با هلهله جمعیت مورد استقبال قرار گرفت.منفعل: من یک صندلی رزرو شده داشتم. (= یک صندلی که رزرو شده‌است) آزمایش باید تحت شرایط کنترل‌شده انجام شود. تروریست‌ها از یک خودروی به‌سرقت‌رفته استفاده کردند.این الگو اغلب با استفاده از یک بند محدود مانند زمانی که آب می‌جوشد، به بخار برمی گردد و یا تروریست‌ها از خودرویی که دزدیده بودند استفاده می‌کردند. The اصلاح می‌کند.اسم، مانند یک صفت. آب داغ، جمعیت مشتاق، یک صندلی ویژه را مقایسه کنید. اما ما همیشه نمی‌توانیم از این الگو استفاده کنیم. به عنوان مثال، ما می‌توانیم یک سگ پارس کنیم، اما نه یک سگ غذا خوری.نکته یک participle منفعل + منفعل می‌تواند یک وضعیت یا عمل را بیان کند. * ۱۰۵ (۴) دولت: خودروی تروریست‌ها به‌سرقت‌رفته بود. مال آن‌ها نبود.اکشن: این خودرو دو روز قبل از حادثه به سرقت رفت. ب برای صفات در کار کردن و آموزش، به عنوان مثال سرگرم‌کننده و سرگرم‌کننده، ۲۰۳.گاهی هم پیش از the این عبارت را تکرار می‌کردیم. ما هم چنین جمعیت را تشویق می‌کنیم که به خوبی پرسنل را آموزش دهند. یک اقتصاد رو به رشد در حال رشد یک اجاق‌گاز سوزاندن چوب با دست‌نوشته undercooked و نپخته از زیردریایی، اما ما نمی‌توانیم از عبارت‌های طولانی‌تر استفاده کنیم.با مداد نوشته نشده بودنه در بالای صدایشان جمعیت را تشویق می‌کردند، بلکه برای یادداشت‌هایی که با مداد نوشته شده بودند.یادداشتبرخی از participles می‌توانند یک پیشوند منفی داشته باشند. با نگاهی عبوس و عبوس به یک تلفن قطع ارتباطما می‌توانیم از چند روش قبلی در این الگو استفاده کنیم.زندانی فراری به عنوان یک معلم بازنشسته سقوط کردنکته a را مقایسه کنید و participles گذشته را مقایسه کنید.زندانی مجروح (زندانی مجروح شده‌است)گذشته: زندانی فراری (زندانی از زندان فرار کرده‌است) به عنوان مثال کشتی غرق‌شده، به عنوان مثال یک کشتی غرق‌شده، * ۳۰۱.


۱۶ participlesما گاهی اوقات می‌توانیم یک اسم را به یک اسم اضافه کنیم تا یک نوع تعدیل‌کننده مشابه را شکل دهیم.شهری محصور با دیوار (حدود یک شهر با دیوار)این اتفاق اغلب با ترکیب‌ها رخ می‌دهد.یک مرد مو مشکی (= یک مرد با موهای تیره) یک پیراهن آستین کوتاه (= یک پیراهن با آستین کوتاه)۱۳۸ Verb + participleالگویی که ما در حال تماشای آن بودیمما می‌توانیم بعد از ایستادن، استراحت کنیم، استراحت کنیم، برویم و بدویم.تمام افراد خانواده در جاده دست تکان می‌دادند.کارن کنار میز نشسته بود و روزنامه می‌خواند.دخترک سه روز زیر لاشه کشتی گیر افتاده بود.مردم برای کمک فریاد می‌زدند.برای مثال دو عمل، برای مثال ایستاده و تکان دادن، همزمان اتفاق می‌افتند.یادداشتما همچنین از participle فعال + فعال استفاده می‌کنیم.آنجلا "مشغول انجام the بود"۲ به خرید بروید و خرید کنیدما برای صحبت در مورد برخی فعالیت‌ها در خارج از خانه، به خصوص فعالیت‌های اوقات فراغت، از go فعال + come استفاده می‌کنیم.. دوست دارم برم شنا. ما دیروز سوار ماشین شدیمبا ما بیا مک هر روز صبح میره پیاده‌رویما از do + gerund برای برخی از کارها، به خصوص در خانه استفاده می‌کنیم.معمولاً شستن در آخر هفته انجام می‌شود.یه نفر میاد تو تمیز کردن ما اتو هنوز اتو نکردی؟یادداشترفتن به خرید معمولاً به معنای خرید اوقات فراغت، برای مثال برای لباس‌ها است. آیا خرید معمولاً به معنای خریدن غذا است.ما می‌توانیم برخی از این کارها را انجام دهیم …، کاره‌ای زیادی را انجام دهیم … و … هم برای اوقات فراغت و هم برای کار. یک‌بار در کالیفرنیا موج‌سواری انجام دادم.جف خیلی آشپزی می‌کند، مگر نه؟این روزها ماهیگیری زیادی نمی‌کنند.متاسفانه باید مرتب سر و سامان پیدا کنیم.همچنین می‌توانیم از do + gerund استفاده کنیم.من نمی‌توانم خیاطی کنم.. همیشه گند می‌زنم بهش. پارسال یه بار تو مدرسه کار کردیمصفحه از عبارات زمان و دلیل و غیره استفاده می‌کند۱۳۹ عبارات مقطع زمانی، دلیل و …۱ ثانیهیک شرط با یک participle فعال (به عنوان مثال بازی، خدمت) به معنی اقدام در همان زمان به عنوان عمل ماده اصلی است.مایک با بدمینتون بازی می‌کرد.ما در مورد صرف چای برای همه عجله می‌کردیم.نکته برای اتصال + participle، به عنوان مثال، مایک در حالی که بدمینتون بازی می‌کند دستش را آزار می‌دهد (۳).ماده participle می‌تواند اول باشد، اما این کمی ادبی است. از پله‌ها بالا رفتم و افتادم.یادداشتاما یک ماده gerund به عنوان موضوع محکومیت، ادبی نیست.از پله‌ها بالا می‌آید و پیرزن را خسته می‌کند.ما همچنین می‌توانیم از یک بند participle زمانی استفاده کنیم که دو کنش کوتاه و متصل به زمان نزدیک باشند، حتی اگر دقیقاً در همان زمان اتفاق بیفتند.او یادداشت را از کیفش بیرون آورد و آن را روی پیشخوان محکم کوبید. پرونده را باز کرد، بازرس روزنامه‌ای را برداشت.این الگو نسبتاً ادبی است. استفاده از دو ماده اصلی خنثی است. یک اسکناس از کیفش بیرون آورد و آن را روی پیشخوان انداخت.یادداشتما در مورد اقداماتی که آن‌ها انجام می‌دهند اشاره می‌کنیم. معمولا"ً participle" معمولاً در بند اول قرار می‌گیرد، اما گاهی اوقات می‌تواند در مرحله دوم باشد.او یک یادداشت از کیفش بیرون آورد و آن را روی پیشخوان محکم کوبید.آن‌ها از اتاق شکایت کردند و زن اشاره کرد که به آن‌ها یک نمای دریایی داده شده‌است.ما همچنین می‌توانیم از یک participle کامل برای عملی که قبل از دیگری به هم متصل می‌شود، استفاده کنیم.ماکس در حالی که گیلاسش را پر کرده بود، جرعه‌ای نوشید.اما وقتی اولین اقدام کوتاه نباشد، باید از آن استفاده کنیم.بعد از اینکه سوراخی در جاده حفر کرد، افراد ناپدید شدند. یه سوراخ توی جاده پیدا نمی‌کنم. مردها همین الان ناپدید شدنبند با participle کامل می‌تواند بعد از بند اصلی باشد. آن‌ها رستوران را ترک کردند و دو ساعت صرف ناهار کردند.در حالت انفعالی، ما می‌توانیم از یک participle ساده، پیوسته یا کامل استفاده کنیم.پیرزن آهسته به طرف آسانسور رفت و با کمک دربان به او کمک کرد.نمی‌خواهم اینجا بمانم و حشرات را گاز گرفته باشم.سوراخی که حفر شده بود، افراد ناپدید شده بودند.صفحه ۱۶ participles۲ مقایسه الگوهاپس از خروج از ساختمان، مرد تاکسی را صدا زد. بعد از اینکه ساختمان را ترک کردم … بعد از اینکه ساختمان را ترک کردم، از ساختمان خارج شدم، ساختمان را ترک کردم، …جمله (a) most ترین سبک و the این الگوها در سخنرانی روزمره است. (b) همچنین نسبتاً معمول است، هرچند کمی رسمی‌تر. (c) کم‌تر معمول است زیرا بعد از آن هر دوی آن‌ها ایده یک عمل را بعد از دیگری تکرار می‌کنند. (d) و (e) نسبتاً ادبی هستند. (e) به این معنی است که این دو عمل به موقع بسیار نزدیک بودند.۳ conjunction + participleما می‌توانیم بعد از زمانی که، زمانی، تا زمانی که، اگر و با وجود آن، از یک participle فعال یا منفعل استفاده کنیم.زمانی که از لامپ الکتریکی استفاده می‌کنید باید دستکش بپوشید.زمانی که باز شد، محتویات ظرف سه روز مصرف خواهند شد.اگرچه انتظار این خبر را داشتم، از آن شوکه شده بودم.این الگو بسیار رسمی‌تر از یک ماده متناهی مانند زمانی است که از یک لامپ الکتریکی استفاده می‌کنید. این امر در دستورالعمل‌ها رایج است.یادداشتهمچنین می‌توانیم از یک participle منفعل به عنوان مثال، همانطور که در تلویزیون دیده می‌شود، استفاده کنیم. ب یک الگوی مشابه، حرف‌اضافه می‌مانند. ۱۳۲ (۸)۴ دلیلیک شرط فرعی می‌تواند دلیل آن را بیان کند.مردم در فرودگاه منتظر بودند و امیدوار بودند که شاهد ورود مدونا (Madonna) نیز باشند.(= … چون آن‌ها امیدوار بودند او را ببینند) احساس خوبی نداشتند، جیمز تصمیم گرفت دراز بکشد.بعد از اینکه گذرنامه خود را از دست دادم، باید برای یک درخواست جدید درخواست بدهم.رستوران بسته‌شده، جایی برای خوردن وجود نداشت.چون سرم شلوغ بود زمان را کاملاً فراموش کرده بودم.عبارت participle می‌تواند نسبتاً ادبی باشد. برای بیان دلایل دیگر، ۲۵۱.در حالت انفعالی، ما می‌توانیم از یک participle ساده، پیوسته یا کامل استفاده کنیم.او در سی‌سالگی مرد و براثر یک بیماری نادر یکه خورد.در تابستان، اردک این کار را آسان می‌کنند و همیشه توسط توریست‌ها تامین می‌شوند.ساختمان با هزینه زیادی نوسازی شده‌است و ساختمان با شکوه به نظر می‌رسد.ما می‌توانیم قبل از یک عبارت participle با یک سوژه از آن استفاده کنیم.با بالا رفتن قیمت‌ها، ما نمی‌توانیم تجملی داشته باشیم.اتاق بزرگی بود با قفسه‌های کتاب که بیشتر دیوارها را پوشانده بود.


صفحه ۱۷۳ ۱۴۰ Verb + شی + participle۵ نتیجهیک participle فعال بعد از شرط اصلی می‌تواند نتیجه را بیان کند.ان‌ها مواد زائد را به درون رودخانه پرتاب کردند و همه ماهی‌ها را کشتند.این ستاره فیلم، ورودی چشمگیر را به خود جلب کرد و توجه بیننده را به خود جلب کرد.۶ شرایطیک شرط فرعی می‌تواند یک شرط را بیان کند.. همه چیز خوب پیش میره. باید حدود ساعت ۶ خونه باشیم(= اگر همه چیز خوب باشد، …)ما قصد داریم بیرون غذا بخوریم و آب و هوا رو بگیریممصرف قرص‌های ویتامین می‌تواند سلامتی شما را بهبود بخشد.۷ Idiomsما می‌توانیم از یک عبارت participle در برخی عبارات اصطلاحی استفاده کنیم که در یک بیانیه اظهار نظر کرده یا آن را به یک عبارت قبلی ربط دهیم.در واقع، تو نمی تونی بیای اینجا مگر اینکه عضو باشگاه باشی کارها زیاد خوب به نظر نمی‌رسند. اما پس از گفتن این جمله، هنوز برای خوش بینی وجود دارد.من هفته آینده در یک درس کامپیوتری خواهم رفت. صحبت از کامپیوترها دیروز شکسته شد.۱۴۰ + شی + participle + الگوی من شما را دیدم که آن را انجام می‌دهیددو نفر را دیدم که یک درخت را می‌برید.. شنیدیم داری با برادرت بحث می‌کنیمی تونی بوی سوختگی رو حس کنی؟ما می‌توانیم بعد از این افعال ادراک از یک participle فعال و فعال استفاده کنیم: نگاه کنید، دقت کنید، توجه کنید، گوش دهید؛ احساس کنید؛ احساس کنید؛ احساس کنید؛ بو بکشید.یک فعل از ادراک نیز می‌تواند یک جسم منفی باشد.. دیدم که دوتا مرد یه درخت رو بریدنما متوجه نشدیم کسی ساختمون رو ترک کنهA به معنی عمل کامل است، اما the به معنی اقدام برای یک دوره زمانی است، چه ما کل عملیات را ببینیم.آن‌ها را دیدم که درخت را قطع کردند. زیاد طول نکشید. (=) آن‌ها را دیدم. آن‌ها آن را قطع کردند.)همان طور که به گذشته می‌رفتم آن‌ها را دیدم که داشتند درخت‌ها را می‌برید.(=) آن‌ها را دیدم. آن‌ها در حال برش دادن آن بودند.)اما وقتی در مورد یک اقدام کوتاه‌مدت صحبت می‌کنیم، می‌توانیم از هر دو الگو استفاده کنیم.برنارد از پرش اسب و پریدن از روی پرچین تماشا کرد. ما به هیچ‌کس توجه نکردیم که خانه را ترک کند / ساختمان را ترک کند.یادداشتما می‌توانیم از این 

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

چنین کارهایی خارج از تاریخ باید با آن کنار گذاشته شود.بچه بیچاره همیشه مایه تفریح و سرگرمی است.


۱۳ - صفحه ۱۳۶ما گاهی اوقات می‌توانیم از یک participle به عنوان یک تعدیل‌کننده استفاده کنیم، مانند یک صفت: یک گلدان شکسته، * ۱۳۷. همچنین می‌توانیم the را بعد از آن قرار دهیم. گلدان شکسته بود و می‌تواند یک وضعیت یا یک عمل را بیان کند.ایالت: گلدان شکسته شد. این دستگاه بر روی زمین ریخته شد، (باشد + تکمیل شود) مواد مخدر در کشتی پنهان شده‌بودند. آن‌ها در بلوک‌های شکلاتی بودند.حرکت: گلدان شکسته بود. آن را به زمین کوبید.(فعل انفعالی) این داروها توسط باند مخفی شدند و سپس بر روی کشتی بار شدند.نکته این گلدان یک اقدام را بیان می‌کند. ۱۰۷۱۰۶ فعل و انفعال متقابل در محیط منفعلما می‌توانیم از غیرفعال با فعل modal (یا یک عبارت مشابه) استفاده کنیم. این الگو عبارت است از فعل modal + + participle منفعل.Stamps را میتوان‌ در هر اداره پست خرید.حیوانات باید واقعاً در زیستگاه طبیعی خود دیده شوند.غذا باید هر روز آماده شود.بسیاری از چیزهایی که قبلاً توسط دست انجام می‌شوند، حالا با ماشین انجام می‌شوند.یادداشتبرای یک صفت در پایان دادن به این معنی که ممکن است کاری انجام شود '، * ۲۸۵ (۴ i).Stamps در هر اداره پست قابل تهیه هستند.یک فعل modal نیز می‌تواند با کامل بودن و منفعل بودن همراه باشد. این الگو فعل modal است + participle منفعل است.من نمی‌توانم آن تکه کاغذ را پیدا کنم. حتماً او را اخراج کرده‌اند.هواپیما ممکن بود توسط مه به تاخیر افتاده باشد.این اسکناس باید هفته‌ها پیش پرداخت شود.۱۰۷ مورد منفعل به دست آوردنما گاهی اوقات حالت انفعالی را به جای آن که باشیم، شکل می‌دهیم.وقتی حرکت کردیم، گلدان متلاشی شد. ما ماهیانه دست‌مزد دریافت می‌کنیم.ان قدر داغ بود که شانه‌هایم سوخت.اگه دوچرخه ت رو قفل نکنی ممکنه دزدیده‌شده باشهما از غیرفعال کردن عمدتاً به زبان انگلیسی غیر رسمی استفاده می‌کنیم، و استفاده محدود تری از آن داریم. منفعل بودن با بیان بیان و تغییر، نه یک حالت. آن اغلب به اتفاقی که تصادفاً اتفاق می‌افتد اشاره می‌کند، به طور غیر منتظره یا اتفاقی. (توجه داشته باشید که پرداخت حقوق بخش کوچکی از کل فعالیت‌های company's است) ما از آن برای اقدام برنامه‌ریزی‌شده و برنامه‌ریزی‌شده استفاده نمی‌کنیم. این ورزشگاه در سال ۱۹۲۳ ساخته نشد.در زمان ساده ما از کاره‌ای کمکی در نکات منفی و پرسش‌ها استفاده می‌کنیم.یادم رفت که سطل آشغال را بیرون بگذارم، بنابراین خالی نشد. چند بار این دفتر رو تمیز کردن؟ما همچنین از participle منفعل و منفعل در برخی اصطلاحات عامیانه استفاده می‌کنیم. زمان کافی برای شسته شدن نبود. (= شستشو)این عبارات عبارتند از: حمام گرفتن، تراشیده شدن، گرفتن (un)، تغییر دادن، ازدواج، طلاق گرفتن، جدا شدن (= شروع)، گم شوید (= از دست بدهید).


صفحه ۱۰۸، فعل و انفعال متقابل با افعال …اصطلاحات شسته شده / تمیز / لباس بسیار رایج‌تر از شستن خودم هستند. اما می‌توانیم بدون داشتن یک شی از شستشو و غیره استفاده کنیم.زمان زیادی برای شستن و تغییر وجود نداشت.توجه: من موهایم را قطع کردم، ۱۱۱.بعد از رسیدن به آنجا می‌تواند یک صفت در نظر گرفته شود.فقط می‌خواستم وقتی تلفن زنگ می‌خورد به فیلم علاقه‌مند می‌شدم.(که من فقط به فیلم علاقه پیدا می‌کردم …)برخی از صفات دیگر که بعد از این کار مورد استفاده قرار می‌گیرند ملول، گیج، مست، هیجان‌زده و خسته هستند.۱۰۸ فعل و انفعال متقابل با افعال …در حالت فعال می‌توانید دو شی داشته باشید.پرستار به بیمار قرص خواب میدههر کدام از این اشیا می‌توانند موضوع یک جمله منفعل باشند.قرص خواب به بیمار داده‌شده.بیمار قرص خواب‌آور دادهما می‌توانیم از افعال دیگر در این الگوها استفاده کنیم، مثلاً ارسال، ارائه، نشان. ۳در اینجا دو راه وجود دارد که در آن یک پرونده دادگاهی در مورد پرداخت خسارت ممکن است گزارش شود.میلیون پوند شناوری پوند کاهش یافتدیروز بعد از یک تصادف جاده‌ای، یک دوچرخه‌سوار به طور کامل فلج شد و یک میلیون پوند خسارت به یک دوچرخه‌سوار در دادگاه عالی لندن اهدا شد. خسارتبالاترین میزان پرداختی به یک قربانی تصادفات جاده‌ای در یک دادگاه انگلیسی است.cyclist AWARDED میلیون پونددوچرخه‌سوار که بعد از تصادف جاده‌ای کاملاً فلج شده بود، به طور کامل فلج شد.دیروز یک میلیون پوند خسارت به دادگاه عالی لندن وارد کرد. دادگاه شنید کهآقای گراه‌ام مارکز در حالی که در حال دوچرخه‌سواری در A۳۰۳ در نزدیکی Sparkford در سامرست بود، توسط یک خودرو مورد اصابت قرار گرفت.این دو جمله را با یکی از هر گزارش مقایسه کنید.یک دوچرخه‌سوار ۱ میلیون پوند به دوچرخه‌سوار داده شد.یک دوچرخه‌سوار ۱ میلیون پوند خسارت دریافت کرد.هر دو جمله منفعل هستند، اما یک میلیون پوند خسارت به عنوان سوژه خود دارد، و دیگری یک دوچرخه‌سوار به عنوان سوژه خود دارد. اولین گزارش در مورد خسارت است و به ما می‌گوید که چه کسی آن‌ها را دریافت کرده‌است. دومی در مورد دوچرخه‌سوار است، و این چیزی است که او دریافت کرده‌است.این کاملاً طبیعی است که فرد بتواند چیزی برای این موضوع دریافت کند.در اینجا چند مثال دیگر آورده شده‌است:رئیس یک اسکناس به دست داد. من به او شغلی پیشنهاد شده بودم.همه جزئیات را به ما گفتند. ساکنان خانه‌های جدیدی پیدا خواهند کرد.ما می‌توانیم از این افعال در الگوی انفعالی استفاده کنیم:به شما اجازه دهید که از وعده رها کردن خودداری کنیدجایزه‌ای که برای فروش به فروش بدهکار به شما ارسال می‌شود، تحویل دادن و پرداخت دست‌مزد را به شما خواهد داد


۱۳ - صفحه ۱۳۸۱۰۹ سازگاری با افعال گزارش دهیدو الگوی خاص با افعال گزارش دهی وجود دارد.فعال: آن‌ها می‌گویند که فیل‌ها حافظه خوبی دارند. گفته می‌شود که می‌گویند فیل‌ها هوای خوب دارند و می‌گویند که خاطرات خوبی دارند.یک نمونه از هر الگوی در این پاراگراف وجود دارد.STONEHENGEدر حال حاضر اینطور فکر می‌شود که استون Stonehenge یک حلقه سنگی بزرگ از حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد مسیح است. تا همین اواخر، این دایره، یک معبد روحانی و مکانی برای قربانی کردن انسان بود، اما در واقع اینطور نیست. سنگ‌ها را کنار گذاشتندمدت‌ها قبل از آن که کاهنان به انگلستان بیایند.۱ + فعل و انفعال غیرفعال + شرط محدودتصور می‌شود که این Stonehenge از حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد قدمت دارد.این الگو اغلب در گزارش‌های خبری بکار می‌رود که نیازی به ذکر منبع اطلاعات نیست.گزارش شده‌بود که ارتش از مرز عبور کرده‌است.نشان‌داده شده‌است که این نظریه درست است.پیشنهاد شده‌است که قیمت‌ها سال آینده افزایش یابد.در الگوی ۱ ما می‌توانیم از این افعال استفاده کنیم:

اقرار کن

اعلام کنید

امید

پیشنهاد کنید

show

قبول

discover

قصد داشتن

ثابت کن

ایالت

allege

تاسیس

می‌دانم

توصیه می‌کنم

پیشنهاد

اعلام کرد

تخمینی

اشاره کرد

افسوس

فرض کنیم

فرض کنیم

انتظار داشته باشید

توجه کنید

گزارش

فکر کن

باور کنید

توضیح بدهید

شی

درخواست

فهمیدی؟

claim

ترس!

توجه کنید

reveal

 

در نظر بگیرید

احساس می‌کنی

فرض کنید

بگویید

 

تصمیم‌گیری

... پیدا کنید

قول بدهید

ببین

 

۲ فعل و انفعال منفعل + به - infinitiveاین الگوها را مقایسه کنید.الگوی ۱: تصور می‌شود که Stonehenge از حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد قدمت دارد. الگوی ۲: Stonehenge به تاریخ حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد فکر می‌شود.در الگو ۲ ما می‌توانیم از این افعال استفاده کنیم:

allege

اعلام کنید

... پیدا کنید

فرض کنید

ببین

فرض کنیم

discover

قصد داشتن

ثابت کن

show

باور کنید

تخمینی

می‌دانم

گزارش

فرض کنیم

claim

انتظار داشته باشید

منظورم ای نه که …

reveal

فکر کن

در نظر بگیرید

احساس می‌کنی

توجه کنید

بگویید

فهمیدی؟

The می‌تواند کامل یا پیوسته باشد، و یا می‌تواند غیر فعال باشد.به ارتش گزارش شده‌بود که از مرز عبور خواهد کرد.معلوم است که متهم در گذشته بشدت رفتار کرده‌است.تصور می‌شود که استون Stonehenge بیش از ۵۰۰ سال است که ساخته شده‌است.

صفحه فعال در صفحه فعال یا فعالیادداشتما می‌توانیم از این الگو با سوژه در آنجا استفاده کنیم.در نظر گرفته‌شده شانس کمی برای این برنامه وجود دارد.۳ + فعل و انفعال منفعل + to - infinitiveفعال: این کمیته موافقت کرد تا از این ایده حمایت کند. منفعل: موافقت شد که از این ایده حمایت کنید.ما می‌توانیم از این الگو تنها با افعال موافق، تصمیم‌گیری و پیشنهاد کنیم.۴ عامل مربوط به افعال و گزارشما می‌توانیم نماینده را در هر سه الگو بیان کنیم.بی‌بی‌سی گزارش داد که ارتش از مرز عبور کرده‌است.این تئوری توسط دانشمندان نشان‌داده شده‌است تا درست باشند.این کمیته توسط کمیته برای حمایت از این ایده مورد موافقت قرار گرفت.۱۱۰ غیرفعال + to - infinitive یا participle فعالبرخی از الگوها با فعل + مفعول + infinitive / participle فعال معادل منفعل هستند.۱ infinitiveفعال: پلیس به رانندگان توصیه می‌کند از یک مسیر جایگزین استفاده کنند. به رانندگان توصیه می‌شود که از یک مسیر جایگزین استفاده کنند.ما می‌توانیم از این الگوی انفعالی با افعال مثل تعریف، درخواست، متقاعد کردن، هشدار دادن، هشدار دادن، و افعال مثل نیرو، اجازه، * ۱۲۲ (۲ b) استفاده کنیم.یادداشتهمچنین می‌توانیم از یک شرط محدود بعد از the منفعل استفاده کنیمبه رانندگان توصیه می‌شود که مسیر جایگزین مورد استفاده قرار گیرد.فعال: تروریست‌ها گروگان‌ها را آزاد کردند. منفعل: گروگان‌ها مجبور به دراز کشیدن شدند.در الگوی انفعالی، ما همیشه از یک to (برای دروغ گفتن) استفاده می‌کنیم، حتی اگر فعال باشد (دروغ). این اتفاق بعد از ایجاد و بعد از افعال ادراک، رخ می‌دهد.همان طور که می‌بینید.یادداشتما اغلب اجازه نمی‌دهیم در حالت انفعالی عمل کنیم. به جای آن به ما اجازه استفاده از آن داده می‌شود.گروگان‌ها اجازه داشتند با هم حرف بزنند.۲ participle فعالفعال: ردیابی، زنی را دید که جواهرات را در کیفش می‌گذاشت.منفعل: زن دیده شد که جواهرات را در کیف او قرار می‌دهد.فعال: مقامات ما را برای نیم ساعت منتظر نگه داشتند. فقط نیم ساعت منتظر ماندیم.در این الگو ما می‌توانیم از افعال ادراک (مشاهده) و صید، پیدا کردن، حفظ، ترک، هزینه، و هدر دادن استفاده کنیم.

آموزش زبان انگلیسی به سادگی

۱۳ - PASSIVEPAGE ۱۴۰۳ بررسی اجمالی... "با اسم مستعار" an. یکی اون رو دیده که داره فرار می کنه. یه نفر دیده که فرار کرده. تلافی کردن رو دیده او دیده بود که فرار کرده‌است.۱۱۱ الگوها با استفاده و دریافت۱. فعال (فعال) / دریافت / شی + infinitiveاین الگو یعنی اینکه یه نفر باید کاری رو انجام بده. یه "infinitive" رو بردار و به "infinitive" تبدیل شو. گاراژ رو سرویس کردمگاراژ رو گذاشتم تا ماشینم رو سرویس کنهاین الگوی فعال در آمریکا رایج‌تر از بریتانیا است، جایی که نسبتاً رسمی است. این غیر رسمی است.۲ غیرفعال شدن / دریافت / object + object منفعلاین الگو یعنی کاری که باید انجام بشه. من سرویس ماشینم رو سرویس کردم. ماشینم رو سرویس کردماین بدان معنی است که من برای مثال یک گاراژ، برای خدمت به ماشینم را ترتیب دادم، خودم به آن خدمت نکردم. ما از این الگو عمدتاً برای صحبت در مورد خدمات حرفه‌ای به مشتری استفاده می‌کنیم.شما باید شغل خود را به صورت حرفه‌ای به دست آورید.ماشین را فقط هفته پیش تعمیر کرده بودم.ما یک آشپزخانه جدید مجهز داریم.از کجا موهات رو پاره کردی؟هر دو دارای verbs معمولی هستند که می‌توانند پیوسته باشند (داشته باشند / دارند) و کدام کار کمکی را انجام می‌دهند؟ این بسیار غیر رسمی و غیر رسمی است.نکته a این دو الگو را با هم مقایسه کنید.یک کاری کرده بود: ما یک ساعت پیش آژیر دزدی را به وسیله یک شرکت امنیتی به کار برده بودیم.گذشته کامل: ما چند ساعتی قبل از آن یک زنگ خطر را نصب کردیم.ب) ما می‌توانیم به طور غیر رسمی از یک معنی غیر رسمی استفاده کنیم و خود را وادار به انجام کاری کنیم و یا کار را با یک شغل انجام دهیم.. باید تکالیفم رو تموم کنم. بالاخره همه چیز رو بسته‌بندی کردیمدر اینجا موضوع (۱، ما) است که باید تکالیف را انجام دهیم و چمدان‌ها را جمع کنیم.۳ به معنای تجربهما می‌توانیم از الگوی یکسانی با مفهوم "تجربه چیزی" استفاده کنیم، که اغلب چیز ناخوشایندی است. سوژه کسی است که چیزی اتفاق می‌افتد. ما یک پنجره شکسته در طوفان داشتیم.. خواهرم یه مقدار پول دزدیده


صفحه ۱۴۱ "بازی غیر فعال" و "gerund"۱۱۲ متغیر منفعل به - و gerund۱ نوعمنفعل فعالبازی کردن برای بازی کردنinfinitive برای بازی کردن بسیار عالی بود.Gerund بازی می‌کردندPerfect که نواخته شده بودشکل انفعالی با یک participle منفعل (بازی شده) پایان می‌یابد.یادداشتشکل‌های انفعالی گاهی اوقات به جای این که باشند، به دست می‌آیند. ۱۰۷انتظار ندارم کسی را به عروسی دعوت کنم. احتمال گیر افتادن در ترافیک در ترافیک وجود ندارد.۲ الگوهاواکنش منفعل به - و gerund می‌توانند به شکل اشکال فعال به عنوان مثال بعد از چند فعل یا صفت ظاهر شوند.بسوی - infinitiveمن انتظار دارم که به عروسی دعوت شوم. انتقاد عمومی از آن وحشتناک است. من دوست دارم این زباله‌ها هرچه زودتر از بین بروند.یادداشتبعد از تصمیم‌گیری و توافق، ما از یک بند محدود با آن استفاده می‌کنیم. ۲۴۲ (۲) ما به این نتیجه رسیدیم که زباله‌ها باید پاک‌سازی شوند.بعد از این ترتیب می‌توانیم از الگوی to با for استفاده کنیم.ما ترتیبی دادیم که این آشغال‌ها را پاک کنند.کامل به - infinitiveدلم می‌خواست وقتی برگشتم این آشغال‌ها را پاک می‌کردم.gerundبازرسی شدن توسط افسران گمرک ناخوش آیند است.خطر گیر افتادن در ترافیک ترافیک وجود ندارد. می‌ترسیدم به او بخندم. دولت تلاش کرد تا کتاب منتشر شده را متوقف کند.یادداشتپس از پیشنهاد، توصیه، توصیه و توصیه می‌کنیم که از یک ماده محدود با آن استفاده کنیم. * ۲۴۲ (۲) وزیر پیشنهاد کرد که این کتاب باید ممنوع شود.gerund بی‌نقصمن از اینکه تو را احمق کرده بودم ناراحت شدم.۳ استفاده از اشکال غیر فعالموضوعات را در بنده‌ای فعال و منفعل مقایسه کنید.دوست دارم یه نفر این چرندیات رو پاک کنه تلافی کنم، این آشغال را دوست دارم که از اینجا دور باشم.در فعال، موضوع شرط یک فرد، نماینده است. در غیر این صورت، این rubbish است، چیزی 

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

learn english speed

 

 وعده رها کردن خودداری کنیدجایزه‌ای که برای فروش به فروش بدهکار به شما ارسال می‌شود، تحویل دادن و پرداخت دست‌مزد را به شما خواهد داد


۱۳ - صفحه ۱۳۸۱۰۹ سازگاری با افعال گزارش دهیدو الگوی خاص با افعال گزارش دهی وجود دارد.فعال: آن‌ها می‌گویند که فیل‌ها حافظه خوبی دارند. گفته می‌شود که می‌گویند فیل‌ها هوای خوب دارند و می‌گویند که خاطرات خوبی دارند.یک نمونه از هر الگوی در این پاراگراف وجود دارد.STONEHENGEدر حال حاضر اینطور فکر می‌شود که استون Stonehenge یک حلقه سنگی بزرگ از حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد مسیح است. تا همین اواخر، این دایره، یک معبد روحانی و مکانی برای قربانی کردن انسان بود، اما در واقع اینطور نیست. سنگ‌ها را کنار گذاشتندمدت‌ها قبل از آن که کاهنان به انگلستان بیایند.۱ + فعل و انفعال غیرفعال + شرط محدودتصور می‌شود که این Stonehenge از حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد قدمت دارد.این الگو اغلب در گزارش‌های خبری بکار می‌رود که نیازی به ذکر منبع اطلاعات نیست.گزارش شده‌بود که ارتش از مرز عبور کرده‌است.نشان‌داده شده‌است که این نظریه درست است.پیشنهاد شده‌است که قیمت‌ها سال آینده افزایش یابد.در الگوی ۱ ما می‌توانیم از این افعال استفاده کنیم:

اقرار کن

اعلام کنید

امید

پیشنهاد کنید

show

قبول

discover

قصد داشتن

ثابت کن

ایالت

allege

تاسیس

می‌دانم

توصیه می‌کنم

پیشنهاد

اعلام کرد

تخمینی

اشاره کرد

افسوس

فرض کنیم

فرض کنیم

انتظار داشته باشید

توجه کنید

گزارش

فکر کن

باور کنید

توضیح بدهید

شی

درخواست

فهمیدی؟

claim

ترس!

توجه کنید

reveal

 

در نظر بگیرید

احساس می‌کنی

فرض کنید

بگویید

 

تصمیم‌گیری

... پیدا کنید

قول بدهید

ببین

 

۲ فعل و انفعال منفعل + به - infinitiveاین الگوها را مقایسه کنید.الگوی ۱: تصور می‌شود که Stonehenge از حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد قدمت دارد. الگوی ۲: Stonehenge به تاریخ حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد فکر می‌شود.در الگو ۲ ما می‌توانیم از این افعال استفاده کنیم:

allege

اعلام کنید

... پیدا کنید

فرض کنید

ببین

فرض کنیم

discover

قصد داشتن

ثابت کن

show

باور کنید

تخمینی

می‌دانم

گزارش

فرض کنیم

claim

انتظار داشته باشید

منظورم ای نه که …

reveal

فکر کن

در نظر بگیرید

احساس می‌کنی

توجه کنید

بگویید

فهمیدی؟

The می‌تواند کامل یا پیوسته باشد، و یا می‌تواند غیر فعال باشد.به ارتش گزارش شده‌بود که از مرز عبور خواهد کرد.معلوم است که متهم در گذشته بشدت رفتار کرده‌است.تصور می‌شود که استون Stonehenge بیش از ۵۰۰ سال است که ساخته شده‌است.


صفحه فعال در صفحه فعال یا فعالیادداشتما می‌توانیم از این الگو با سوژه در آنجا استفاده کنیم.در نظر گرفته‌شده شانس کمی برای این برنامه وجود دارد.۳ + فعل و انفعال منفعل + to - infinitiveفعال: این کمیته موافقت کرد تا از این ایده حمایت کند. منفعل: موافقت شد که از این ایده حمایت کنید.ما می‌توانیم از این الگو تنها با افعال موافق، تصمیم‌گیری و پیشنهاد کنیم.۴ عامل مربوط به افعال و گزارشما می‌توانیم نماینده را در هر سه الگو بیان کنیم.بی‌بی‌سی گزارش داد که ارتش از مرز عبور کرده‌است.این تئوری توسط دانشمندان نشان‌داده شده‌است تا درست باشند.این کمیته توسط کمیته برای حمایت از این ایده مورد موافقت قرار گرفت.۱۱۰ غیرفعال + to - infinitive یا participle فعالبرخی از الگوها با فعل + مفعول + infinitive / participle فعال معادل منفعل هستند.۱ infinitiveفعال: پلیس به رانندگان توصیه می‌کند از یک مسیر جایگزین استفاده کنند. به رانندگان توصیه می‌شود که از یک مسیر جایگزین استفاده کنند.ما می‌توانیم از این الگوی انفعالی با افعال مثل تعریف، درخواست، متقاعد کردن، هشدار دادن، هشدار دادن، و افعال مثل نیرو، اجازه، * ۱۲۲ (۲ b) استفاده کنیم.یادداشتهمچنین می‌توانیم از یک شرط محدود بعد از the منفعل استفاده کنیمبه رانندگان توصیه می‌شود که مسیر جایگزین مورد استفاده قرار گیرد.فعال: تروریست‌ها گروگان‌ها را آزاد کردند. منفعل: گروگان‌ها مجبور به دراز کشیدن شدند.در الگوی انفعالی، ما همیشه از یک to (برای دروغ گفتن) استفاده می‌کنیم، حتی اگر فعال باشد (دروغ). این اتفاق بعد از ایجاد و بعد از افعال ادراک، رخ می‌دهد.همان طور که می‌بینید.یادداشتما اغلب اجازه نمی‌دهیم در حالت انفعالی عمل کنیم. به جای آن به ما اجازه استفاده از آن داده می‌شود.گروگان‌ها اجازه داشتند با هم حرف بزنند.۲ participle فعالفعال: ردیابی، زنی را دید که جواهرات را در کیفش می‌گذاشت.منفعل: زن دیده شد که جواهرات را در کیف او قرار می‌دهد.فعال: مقامات ما را برای نیم ساعت منتظر نگه داشتند. فقط نیم ساعت منتظر ماندیم.در این الگو ما می‌توانیم از افعال ادراک (مشاهده) و صید، پیدا کردن، حفظ، ترک، هزینه، 

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

نباشد)


۱۲ modal ۱۲۴ - ۱۲۴۳ احتمال در گذشتهمی / ممکن است / می‌تواند + کامل به چیزی در گذشته اشاره کند که احتمالاً درست است. ممکن است میراندا به قطار نرفته باشد. (= شاید میراندا به قطار رسیده باشد)، قطار ممکن است به تاخیر افتاده باشد.(= شاید قطار به تاخیر افتاده‌است) این نامه می‌توانست در پست از دست برود.(= این امکان وجود دارد که این نامه در پست از دست رفته باشد).یادداشتممکن است این کار می‌تواند به این معنی باشد که یک فرصت برای انجام کاری گرفته نشده است. ۹۸ (۳ d) می‌توانستم شکایت کنم، اما تصمیم گرفتم که این کار را نکنم.۹۸ توانایی: می‌تواند، می‌تواند، می‌تواند۱ می‌تواند و می‌تواندما از این افعال استفاده می‌کنیم تا بگوییم چیزی ممکن است به این دلیل که فردی توانایی انجام آن را دارد. ما از زمان حال و می‌توانیم برای گذشته استفاده کنیم.نیکولا می‌تواند شطرنج بازی کند.میتونی یه دایره کامل بکشی؟ما نمی تونیم این پیانو رو حرکت بدیم خیلی سنگینه.وقتی شش سالش بود، میتونم شطرنج بازی کنم.پدربزرگم می تونست راه بره.منفی را نمی‌توان به عنوان یک کلمه نوشت. شکل کوتاهی دارد.همچنین توانایی فیزیکی یا ذهنی ما نیز می‌تواند برای یک فرصت، فرصتی برای انجام کاری باشد.وقتی خوب است می‌توانیم در باغ بنشینیم.وقتی در aflat زندگی می‌کردیم، نمی‌توانستیم سگ نگه داریم.نکته: با برخی از افعال، می‌توانیم از یک استرس ساده برای توانایی استفاده کنیم.من (می‌تونم) فرانسه صحبت کنم. ما نمی‌توانستیم دستورالعمل را درک کنیم.ب به عنوان مثال می‌تواند یک ادراک را بیان کند، به عنوان مثال، من می‌توانم نوری را ببینم، * ۶۲ (۷).۲ قادر به انجام این کار باشیددر حال حاضر کمی رسمی‌تر و کم‌تر از حد معمول است.دانش آموزان از قبل خوانده می‌شوند / در حال حاضر قادر به خواندن هستند. دوشس می‌تواند پرواز کند / قادر به پرواز با هواپیما است.ما قادر به (نه نمی‌توانیم) به شکل کامل و یا ing باشیم.آقای فرای چند سال بیمار بوده‌است. مدتی است که نتوانسته است کار کند.خوب است که بتوانید استراحت کنید.توانایی صحبت کردن با زبان یک مزیت بزرگ است.ما از توانایی یا فرصت آینده استفاده می‌کنیم.زمانی که این درس را به پایان رساندید، قادر خواهید بود دیگران را با مکالمه sparkling تحت‌تاثیر قرار دهید.یک روز مردم قادر خواهند بود که به یک تور بسته از منظومه شمسی بروند.


صفحه ۱۲۵ تا ۹۹ موقعیت:اما ما معمولاً از آن استفاده می‌کنیم تا یک اقدام احتمالی آینده را پیشنهاد کنیم. ما می‌توانیم بعداً در مورد جزئیات آن بحث کنیم.۳ می‌توان و این کار را انجام داددر گذشته تفاوت بین توانایی عمومی و توانایی منجر به یک عمل می‌شود. برای یک توانایی عمومی که ما از آن استفاده می‌کنیم یا قادر به انجام آن هستیم. کوین می‌توانست راه برود / وقتی تنها یازده ماه داشت می‌توانست راه برود.اما ما از آن‌ها استفاده کردیم / قادر به صحبت در مورد یک اقدام در یک موقعیت خاص بودیم، زمانی که فردی توانایی انجام کاری را داشت و آن را انجام داد.مرد زخمی توانست وارد یک باجه تلفن شود. مرد زخمی نتوانست به یک باجه تلفن برود.همچنین می‌توانیم معنی را با مدیریت موفق و یا موفق بیان کنیم.کارآگاه‌ها نتونستن قاتل رو شناسایی کنن کارآگاه‌ها موفق شدند که قاتل رو شناسایی کننداما در نکات منفی و سوالاتی که ما می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم / یا قادر به انجام آن هستیم یا می‌تواند به این دلیل که نمی‌گوییم این عمل واقعاً رخ داده‌است.کاراگاهان قادر به تشخیص هویت نبودند / نمی‌توانستند قاتل را شناسایی کنند. می‌توانی بلیط بگیری؟ می‌توانی برای این نمایش بلیط بگیری؟یادداشتاستفاده از آن ایمن‌تر است / قادر به درک این مساله است که این پرسش را می‌توان به عنوان یک درخواست تلقی کرد. می‌توانی بلیط بگیری؟ می‌تواند یک معنی باشد "لطفا بلیط بگیرید".ما معمولاً می‌توانیم با افعال ادراک و افعال فکری، با افعال ادراک و افعال تفکر استفاده کنیم.دودی را که در افق دیده می‌شد می‌دید.ما درک می‌کنیم که امیلی ترجیح داده تنها باشهگفتن اینکه یک نفر توانایی یا شانس انجام کاری را دارد اما این کار را نمی‌کند، ما می‌توانیم انجام دهیم.می‌توانست به آنجا برود، اما تصمیم گرفت تا جایی که هست صبر کند.میتونست بلیط بگیره ولی فقط چیزای گرون قیمت برامون باقی مونده بود.یادداشتهمچنین می‌تواند یک اقدام گذشته را بیان کند که احتمالاً رخ داده‌است. ۹۷ (۳)قاتل می تونسته بیاد اینجا و جسد رو ول کنه ما هنوز نمی‌دانیم او این کار را کرده یا نه.همچنین می‌تواند به معنای "قادر به" باشد.. نمی تونه کارت رو انجام بده من در این کار نومید کننده خواهم بود.اگر این کارخانه مدرن‌سازی شود، این کارخانه می‌تواند کالاهای بسیار بیشتری تولید کند.۹۹ موقعیت Unreal:۱. این جملات را مقایسه کنید.ما میخوایم کباب درست کنیم. اوه، خیلی خوب میشهفکر می‌کنیم کباب داریم. اوه، خیلی خوب میشهاین یک پیش‌بینی در مورد آینده، در 

  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

آموزش زبان

آموزش زبان

 

صفحه ۹۳ ۶۸، گذشته کامل و کامل گذشتهزمان حال و گذشته را مقایسه کنید.زمین تمیز است. من آن را شستم.کف اتاق تمیز بود. آن را شسته بودم.ما همچنین می‌توانیم از گذشته برای یک دولت استفاده کنیم.شش ماه بود که با هم دوست بودند.در آن زمان همه چیز مرتب به نظر می‌رسید.مرد مسلح به مدت آموزش زبان سه سال در زندان بوده‌است.نکته برای گذشته کامل در صورت - بندها، ۲۵۷ (۶).۳ از سادگی و گذشته کامل گذشتهصحبت کردن در مورد یک عمل در گذشته ما از ساده کردن گذشته استفاده می‌کنیم.این چراغ یکی جدید است. هفته پیش خری آموزش زبان دمش. هفته پیش آن را نخریده بودم.ما همچنین از زمانی ساده استفاده می‌کنیم که یک عمل مستقیماً بعد از دیگری انجام می‌شود، زمانی که کسی به سرعت واکنش نشان می‌دهد.وقتی شلیک به صدا درامد همه خود را روی زمین انداختند.برای اینکه بگویم آموزش زبان یک نفر یک عمل را تمام کرد و بعد کار دیگری انجام داد، ما از هر دو که … انجام داده بودیم و بعد از آن انجام دادیم، استفاده کردیم.وقتی میراندا نامه را نوشت، بیرون رفت تا آن را پست کند.پس از آن که میراندا نوشت، نامه را نوشت و رفت تا آن را پست کند. وقتی آموزش زبان میراندا این نامه را نوشت، رفت تا آن را پست کند.یادداشتبرای گذشته، به ندرت و نه زودتر، * ۲۵۰ (۵).وقتی تلفن زنگ خورد هنوز ننشسته بود.گاهی اوقات انتخاب از گذشته ساده یا گذشته می‌تواند تفاوت بین معنا را ایجاد کند.وقتی رئیس از راه رسید، جلس آموزش زبان ه شروع شد. (رئیس وارد شد و جلسه شروع شد) وقتی که رئیس وارد شد جلسه شروع شده‌بود.(جلسه قبل از رسیدن رئیس شروع شد) وقتی که مکس شروع به صحبت کرد، میراندا گوشی را گذاشت.(= زمانی که مکس شروع به صحبت کرد …)وقتی مک آموزش زبان س گفته بود، میراندا گوشی را گذاشت. (= زمانی که مکس در حال صحبت کردن بود …)ما گاهی اوقات بعد از قبل و یا تا زمانی که ممکن است از گذشته عالی استفاده کنیم.قبل از اینکه برشته شود، تستر اشتباه می‌کرد و یک تکه نان برشته می‌کرد.ما نمی‌خوا آموزش زبان هیم صبر کنیم تا کارمان تمام شود / کار را تمام کنیم.۴. استفاده از گذشته کاملاً کاملما از گذشته کاملاً کامل برای یک اقدام در طول یک دوره در طول یک دوره زمانی گذشته استفاده می‌کنیم.تا آن زمان همه چیز به خوبی پیش رفته بود.ساربان که در تصادف مر آموزش زبان د، مشروب خورده بود.یه زن توی سوپر مارکت غش کرد زیر کلاهش یک مرغ یخ زده بیرون کشیده بود.زمان حال و گذشته را مقایسه کنید.دستام خیسه داشتم زمین رو می‌شستمدسته‌ایم خیس بودند. کف اتاق را می‌شستم. آموزش زبان 

 

۹ verb tenses و ASPECTSPAGE ۹۴۵ - گذشته کامل و دیگر شکل‌های گذشتهگذشته را با کامل و کامل مقایسه کنید.دوره زمان: داشتم چمن‌ آموزش زبان ها را درو می‌کردم. خسته بودم. عمل کامل: من چمن‌ها رو کوتاه می‌کردم به نظر خوب میومدگذشته کاملاً پیوسته (درو شده) روی این اقدام متمرکز است. ماه کامل (درو شده) بر روی نتیجه عمل تمرکز دارد.وقتی می‌گوییم چقدر طول می‌کشد، معمولاً از فرم پ آموزش زبان یوسته استفاده می‌کنیم. وقتی می‌گوییم که چند، ما از آن استفاده نمی‌کنیم.داوطلبان دیروز جعبه‌های جمع‌آوری خود را آوردند. آن‌ها تمام صبح مشغول جمع‌آوری پول بودند. آن‌ها صدها پوند پول جمع کرده بودند.گذشته پیوسته و پیوسته را مقایسه کنید.زمانی که دبی را دیدم، او گلف بازی می‌کرد. (من او را در وسط بازی دیدم).وقتی دبی رو دیدم، گلف بازی می‌کرد. (من او را بعد از بازی دیدم).۶۹ بررسی اجمالی: استفاده از tenses و جنبه‌ها

آموزش زبان

۱ ارائه پیوسته آموزش زبان * ۶۴در وسط یک عمل، من این کمدی را تماشا می‌کنم.یک برنامه موقتی که من در اواخر این هفته کار می‌کنم.۲ حال حاضر کامل * ۶۵یک عمل در زمان حال که من نامه را نوشته‌ام. یک سری اقدامات تا زمان حاضر، چند بار بسکتبال بازی کرده‌ام.یک هفته است ک آموزش زبان ه من اینجا هستم.۳ از زمان پیوسته ۶۶یک اقدام در طی یک دوره زمانی گذشته، در آن زمان باران می‌بارید.۴ حال حاضر کامل و کاملیک اقدام در طول یک دوره تا زمان حال، تمام روز باران می‌بارد.۵ گذشته کامل و کامل ۶۸یک عمل در طول یک دوره زمانی به طول انجامید که ساعت‌ها در حال باریدن بود.ساده * ۶۴در حال حاضر از کمدی خوشم می‌آید.یک روتین دائمی که در اواخر بیشتر روزها کار می‌کنم.از ساده * ۶۵یک عمل در گذشته دیروز نامه را نوشتم.یک سری کاره‌ای گذشته که من سال‌ها پیش بسکتبال بازی کردم.یک هفته / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / /گذشته * ۶۸ * * * * * * * * * * * *یک حرکت قبل از یک دفعه دیگر باران متوقف شد.یک وضعیت قبل از زمان گذشتههوا وحشتناک بود.

 آموزش زبان سب

ص آموزش زبان فحه ۹۵۱۰ آینده۷۰ خلاصهاین مورد خبر در مورد چیزی در آینده است.شکست برای بستناین فیلم دیروز اعلام شد که سینما ماکسیم در ماه نوامبر تعطیل خواهد بود. صاحب ساختمان، آقای چارلز پیترز، آن را به یک شرکت سازندگان فروخته‌است، کهتا یک بلوک از آپ آموزش زبان ارتمان‌های قدیمی people's را در محل بسازند. سینما تبدیل بهآقای پیترز گفت: باید فرار کرد. آخرین عملکرد در روز شنبه ۱۷ نوامبر است، و پس از آن سینما بعد از شصت سال کار در این زمینه تعطیل خواهد شد. این شهر بار دیگر تکرار نخواهد شد. آقای دادلی آموزش زبان (۶۷) وقتی سینما بسته می‌شود بازنشسته می‌شود. در آینده، goers سینما باید ده مایل به نزدیک‌ترین سینما سفر کنند.راه‌های مختلفی برای بیان آینده وجود دارد.* * * * * * * * * * * * * * * * * *سینما در ماه نوامبر بسته خواهد شد.برای آخرین بار درها رار می‌بندم.هفتاد و پنج ساله می‌شود.سینما بزودی تعطیل می‌شود.فرم پر تنش را ارائه کنید * ۷۳سینما در ماه نوامبر بسته می‌شود.سینما در ۱۷ نوامبر تعطیل شد.آیا می‌خواهید ادامه دهید؟ ۷۴انتخاب شکل به این بستگی دارد که آیا ما درباره آینده پیش‌بینی می‌ آموزش زبان کنیم، یا قصد داریم یا درباره طرحی برای آینده صحبت می‌کنیم، و غیره.پیوسته در آینده ۷۵ سالسینما فروخته می‌شود و در ماه نوامبر بسته خواهد شد.۷۶ تا ۷۶این فیلم در ماه نوامبر اعلام شد.حال حاضر در یک بند فرعی ۷۷ قرار دارد.روزی غم‌انگیز خواهد ب آموزش زبان ود که سینما بسته شود.

 آموزش زبان سبشس

۱ آموزش زبان ۰ آیندهروش‌های دیگر بیان آینده ۷۸آقای دادلی داره بازنشسته می شه.ممکنه به زودی بازنشست بشهاو قصد دارد در ماه نوامبر بازنشسته شود.آینده کامل * ۷۹این سینما شصت سال است که در تجارت بسر می‌برد.نگاهی به جلو از گذشته * ۸۰اقای دادلی قص آموزش زبان د داشت به کار ادامه بدهد، اما کارش را از دست داد.OVERVIEW: آینده - ۸۱۷۱ ویل و بایدما از شکل باز + باز برای آینده استفاده می‌کنیم.این کتاب زندگی شما را تغییر خواهد داد. ما نتایج امتحانات خود را در ماه اوت خواهیم دانست.goers باید ده مایل به نزدیرک‌ترین سینما سفر کنند.آیا ممکن است فردا مرا دوست داشته باشی؟ این شهر دیگر مثل سابق نخواهد بود. ویل یک شکل کوتاه دارد و شکل کوتاهی نخواهد داشت.در اولین فردی که ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم یا باید در مورد آینده صحبت کنیم.معنای آن یرک‌سان است.فردا در خانه خواهم بود.ما به زودی فرصت دیگری خواهیم داشت. در آمریکا کم‌تر معمول است.ما معمولاً با موضوعات دیگر از آن استفاده نمی‌کنیم.او فردا در خانه نخواهد بود.یادداشتیک فرم کوتاه نباید داشته باشد. فردا اینجا نخواهم بود.ویل اغلب آیند آموزش زبان ه را به عنوان حقیقت بیان می‌کند، چیزی که ما نمی‌توانیم کنترل کنیم. این یک پیش‌بینی، یک عقیده قطعی درباره آینده است.جنوب انگلستان امشب ابری و طوفانی خواهد ماند.پدرم حداقل به مدت دو هفته در بیمارستان خواهد بود.گاهی اوقات می‌توانیم از من ربرای یک تصمیم فوری استفاده کنیم.داره بارون میاد. من چتر می‌خرم.. فکر کنم سوپ رو داشته باشم، لطفاما در مورد آنچه که گفته می‌شود، بیشتر و یا کم‌تر تصمیم‌گیری می‌کنیم. آن را با هم مقایسه کنید.من کارت‌پستال خواهم خرید. (من اکنون در حال تصمیم‌گریری هستم.)من چند کارت‌پستال خواهم خرید. (من قبلاً تصمیم گرفته‌ام)یادداشتویل یک اقدام قطعی را در آینده بیان می‌کند، نه فقط یک آرزو.اقدام: خرید کردن یک مغازه در اینجا. من کارت‌پستال خواهم خرید. بسیار خوب، منتظرت خواهم بود.کاش می خوام چند ت آموزش زبان ا کارت‌پستال بخرم اما هیچ پولی ندارمویل گاهی از تمایل خود ابراز تمایل می‌کند.جیم آن را برای تو ترجمه خواهد کرد. او ایتالیایی صحبت می‌کند.می‌نشینم و میل دارم روی زمین بنشینم.. برام مهم نیستر

آموزش زبان سیب

صفحه ۹۷ آموزش زبان هفتاد و یکمعدم تمایل و یا یک امتناع قاطعانه را نشان نخواهد داد.دکتر این وقت شب نمی‌آید. من این مزخرفات را تحمل نخواهم کرد.یادداشتهمچنین زمانی که سوژه یک فرد نیست نیز می‌توانیم از آن استفاده کنیم.اتومبیل حرکت نخواهد کرد. این پیچ به درستی انجام نخواهد شد.ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم / ما اراده و اراده خود را به شما پیشنهاد، قول‌ها و...پیشنهاد: در را برای شما باز خواهم کرد. اوه، متشکرم.قول میدم، من بهترین کارم رو برای کمک به تو انجام میدمدعوت: نمیخوای بشینی؟خواهش می‌کنم یه کاری برام می‌کنی؟زمانی که ما نمی‌توانیم تصمیم بگیریم، باید از من برای مشاوره یا پیشنهادها استفاده کنیم.این گل‌ها را کجا بگذارم؟ من یک گلدان می‌گیرم.آخر این آخر هفته چه کار کنیم؟همچنین می‌توانیم از آن برای یک پیشنهاد استفاده کنیم.اجازه می‌دهید در را برای شما باز نگه دارم؟ اوه، ممنون. میتونیم از تو برای یه قولی استفاده کنیمتو اولین نفری خواهی بود که خبردار می‌شوی.. قول میدمویل گاهی به دستورها رسمی استفاده می‌شود. آن نظم را به عنوان یک اقدام قطعی در آینده بیان می‌کند. این امر بر قدرت گوینده تاکید دارد.فوراً ساختمان را ترک می‌کنید.. لباس فرم پوشیده میشهگاهی اوقات برای قوانین رسمی استفاده می‌شود.منشی باید به این ملاقات دو هفته مهلت بدهد.۷۲ سالهما برای وضعیتی که به آینده اشاره می‌کند به شکل باز + باز خواهیم رفت.ساعت ده است. دیرم ون می شه. این نرده به زودی سقوط خواهد کرد. ما می‌توانیم از زمانی که قرار است دیر کنیم را ببینیم، و ما می‌توانیم از وضعیت حصار ببینیم که سقوط خواهد کرد. براساس این شرایط پیش‌بینی یک پیش‌بینی را بیان کنید.نکته در کلام غیر رسمی که قرار است برخی اوقات تلفظ شود / g / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / /ما همچنین می‌توانیم برای یک هدف فعلی از آن استفاده کنیم.من می‌خواهم کار خودم را شروع کنم. من در تمام عمرم اینجا زندگی نخواهم کرد. اونا میخوان یک سری people's قدیمی درست کنن.در اینجا هدف به اقدام آینده اشاره دارد. می‌خواهم شروع کنم که می‌خواهم شروع کنم / من تصمیم گرفته‌ام شروع کنم.برای مقایسه قرار گرفتن و خواستن، * ۷۴.نکته: ما می‌توانیم بدون اشاره به فردی که قصد دارد از آن استفاده کنیم. این آپارتمان‌ها برای افراد مسن خواهند بود.ب با افعال حرکتی، به خصوص رفتن و آمدن، ما اغلب از زمان فعلی به جای رفتن استفاده می‌کنیم.. یه دقیقه دیگه میرم بیرون من باید یه کم خرید کنمباربارا امشب برای گپ زدن میادمن می‌روم بیرون و باربارا هم به این طرف و آن طرف می‌رود، اما کم‌تر معمول است.

آموزش زبان ریسل

صفحه آینده۷۳ شکل ممکن برای آینده وجود داردما از حال حاضر برای کاری که فرد قرار است انجام دهد استفاده می‌کنیم.من امشب "گوین" رو توی کلوب می‌بینم فردا چیکار می‌کنی؟ جولی میره فلوریدااین پیشنهاد نشان می‌دهد که جولی کارهایی مانند خرید بلیط خود انجام داده‌است.معنای آن مشابه این آموزش زبان  است که قصد داریم قصد خود را داشته باشیم، و در بسیاری از زمینه‌ها می‌توانیم از هر کدام از این فرم استفاده کنیم.ما در حال بازدید از این کشور هستیم / در آخر هفته به دیدار دوستان می‌رویم.توجه داشته باشید که یک قرار "قرار"  آموزش زبان نباید با شخص دیگری باشد.امروز بعد از ظهر دارم یه سری خرید می‌کنم. من یه شب خیلی زود دارماین به این معنی است که من روز خود را تنظیم کرده‌ام تا بتوانم این کارها را انجام دهم، ب ما نمی‌توانیم از یک فعل دولتی در ادامه استفاده کنیم.گوین "ام آموزش زبان شب تو کلاب می مونه"گوین "قرار نیست امشب تو کلاب باشه"۲ ما گاهی اوقات می‌توانیم از ساده کنونی برای آینده استفاده کنیم، اما تنها برای چیزی که به عنوان بخشی از یک برنامه زمانی می‌بینیم.رقابت پایانی جام در هفتم ماه مه برگزار خواهد شد. قطار د آموزش زبان ر ۱۶.۴۰. حرکت می‌کند.ما در بیرمنگام تغییر می‌کنیم. چه ساعتی در هلسینکی می‌رسید؟ما از ساده کنونی برای تصمیم‌گیری و یا مقاصد استفاده نمی‌کنیم.من اون کیسه رو برات حمل نمی‌کنم. اونا به زودی یه سری آپارتمان درست میکنننکته برای بیان سراده در بنده‌ای فرعی، * ۷۷.۷۴ ویل، به حال حاضر یا به حال حاضر ادامه خواهد یافت؟هر دو می‌توانند پیش‌بینی‌های خود را بیان کنند.انتظار دارم باران ببارد. در آخر هفته‌ها همیشه باران می‌بارد.باران می‌بارد. به اون ابرها نگاه کنپیش‌بینی با قرار دادن آن بر مبنای وضعیت فعلی است.گاهی اوقات ما می‌توانیم از هر کدام از این فرم با تفاوت کمی در معنا استفاده کنیم.یک روز خورشید خنک خواهد شد.. یه روز خورشید داره آروم میشهاین جمله را می‌توان بیان کرد که شواهد موجود برای این پیش‌بینی وجود دارد.ما اغلب از آن استفاده می‌کنیم، مطمئنم، فکر می‌کنم، فکر می‌کنم، و احتمالاً.فکر کنم وقت قهوه داریماحتمالاً یه عالمه آدم توی دیسکو هستنزمانی که اقدام آینده بسیار نزدیک باشد، ما قصد داریم (نه). کمک! دارم می‌افتم! حالم به هم می‌خورد!یادداشتمعانی این verb را مقایسه کنید.سینما سال گذشته تعطیل شد. سینما بسته شده‌است. (در گذشته) (اقدام گذشته مربوط به زمان حال)سینما در ماه نوامبر بسته خواهد شد. سینما بزودی تعطیل می‌شود.(در آینده) (اقدام آینده مرتبط با حال)

آموزش زبان یسر  آموزش زبان 
  • صفحه آموزش زبان ۹۹۷۵ آینده: انرجام خواهد شدزمانی که در مورد مقاصد، طرح‌ها و تنظیمات صحبت می‌کنیم، باید به طور پیوسته و یا به طور مستمر ادامه دهیم، اما نه.ما باید امشب بیرون غذا بخوریم. (ما تصمیم گرفته‌ایم که غذا بخوریم)ما امشب غذا می‌خوریم. (ما ت
  • رتیبی داده‌ایم که بخوریم) ما فقط برای یک تصمیم فوری استفاده می‌کنیم.اینجا  آموزش زبان گرمه.. من یه پنجره باز می‌کنمپل از آشپزخانه استفاده می‌کند. آشپزی کردن برای بعضی از دوستان. بسیار خوب، پس ما بیرون غذا خواهیم خورد.به این مکالمه در پایان کار بعد از ظهر جمعه نگاه کنید.چند روز بعدپس دوشنبه میبینمتاوه، من اینجا نخواهم بود آریا به شما نگفتم؟. چند روز مرخصی می‌گیرم من به تعطیلات می‌روم. تا یک هفته دیگر از اینجا دور می‌شوم.نه، تو نگفتی. کجا میری؟پولی: ولسوالی دریاچه. می‌خواهم
  • کمی راه بروم.اوه، خ
  • یلی خوب میشه. خب، امیدوارم زمان خوبی داشته باشی. آموزش زبان  ممنون. هفته بعد میبینمتپولی این خبر را با استفاده از حال و قصد و نیت خود به او می‌دهد.. چند روز مرخصی می‌گیرم. میرم یه کم قدم بزنمما نمی‌توانیم در این زمینه از آن استفاده کنیم. اما ب
  • عد از ذکر یک طرح و یا قصد، اغلب برای جزئیات بیشت آموزش زبان ر و توضیحات بیشتر استفاده می‌کنیم.من به تعطیلات می‌روم. تا یک هفته دیگر از اینجا دور می‌شوم.می‌خواهم کمی راه بروم. اوه، خوب است.آن‌ها می‌خواهند آپارتمانی بسازند. این کار حدود شش ماه طول
  • خواهد کشید.یادداشتما اغلب در یک ج آموزش زبان مله با یک شرط استفاده می‌کنیم. * ۲۵۷ (۳) اگر من یک نقشه را قبول نکنم، راه خود را از دست خواهم داد.گاهی اوقات یک شرط درک می‌شود اما بیان نمی‌شود.ممکن است تسلیم شوم. (اگر این کار را انجام دهید) از آن پشیمان خواهید شد (اگر این کار ررا انجام دهید).۷۵ آینده پیوسته آینده: انجام خواهد شدما از participle فعال + + فعال برای یک اقدام در طول یک دوره از زمان آینده استفاده می‌کنیم. این به این معنی است که ما در وسط یک عمل قرار خواهیم گرف
  • ت.ساعت چهار دیگر نمی‌ت آموزش زبان وانم شما را ببینم.. کار می‌کنمچه طور شما را شناختم؟ من منصف هستم، ۶ فوت قد بلند و من یه کت آبی می‌پوشمهنگامی که ملکه به زودی فرا می‌رسد، جمعیتی عظیم منتظر خواهند ماند.گذشته و آینده را مقایسه کنید.. من تازه
  • یه تعطیلی آموزش زبان  داشتم این بار هفته پیش در آفتاب دراز کشیده بودم.من به تعطیلات می‌روم. این دفعه هفته بعد من توی آفتاب دراز می‌کشم.این جملات را مقایسه کنید.جمعیت هنگامی که ملکه می‌رسد شادی می‌کنند.(او وارد خواهد شد و سپس جمعیت خوش
  • حال خواهد شد) جمعیت هنگامی که ملکه می‌رسد هلهله می‌کنند.(جمعیت قبل از رسیدن او شروع به هلهله می‌کنند.)یادداشتدر اولین فردی که ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم باید از آن استفاده کنیم.من در تمام روز برای امتحان تجدید نظر خواهم کرد.
  •  آموزش زبان 
    صرفحه ۱۰۰ آیندهما همچنین می‌توانیم از آن برای عملی که نتیجه یک برنامه یا نظم است، استفاده کنیم.امشب با مادرم تماس خواهم گرفت.. من همیشه جمعه‌ها بهش زنگ می‌زنمملکه به مدت ده دقیقه وارد خواهد شد.بزودی پستچی خواهد آمد.این سایت قرار است فرو
  • خته شود و بنابراین سینما در ماه نوامبر بسته خواهد شد.تماس تلفنی نتیجه برنامه منظم من اس آموزش زبان ت. ورود Queen's بخشی از برنامه اوست. بازدید postman's بخشی از روز کاری عادی او است.این جملات را مقایسه کنید.تصمیم: من فکر می‌کنم امروز ناهار ر
  •  
  • ا در رستوران خواهم
  • داشت.من دارم با "الکس" ناهار می‌خورمطبق معمول ناهار را در قم آموزش زبان قمه خواهم خورد.ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم و بپرسیم که آیا کسی قصد دارد با خواسته‌های ما هماهنگ باشد یا نه.امروز صبح از اداره پست میری؟ بله، چطور؟ میشه لطفااینوً  برام پست
  • کنید؟چقدر طول می‌کشد تا از زمین تنیس استفاده کنید؟ ما آن را تا س آموزش زبان اعت سه رزرو کردیم. پس از آن هم می‌توانید آن را داشته باشید.کی برگه‌ها را چک می‌کنید؟ احتمالاً هفته آینده.با شماره ۷۶ به آن مراجعه کنیدما از شکل باز + برای یک آرایش رسمی استفاده می‌کنیم.نخست‌وزیر قرار است از بوداپست بازدید کند.این دو رهبر آموزش زبان  برای گفت و گو در مورد تعدادی از مسائل تشکیل جلسه خواهند داد. این ال
  • گو اغلب در گزارش‌ه
  • ای خبری مورد استفاده قرار می‌گیرد.یادداشتاغلب در سرخط اخبار باقی می‌ماند.نخست‌وزیر از بوداپست دیدن می‌کند.همچنین می‌توانید یک سفارش را از طرف یک فرد در قدرت بیان کنید، به عنوان مثال یک معلم یا پدر.مدیر گفت: مدیر می‌گوید تو باید فوراً بیایی.تو نباید تا دیر
  • وقت بیدار بمونی.
  • هیچ‌کس از این ساختمون بیرون نمیره این چرخ‌دستی نباید از ایستگاه خارج شود.[۷۷] ساده موجود در یک ماده فرعیما اغلب از این روش ساده برای زمان آینده در یک عبارت اگر، زمانی که، قبل از، بعد از آن، تا زمانی که، تا زمانی که، تا زمانی که، استفاده می‌کنیم. این اتف
  • اق زمانی
  • که هر دو ماده درباره آینده هستند.اگر ساعت هفت همدیگر را ببینیم زمان زیادی خواهیم داشت.وقتی دوباره به کنار دریا حرکت می‌کند دادلی به کنار دریا می‌رود.صبر کن تا باران متوقف شود.زمانی که این نامه را دریافت می‌کنید، من در سنگاپور خواهم بود.به محض اینکه خبری شد بهم زنگ بزنبه محض اینکه خبری از من داشته باشی به من مربوط نمیشه.همین مساله در عبارات نسبی و عبارات اسمی اتفاق می‌افتد.برای کسی که بیش‌ترین امتیاز را دارد یک جایزه خواهد  آموزش زبان 
  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

۲۸

  آموزش زبان 

برچسب سوال صفحه۲ بررسی اجمالی: الگوها با برچسبسه الگوی اصلی وجود دارد.برچسب بیانیه


صفحه ۴۱ سوالات اکو و برچسب‌های بازتاب۲ برچسب‌های تکراریما یک برچسب بازتاب مانند یک برچسب سوال معمولی تشکیل می‌دهیم. ۳۴ (۱). یک شرح مثبت یک برچسب مثبت دارد و یک شرح منفی یک برچسب منفی دارد. (اما توجه کنید) ما به زودی به سمت خانه حرکت می‌کنیم. اوه، حالت خو به؟مکس با زیرکی نقش بازی کرد. واقعا؟رئیس حالش خوب نیست. نیست؟برادرانم نمی‌توانند شنا کنند. نمی‌توانند؟. این tags نشون میده که یه نفر چی گفته اوه، تو هستی؟ یعنی واقعا؟ صدا معمولاً بلند می‌شود.اوه، تو کی هستی؟ راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستی راستیاما اگر صدا پایین بیاید، این به این معنی است که گوینده علاقه‌مند نیست. ۵۴ (۲ c)نکته: یک برچسب بازتاب گاهی اوقات بدون وارونگی است.ما به زودی خونه را ترک می‌کنیم. واقعا؟b بعد از یک بیانیه مثبت، می‌تواند یک برچسب کوتاه + بیان داشته باشد.ما به زودی خونه را ترک می‌کنیم. تو کی هستی؟مکس با زیرکی نقش بازی کرد. او این کار را کرد، آیا او این کار را کرد؟مانند یک برچسب بازتاب ساده، این امر همچنین ابراز علاقه می‌کند. اگرچه اطلاعات جدید است، یک پیشنهاد وجود دارد که انتظار می‌رفت: شما هستید، آیا شما هستید؟ من این طور فکر می‌کردم. اما اگر اظهارات کوتاه در تناقض با محکومیت قبلی باشد، این موضوع باعث تعجب یا حتی ناباوری است. ما به زودی به سمت خانه حرکت می‌کنیم. تو که نیستی، هستی؟برادرانم نمی‌توانند شنا کنند. آن‌ها نمی‌توانند، نمی‌توانند؟ ج) می‌توانیم از یک برچسب منفی در پاسخ به یک بیانیه مثبت استفاده کنیم. این بیانگر توافق است.مکس با زیرکی نقش بازی کرد. بله، مگر نه؟روز قشنگی است. این طور نیست؟ خیلی جالب بود. بله، مگر نه؟اطلاعات در حال حاضر شناخته شده‌است؛ هر دو سخنران ماکس را دیده‌اند که نقش بازی را بازی می‌کند.


صفحه ۴۲۵ خارج شدن و جایگزینی کلمات۳۶ خلاصهاجتناب از تکرار * ۳۷گاهی اوقات بیرون می‌رویم و یا کلمات را عوض می‌کنیم تا از تکرار آن‌ها اجتناب کنیم. مفهوم باید از متن شفاف باشد.پس از ساعت کمکی * ۳۸ کلمات را رها کنید؟ آیا شما فیلم را دیدید؟ بله، دارم.خارج شدن از بند infinitive ۳۹ما کار رو تموم نکردیم، با اینکه امیدوار بودیماین عکس سال‌ها پیش پس از یک سوال مطرح شد: ۴۰ این عکس سال‌ها پیش گرفته شد. یادم رفت کجا.از فعل و انفعال فعل و انفعال متقابل استفاده کنید.آدریان استیک را انتخاب کرد و برای لوسی اسپاگتی درست کرد.صحبت کردن در ابتدای جمله ۴۲ لذت بردن از خودتان؟ (= آیا شما از خودتان لذت می‌برید؟)الگوها با این شکل، نه و غیره * ۴۳من فیلم را دیده‌ام. من هم همین طور.ما امیدوار بودیم که کارمون رو تموم کنیم، اما موفق نشدیمفیلم را دیدید؟ بله، فکر می‌کنم.تو توی این عکس هستی، ببین. اوه، پس من هستماقتصاد اکنون سالم است، اما آیا این گونه باقی خواهد ماند؟برخی روش‌های دیگر اجتناب از تکرار * ۴۴. یه سری کبریت لازم داریم مشکلی برامون پیش اومده؟ فیلم رو دیدم ولی ازش خوشم نیومدسبک‌های مخصوص * ۴۵کلمات را میتوان‌ در سبک‌های خاص به جا گذاشت: در برچسب‌ها، عناوین روزنامه‌ها، دستورالعمل‌ها و کارت‌پستال‌ها، و سبک توجه.نکته برای الگوها با یک صفت predicative، به عنوان مثال، اگر چه خسته، * ۱۹۹ (۵ c).


صفحه ۴۳ در حال خارج شدن از کلمات بعد از کمکی است۳۷ اجتناب از تکرارما گاهی یک کلمه یا عبارت را رها می‌کنیم، یا آن را با یک کلمه دیگر مثل a جایگزین می‌کنیم. این بخشی از یک مکالمه واقعی در یک مغازه است.CHOOSINGدستیار: این رنگ نسبتاً زیبا، یا دو یا سه بلوز قرمز، قرمز، و در اینجا یک رنگ بسیار خوب است. من می‌توانم آن را در روشنایی روز به شما نشان بدهم. و این یکی شصت و نه سال داره.مشتری: آیا آن‌ها همه یک‌سان هستند؟دستیار: بله. این‌ها پنبه هستند، بهترین پنبه ممکن است. بهترین کیفیت. و همچنین یک سبز بسیار خوب - من می‌ترسم که من چهارده سال داشته باشم.مشتری: این یک رنگ خوب است.(از م. آندروود و پی. شنونده بارهنگامی که مشتری وارد مغازه شد، از او خواست که کت و شلوار به تن کند. در حالی که او و دستیار به the نگاه می‌کنند، نیازی نیست که کلمه نیم‌تنه را تکرار کنید. واضح است که موضوع بحث چیست.... و اینجا یک رنگ بسیار خوب است. (= اینجا یک ژاکت هست …)من می‌توانم آن را در روشنایی روز به شما نشان بدهم. (= … the را نشان دهید.) اینها پنبه هستند. (= این jackets …)اما گاهی اوقات چیزهایی را برای تاکید تکرار می‌کنیم.این رنگ نسبتاً زیبا، یا دو یا سه بلوز قرمز، قرمز، و در اینجا یک رنگ بسیار خوب است.این‌ها پنبه هستند، بهترین پنبه ممکن است.دستیار می‌خواهد تاکید کند که رنگ‌ها همگی خوب هستند و مواد مورد استفاده قرار می‌گیرند.تکرار کلمات در مکالمه می‌تواند گاهی چیزها را راحت‌تر بیان و درک کند. ۵۳ (۱ a)گاهی اوقات کلماتی که خارج می‌شوند یا بعداً جایگزین می‌شوند، زودتر، نه زودتر. اگر بخواهید، می‌توانید با کارت اعتباری پرداخت کنید.(= اگر می‌خواهید کارت اعتباری پرداخت کنید، …)بعد از خوردن یک فنجان چای، فیلیس احساس بهتری داشت.(= پس از اینکه فیلیس به دست آورده‌است)در اینجا او به فیلیس، که بعداً در این جمله آمده‌است، اشاره می‌کند.۳۸ ترک کردن کلمات بعد از واحد کمکیاگر معنا از متن واضح باشد، یک جمله می‌تواند به یک کمکی خاتمه دهد.دارم پیر می‌شوم. بله، متاسفانه هستید.کیت چتر نیاورده بود. از دیدن سو سو خوشحال شد.من نمی‌خواهم به این نامه پاسخ دهم، اما شاید بهتر باشد.میتونی تلویزیون ماهواره‌ای بگیری؟. میتونیماگر فعل در یک حالت ساده باشد، ما از شکلی از آن استفاده می‌کنیم.من به اندازه همسرم از مهمانی لذت نمی‌برم.همچنین می‌توانیم به یک جمله با فعل عادی خاتمه دهیم.چه رنگ قشنگی.. حداقل، فکر کنم همینطوره


  • hossein parto
  • ۰
  • ۰

منفی است.frankensteinدر سال


صفحه ۱۹ ۱۷ بیانیه منفینکته: افعال شکست می‌خورند، اجتناب، توقف، جلوگیری و انکار معنای منفی دارند.شما در رسیدن به استاندارد ضروری شکست خوردید. (= شما به استاندارد مورد نیاز رسیده‌اید) من می‌خواهم از گرفتار شدن در ساعت شلوغی اجتناب کنم.یک قفل می‌تواند جلوی استفاده از تلفن را بگیرد / مانع از آن شود.بازیکن رد کردن قوانین را انکار کرد.(= بازیکن گفت که او قوانین را خراب نکرده است) بدون این که معنای منفی داشته باشد.خیلی از مردم بدون بلیت بودند.(= تعداد زیادی از مردم بلیط ندارند) به خاطر پیشوندها منفی، به عنوان مثال غیر معمول، مخالفت، ۲۸۴ (۲).پنج منفی مضاعفما به طور معمول از not و یا هرگز با یک واژه منفی دیگر استفاده نمی‌کنیم.من کسی رو ندیدم نه، من کسی را ندیدم.این اتفاق هرگز نمی‌افته این اتفاق هرگز نمی‌افته ما هنوز شروع نکردیم. ما هنوز شروع نکردیم.در زبان انگلیسی استاندارد، منفی دوگانه به معنی منفی تک منفی است.من کسی را ندیدم. (غیر استاندارد)(=) کسی را ندیدم. / من کسی را ندیدم)در انگلیسی استاندارد، یک واژه منفی دوگانه معنای متفاوتی دارد.من کسی را ندیدم. یکی از دوستانم را دیدم. (= من کسی را دیدم) ما نمی‌توانیم هیچ کاری انجام دهیم. (= ما باید کاری انجام دهیم.)یادداشتگاهی اوقات بعد از اینکه من غافلگیر نخواهم شد، از یک منفی استفاده می‌کنیم اگر … اگر … اگر …اگر باران ببارد، تعجب نمی‌کنم.سخنگو انتظار دارد که باران ببارد.۶ بسیار منفیما می‌توانیم استرس داشته باشیم.. فرانکشتاین پزشکی رو یاد نگرفتهاگر از فرم کوتاه n't استفاده کنیم، می‌توانیم به بخش کمکی (مثلا انجام دهیم) فشار وارد کنیم." Frankenstein " پزشکی را مورد مطالعه قرار نداد.ما می‌توانیم از همه برای تاکید بر یک موضوع منفی استفاده کنیم.. فرانکشتاین "اصلا اسم اون هیولا نبود"هیچ جایی برای پارک وجود نداشت.اینها برخی عبارات دیگر با مفهوم مشابه هستند.این عملیات با آموزش زبان هیچ وسیله‌ای موفقیت‌آمیز نبود. اصلاً خسته نیستم.پروژه تقریباً کامل نیست. هنوز راه درازی برای رفتن وجود دارد.دیدارهای Her از همیشه زیاد بود.ما می‌توانیم کاملاً قبل از نه و ترکیب‌های آن از آن استفاده کنیم.مطلقاً هیچ جایی برای پارک وجود نداشت.نکته: ما می‌توانیم از همیشه با یک واژه منفی استفاده کنیم.هیچ‌کس توجهی به این نامه‌ها نکرد.برای جزئیات بیشتر در مورد همیشه و هرگز، * ۲۱۱ (۱) توجه کنید.ب می‌توانیم از هر چیزی بعد از هیچ، هیچ، و یا بعد از اسم + اسم استفاده کنیم.به هیچ وجه نمی تونیم این کار و بکنیم. به نظر می‌رسد که مردم هیچ امیدی ندارند.


  • hossein parto